امروز که تو تاکسی نشستم دیدم که آقای راننده تمام اپ هایی که به روند پرداخت سریع تر کرایه تاکسی کمک میکنند را پذیرا میباشد.
همه مسافران کرایه را نقد دادیم انتهای مسیر از راننده پرسیدم که کسی از این همه QR گذاشتید استفاده هم می کند ٬ با نگاهی عاقل اندر سفیه پرسید که منظورت این نرم افزار های پرداخت هستش؟ خیلی بخواد کار کنه ماهی دوتا! گفتم پس چرا این همه گذاشتی؟ گفت بازاریاب هاشون قشنگ حرف میزنند ٬ وعده کاربر میدهند میگن الان کسی استفاده نمیکنه ولی بعدا جا می افته!
خب چه کسی میخواد جا بندازه؟ چه زمانی میخواد جا بیوفته؟ اصلا چند درصد مردم میدونند که میشه با این تکنولوژی ٬پول پرداخت کرد.اگر خیلی به روز باشد نهایت بر روی کارت های ویزیت دیده باشد ولی آیا آگاهی دارد که می شود با اسکن آن پرداختی انجام دهد زیر سه ثانیه؟؟؟ این عدم آگاهی درست در عصر و زمانه ای که بزرگترین تفریح مردم خرید یک بسته اینترنتی و باز کردن اینستگرام هست ٬ تولید محتوی تصویری وجود ندارد ٬ اگر هم باشد خیلی محدود و ناقص! محتوی که دغدغه "زمان" را مطرح نمیکند!
بزرگترین مقصر همین برنامه های پرداخت هستند که خوراک به کاربر نمیدهند٬خوراکی که به کاربر حالی کند که "کاربر عزیز " بدون نیاز به فریاد رمز و یا همراه داشتن کارت بانکی میتونی با گوشی موبایلت خیلی راحت پرداخت انجام بدی! مدیران محصول هرچقد هم که کار بلد باشند معجزه نمیتوانند بکنند نهایت در حد ۱۰۰ نفر درک کنند که وای چه رابطه کاربری خوب و راحتی! مثل این میماند که در جایی از این کره خاکی کار با توپ فوتبال آمریکایی را نمیداند که هیچ اصلا توپ فوتبال آمریکایی را نمیشناسد حالا شما برای آن برند ویلسون بخر !
حال سوال این است که آیا چند نفر دور هم جمع شده اند که پول از سرمایه گذار بگیرند تا برنامه ای بسازند و بعد از چند وقت دریافت حقوق رویایی و تفریح به شکل سیلیکون ولی یک برنامه ای ناموفق تولید و توسعه دهند و در آخر بلند بگویند " هنوز کشور آماده ما نیست" و به ریش سرمایه گذار بخندند و دوباره برند جای دیگری حقوق بگیرند و از ضرر های کارآفرینی بگویند؟ یا اینکه نرم افزاری را تولید می کنند آموزش آن را هم تولید کنند ٬ دیگر توضیح اینکه تولید آموزش منجر به استفاده نرم افزار می شود را همه ما داستانش را بلدیم و نیازی به عمیق شدن نیست!
این قصه ام در مورد گوشی موبایل و مترو و تقریبا تمام ابزار هایی که وارد کشورمان شده صادق است ٬ و امید می رود که نسل ما و یا نسل آینده اگر سکان دار کسب و کاری شدند بزرگترین دغدغهی آنها آموزش باشد