در بحبوحه انتخابات همیشه گروهی هستند که با زرنگی خاصی از شما میپرسند:
- رای میدی؟
سپس هنگامی که پاسخ مد نظرشان را میشنوند چشمانشان برق میزند و با مسرّت و انبساط خاطر به تایید سر تکان میدهند. معمولاً هم بدون نیاز به اینکه دلیل شما را بدانند، بحث را خاتمه میدهند. البته شاید قبل از آن به شما تبریک هم بگویند؛ چه به اردوگاه کسانی پیوستهاید که صحیح بودن نظراتشان «بدیهی»ست و نیازی به استدلال ندارد.
واضح است که در این اردوگاه، اگر شما نظری مخالف یا حتی اندکی مبهم داشته باشید، به سرعت طرد خواهید شد:
- باورم نمیشه!??? از تو بعیده!
- چی؟!?? یعنی هنوز نفهمیدی که…؟
البته در این شرایط نیز، آنها همچنان نیازی به دانستن دلیل مدعای شما نمیبینند. فقط ابراز تاسف میکنند و اظهار ترحم.
اما زرنگهای عزیزِ من!
موضوعی همچون انتخابات در ایران و پیامدهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن، چنان پیچیده و ذوابعاد است که بعید میدانم بتوان به این سادگی نسخه آن را پیچید.
خصوصاً در این دوره، له یا علیه هر دو کنش(چه تحریم چه مشارکت)، استدلالهای قابل تامّل وجود دارد که هیچ کدام بدون تدقیق و تشریح نتایج، به سادگی قابل رد کردن نیستند.
هر نظری که در این زمینه دارید، در صورتی «محترم» است که بتوانید یک دقیقه در دفاع از آن، حداقل برای خودتان، استدلال بیاورید و ضمناً به نقاط ضعف نظر خود نیز آگاه باشید.
در غیر این صورت، اردوگاهی که اکنون شما در آن قرار دارید، نه اردوگاه «براندازان» است، نه «اصلاحطلبان،» نه «اصولگرایان،» نه «تحولخواهان،» نه«سلطنتطلبان.» شما به هیچ کدام از اینها تعلق ندارید. تنها دستهای که در آن عضوید، دسته آنهاییست که هنوز به عقایدشان ظنین نشده، از آن مطمئن گشتهاند! همان «شک نیاوردگانِ کرده یقین.» [عبارت از امثال و حکم مرحوم دهخدا]