به طور خلاصه پریسپری که آن را قالب مثالی یا جسم قلیایی یا جسم مثلی و این قبیل نام ها نامیده‌اند واسطه بین روح و جسم است.
قبل از اینکه به تشریح کامل پریسپری برسیم لازم است وجود را به سه بخش تقسیم کنیم :
یکی جسم یا کالبد است و کالبد تحریفی از کلمۀ «قالب» است و درواقع حکم قالب یا ماشین را دارد و قسمت مرئی است که با حس بینایی معمولی دیده می‌شود.
قسمت دوم نیرویی است رقیق که آن را پریسپری می نامیم.
قسمت سوم روح است . چون روح از ماده بی‌نهایت لطیف ساخته شده که از ماده پریسپری بسی لطیف‌تر است، لذا پریسپری در اینجا وظیفه و نقش واسطه بین جسم و روح را بازی می‌کند.
پریسپری ماده بسیار لطیفی است که دیدن آن برای همه میسرنیست . نیرویی است خیلی رقیق که تقریباً هیکل یا قالب جسم را دارد و با قالب همین جسم طرح‌ریزی شده لذا آن را «قالب مثالی» می‌نامند که به معنی «شبه‌جسم» است ماده‌ایست بسیار لطیف، هاله و ابرمانند که با وجود رقت هیکل و طرح آن جسمی را حفظ می‌کند که با آن به سر می‌برد.
برای روشن شدن ذهن می‌توان آن را به قالب مجسمه‌سازی تشبیه کرد. قالب درست به شکل مجسمه است و تفاوتی با آن ندارد. در عین حال که قالب غیر از مجسمه است ولی داخل آن که به قواره مجسمه ساخته شده با آن یکی است. قالب مثالی هم با بدن تقریباً همین حال را دارد و شاید به همین لحاظ آن را قالب مثالی نام نهاده‌اند.
جسم از مواد زمینی و روح از امر پرودگارتشکیل شده‌اند و پریسپری بین این دوتا است و از هوا و عناصری که در فضا موجود است درست شده.
این عنصر را از قدیم می‌شناختند و هر قوم و ملتی به آن اسمی داده، لذا انواع اسامی مختلف برای آن قائل شده‌اند مانند جسم قلیایی، جسم هور قلیایی، او شما، پریسپری perispirit که به معنی شبه‌روح است، ضمیر باطن، جسم ستاره‌ای astral body و امثال آن و عوام آن را «همزاد» نامیده‌اند.
پس از تحولی که آن را مرگ می‌نامند روح از جسم جدا شده و پریسپری که علاوه بر ترکیبات هوائی از اتم تشکیل یافته روی همان عشقی که برای رسیدن به معشوق بی‌همتا دارد با سرعتی عجیب بیشتر از هر سرعتی که تصور شود شروع به گردش می‌کند. اتم‌های پریسپری دور یکدیگر با عشق چرخ‌زده و مثل فرفره آن را «با قوای مافوق» گردش می‌دهند. سپس به مثابه هسته‌ای که در خاک بگذارند باید مدتی دربین فضاها بماند تا کم‌کم نمو و رشد کند و مناسب فضای آنجا شود ( مثل نمو و رشد جسم در زمین) رشد و نمو و ترقی همین است. همین طور که در این دنیا ملاحظه فرمودید چطور انسان از طفولیت رشد و نمو کرد و چه اعمالی را انجام داد پریسپری هم در عالم خود همین طور رشد می‌کند و مقام مافوق‌تر به دست می‌آورد سپس حول و تحویل‌های دیگری پیدا می‌کند که بی‌انتها است و فعلا موقع بحث آن نیست.
چون پریسپری توقف ندارد ، دوران تکامل نسبی بشر خاتمه‌پذیر نیست. اگر توقف می‌داشت این عشق سوزانی که برای وصل به معشوق دارد تمام می‌شد و از بین می‌رفت بدون این که به مراد رسیده باشد.
برگرفته از سایت وحدت
