موسیقی یکی از همه گیرترین راه های بیان و ارتباط برای نوع بشر است و در زندگی روزمره مردم در همه سنین و از همه فرهنگ ها در سراسر جهان وجود دارد . از این رو، به نظر می رسد بهتر است در مورد موسیقی ها (جمع) صحبت کنیم تا موسیقی (مفرد) . علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد که موسیقی برای هزاران سال یکی از ویژگی های شرایط انسان بوده است . با این وجود، در حالی که پتانسیل رفتار موسیقایی ویژگی همه انسان ها است، تحقق آن توسط محیط و تجربیات افراد، اغلب در گروه ها شکل می گیرد. گوش دادن به موسیقی، آواز خواندن، نواختن ، ساختن، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، فعالیت های مشترک اکثریت قریب به اتفاق مردم است. موسیقی به خودی خود یک فعالیت لذت بخش است، اما تاثیر آن فراتر از سرگرمی ساده است.
این فعالیتها نه تنها به بیان حالات و احساسات درونی شخصی اجازه میدهند، بلکه میتوانند تاثیرات مثبت بسیاری را در افرادی که درگیر آنها هستند، به همراه داشته باشد. تعداد گستردهای از مطالعات تجربی مورد مزایای گسترده تر فعالیت موسیقی وجود دارد، و تحقیقات در علوم مرتبط با موسیقی نشان می دهد که ابعاد زیادی از زندگی انسان وجود دارد - از جمله جسمی، اجتماعی، آموزشی، روانی(شناختی و عاطفی)که میتواند به طور مثبت تحت تاثیر مشارکت موفق در موسیقی قرار گیرد. یادگیری در موسیقی میتواند در محیط های رسمی(مدرسه، موسسات آموزشی) و غیر رسمی (خانه،جمع دوستان) و محیط های اجتماعی و بدور از اجبار میتواند اتفاق بیفتد.
مطالعه کارشناسان در ایالات متحده بینشی در مورد تاثیر عصبی تمرین مداوم آلات موسیقی ارائه می دهد. کودکان هشت ساله ای که حداقل نیم ساعت در هفته یک یا چند آلات موسیقی می نوازند، نمرات بالاتری در توانایی کلامی و توانایی عقلانی داشتند.
موسیقی تاثیر عمیقی بر مغز انسان دارد و بر احساسات و خاطرات تأثیر می گذارد. مغز انسان موسیقی را از طریق شبکه پیچیده ای از مدارهای عصبی پردازش می کند که یک واکنش احساسی منحصر به فرد ایجاد می کند. انواع مختلف موسیقی می تواند احساسات متفاوتی را برانگیزد و تاثیرات متفاوتی بر خلق و خو و رفتار داشته باشد.
همانطور که صنعت موسیقی به فرگشت خود ادامه می دهد، این احتمال وجود دارد که ژانرها و سبک های موسیقی جدیدی ظهور کنند که تاثیر بیشتری بر احساسات و رفتار دارند. برخی از کارشناسان پیشبینی میکنند که افزایش هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در تولید موسیقی منجر به ایجاد موسیقی جدید و بسیار شخصیشده میشود که متناسب با احساسات و ترجیحات شنوندگان است.
از دیگر روندهای نوظهور در صنعت موسیقی می توان به استفاده از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای ایجاد تجارب موسیقی فراگیر اشاره کرد. این فناوریها پتانسیل ایجاد واکنشهای احساسی قویتر را در شنوندگان دارند، زیرا به افراد اجازه میدهند کاملاً خود را در موسیقی غوطهور کنند و آن را به شیوهای ملموستر تجربه کنند.
