مجموعه گفتگوهایی با آرنولد توینبی(Toynbee) مورّخ شهیر انگلیسی، در مورد تاریخ و نگرش خودش به آن.
-مورخ چطور وقایع را برای داستانسرایی گزینش میکند؟
-آیا مورّخ مجاز است تا حتی بزرگترین جنایات تاریخ را نیز بیطرفانه «گزارش» کند؟
-آیا مورّخ میتواند پیشبینی کند؟
-آیا انسان از وقایع گذشته درس میگیرد؟
-آیا تاریخ بشر امیدوار کننده است؟
اینها نمونهایست از موضوعاتی که در خلال گفتگوها در این کتاب به بحث گذاشته میشود.
مصاحبهها حدوداً در سال ۱۹۷۲ انجام شدهاند، پیش از فروپاشی شوروی، انقلاب ایران، و سقوط آلمان شرقی. اما پیشبینی یا شبه پیشبینیهای توینبی در مورد این وقایع به طرز حیرتآوری واقعبینانه و تا حد قابل قبولی دقیق از کار در آمدهاند. اگر این نظر توینبی را بپذیریم که انسان تقریباً هیچگاه از گذشتهاش درس نمیگیرد، میتوان گفت وقایع زیادی در تاریخ هست که احتمالاً دوباره عیناً تکرار خواهند شد. وقایعی که سرانجام آنها برای مورخانی چون توینبی، کاملاً روشن و عیان است.
سخنان او در این کتاب چنان چندوجهی و ژرفنگرانه است که انگار خدای تاریخ از زبان او به سخن در آمده است. خدایی که اتفاقاً او نیز به شیوهای مرموز و شخصی بدان باور دارد.
خواندن چنین کتابهایی حتی شاید بیشتر از تالیفات اصلی مورّخان مفید باشد چه به طور کاملاً فشرده، میتوان دریافت که آنان از مطالعه انبوهی از اسناد و مقالات و وقایع، چه چیزهایی آموختهاند، و آیا به الگوهایی رسیدهاند که بتوان از آن طریق از وقایع ناگوار آینده جلوگیری کرد؟ از همین منظر این کتاب را بسیار مفید میدانم. هرچند، باید گفت بیشتر از آنکه مطالعه آن برای من ضروری باشد، برای سیاستمداران واجب است. من اگر رهبر سیاسی کشوری بودم، حتماً یک مورّخ را به عنوان مشاور خود انتخاب میکردم؛ از ما گفتن بود.