به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
غـم و شـادی بر عارف چه تفـاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست
محتویات:
تعریف حکیمانه غم و شادی
چهره شاد داشتن از وظایف انسانی
عوامل نشاط
علامت رضایت از خداوند
دنیای نشاط
تعریف حکیمانه غم و شادی
هجوم وقایع مطلوب و موافق طبع بشر را شادی مینامند و برخورد با امور نامطلوب و ظاهراً ناموافق با طبع را غم میدانند در حالیکه این امور نه نامطلوب است و نه ناموافق با طبع.
اگر نامطلوب به نظر میرسد به علت و توجهی است که انسان به چیز دیگری دارد که این حالت به ظاهر نامطلوب را نمیخواهد.
مثلاً طفلی علاقهمند به بازی است ولی او را به اجبار به مدرسه میبرند . طفل آن بازی را شادی مینامد و این اجبار را غم میداند در حالیکه این غم برای ساختن شخصیت او درآینده است. پس غمی را که بد میداند به نفع اوست است نه ضرر.
هنگام بامداد شخص تنبلی که غرق در خواب لذتبخش است ترجیح میدهد به جای رفتن به سوی کار به خفتن ادامه دهد اما همین لذت خیالی او را از کسب منافع و تهیه معاش باز میدارد و به ضرر اوست .
خواب نوشین بامداد رحیل
باز دارد پیاده را ز سبیل
چهره شاد داشتن از وظایف انسانی
کوچکترین وظیفه انسان آن است که به وسیله خلق خوش (خواه طبیعی و اگر نشد مصنوعی و ظاهری) دیگران را شاد کند. مردمانی که به حلیه زیبای انسانیت آراستهاند و میخواهند گوهر مردمی وجود خویش را زینت دهند به این حد اکتفا نکرده و میکوشند به وسیله کمک و یاری و دلجویی و برداشتن بار غم و ناملایمات و حل گرفتاریها و همکاری و همفکری و همدردی دیگران را شاد نمایند. این قبیل کسان را «انسان واقعی» میخوانند.
حفظ محیط نشاط و مسرّت از وظایف آدمی است و یکی از راههای شکرگزاری وی است زیرا شکر به معنی قدردانی از نعمت است و کسی که شکر میکند دلیل این است که مبدایی را شناخته و خیر و محبت و نعمات آن مبدأ را بر طبق تشخیص خود قدردان است و میداند هرچه پیش آید به صلاح و خیر اوست و برای استفاده از نعمت، روح شادمان و خوشبینی لازم است نه روح مغموم و بدبین. بنابراین وظیفه هر بشری است که محیط مسرّت را حفظ کند، خوشرو باشد، خوشبین باشد، خندهرو و متبسم باشد، از هرچه موجب غصه و غم و ناراحتی است خودداری کند و تخم پاکیزه و گل معطّر نشاط را در اطراف خود پخش نماید تا همه از آن بهره برند و دیگران هم بانشاط شوند و در سایه این نشاط بهترین بهرهبرداری از نعمتهای الهی برای همه میسر باشد و بداند که اگر در ظاهر غمی هست زودگذر است و لذت و شادمانی جایگزین آن خواهد شد.
عوامل نشاط
عوامل نشاط چندین چیز است که همه آن ها جزء لوازم و اساس انسانیت و اخلاق و دیانت است. یکی از آن ها راضی بودن به قسمت و رضایت به سرنوشت و تقدیر است که از صفات بزرگ بندگان خدا است که تجلّی و تظاهر آن در چهره و رفتار و حرکات و تمام مظاهر زندگی آن ها به صورت نشاط جلوهگر میشود.
علامت رضایت از خداوند
کسانی که اخم را مایه غرور و ابوهت و غم و حزن را ثواب میدانند آیا فکر نمیکنند که خداوند بشر را در این دنیا خلق فرموده و انواع نعمات را در اختیارش قرار داده برای اینکه از این نعمت راضی و خشنود و شاکر باشد تا خدای مهربان هم از او راضی گردد. (راضیه مرضیه، الفجر، 28) علامت رضایت و خشنودی، حسن خلق، بشاشت، شادمانی و نشاط است. این یک مسألۀ بسیار ساده و ابتدایی است که هر کودکی میفهمد که قیافه ی گرفته و محزون، خلق تنگ و به هم رفته علامت ناسپاسی و نارضایتی و چهره بشاش و شادمان و ابروهای گشاده علامت رضا و سپاس است. آیا آن خداشناسانی که خود را معتقد کامل و صددرصد میپندارند و در عین حال روش حزن و ترشرویی را اختیار کرده و به مردم تبلیغ و تلقین میکنند از این حقیقت بزرگ آگاهند که چطور با این عمل خود کفران نعمت الهی را به جای میآورند؟
آن وقت چه میگویند اشخاصی که اخلاق و دیانت و جدی بودن را در حزن و گریه و زاری و غم و قیافه ی گرفته و ترشرویی میدانند؟
دنیای نشاط
خداوند دنیا را پر از نشاط و خنده و گشادهرویی آفریده است. به سبزههای درخشان و براق نگاه کنید که چطور میخندند و حتی از اشک باران که بر آنها میبارد خنده و نشاط و شادابی آنها فزونی میگیرد. به شکوفههای درخشندۀ زیبا بنگرید که چگونه با زبان حال فریاد نشاط و خنده و شادمانیشان بلند است و به گلهای رنگارنگ که دهان خود را باز کرده و مثل انسانی که از ته دل میخندد و شکوفان و شاداب است توجه کنید. به دریای آرام و اقیانوسهای بانشاط و رودخانههای زمزمهکننده که آواز مسرت حیات را میخوانند و مرغان خوشآوازی که از بامداد تا شامگاه فریادهای نشاط برمیآورند و در هوای آزاد نغمه ی زندگی را با لحن خوش سر میدهند و به هوای پاک لطیف لاجوردی که عمق بیپایان آن در صحنۀ آسمان سراسر روح و نشاط است نگاه کنید، به آفتاب خندان که بر هر جا بتابد شادی میآفریند بنگرید، به قدرت شکافتن دانه در زمین و غنچه بر روی گیاه نگاه کنید که همه دهان را به تبسم گشودهاند. آن وقت عبرت گیرید که این جهان سراسر پر از نغمههای نشاط است. این است آفرینش خداوندی.
برگرفته از وحدت