علیرغم این پیشرفتها، این احتمال وجود دارد که موسیقی نقش مهمی در تنظیم احساسات و شکلدهی رفتار برای سالهای آینده داشته باشد. تا زمانی که انسانهابه دنبال موسیقیای باشند که با احساسات آنها طنین انداز شود و آنها را برای انجام عمل ترغیب کند، قدرت موسیقی یک نیروی پایدار در زندگی ما باقی خواهد ماند
همانطور که در بالا گفته شد موسیقی ابعاد مختلفی از زندگی انسان را در بر میگیرد.استفاده از اجرای عمومی در موسیقی درمانی موضوع مطالعه کارشناسان ایالات متحده، در مورد تحول اجتماعی و ادغام مجدد اعضای ارتش ایالات متحده بود. دو نمونه مورد مطالعه از اعضای خدماتی گزارش شده است که موسیقی درمانی را به عنوان بخشی از درمان خود برای اختلال استرس پس از سانحه، آسیب مغزی تروماتیک و سایر نگرانی های سلامت روانی دریافت کرده اند. شرکتکنندگان در جلسات متعدد موسیقی درمانی آهنگها را نوشتند، یاد گرفتند و تصحیح کردند و مقدمههای آهنگ را برایبه اشتراک گذاشتن با مخاطبان ایجاد کردند. مصاحبههای بعدی شواهد مثبتی از تاثیرات روانشناختی مفید این برنامه فعالیت موسیقی متمرکز بر مخاطب ارائه میدهد.
به همین ترتیب، در استرالیا روشهایی را بررسی کرد که موسیقی و آسیبهای روحی در ادبیات موسیقی درمانی منتخب از 10 سال گذشته گزارش شدهاند. ترکیب تفسیری انتقادی این تیم از 36 مقاله مرتبط، آنها را به شناسایی چهار روش مختلف سوق داد که در آنها از موسیقی به طور مفید برای حمایت از کسانی که ضربههای روحی را تجربه کردهاند، استفاده شده است. این رویکردها شامل استفاده از موسیقی برای تثبیت (تعدیل فرآیندهای فیزیولوژیکی) و حباب (همگام سازی موسیقی و حرکت)، و همچنین برای اهداف بیانی و اجرایی - پرورش رفاه عاطفی و اجتماعی است.
پتانسیل درمانی موسیقی نیز در یک مطالعه موردی دقیق بررسی شده است. تحقیقات آنها بر ماهیت لحظات بحرانی در یک جلسه تصویرسازی و موسیقی هدایتشده بین یک موسیقیدرمانگر و یک مشتری متمرکز است و نشان میدهد که چگونه این لحظات با عملکرد عصبی زمینهای در مکانیک موسیقی درمانی ارتباط دارند.
در ارتباط با نیازهای خاص خردسالان، رفتار عمومی کودکان نیز میتواند از طریق موسیقی بهبود یابد، همانطور که در یک برنامه نوآورانه، مبتنی بر مدرسه، و فشرده 3 ماهه ارکستر در ایتالیا با کودکان 8 تا 10 ساله مثال زده شد. کارشناسان گزارش می دهد که این برنامه به ویژه در کاهش بیش فعالی، بی توجهی و تکانشگری مفید بوده و در عین حال کنترل مهاری را افزایش می دهد. این مزایا با یافتههای تحقیقاتی مربوط به آموزش موسیقی موفق با موارد خاص جوانان مبتلا به ADHD که رفتارشان باهمین علائم مخرب (بیشفعالی، بیتوجهی و تکانشگری) مشخص میشود، مطابقت دارد.
به طور خلاصه، این مطالعات نشان میدهد که درگیر شدن در فعالیتهای موسیقی میتواند تاثیر مثبتی بر سلامت و تندرستی به نوع مختلف و در طیف متنوعی از زمینهها در طول عمر داشته باشد. فعالیتهای موسیقایی، خواه بر گوش دادن، خلاق بودن یا بازآفرینی، فردی یا جمعی متمرکز باشد، دارای پتانسیل درمانی، رشدی، غنیکننده و آموزشی است، مشروط بر اینکه چنین تجربیات موسیقی جذاب و معنادار تلقی شوند. و موفقیت توسط کسانی که شرکت می کنند.