ویرگول
ورودثبت نام
امیرکسری اسماعیلیان
امیرکسری اسماعیلیان
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

انقراض ششم ! داستانی به تلخی ما انسان ها

ما انسان ها طبیعت را بازیچه دست خودمان کردیم ولی بیاید ببینیم داستان از چه قرار است!

۱.شروع داستان

شروع داستان رو با دو نقل قول شروع می کنم.

اگر خطری در مسیر بشر باشد ، نه به خاطر بقای گونه ما،
بلکه برای رساندن طنز تکامل موجودات زنده به اوج خود است :
این که در لحظه لحظه رسیدن به خودآگاهی از رهگذر قوه تعقل بشر،
حیات زیباترین مخلوقات خود را به فنا محکوم کرده است.
ای.او.ویلسون
قرن ها از پی قرن ها می گذرد
و فقط در زمان است که اتفاق ها روی می دهند
خورخه لوئیس بورخس

قرار است در شروع داستان،از کتاب انقراض ششم خانم الیزابت کولبرت داستان را تعریف کنم.

نویسنده : الیزابت کولبرت | مترجم : شهربانو صارمی | انتشارات ققنوس
نویسنده : الیزابت کولبرت | مترجم : شهربانو صارمی | انتشارات ققنوس

آنطور که میگویند اوایل داستان خیلی مشخص نیست. شاید این داستان ۲۰۰ هزار سال قبل با ظهور گونه ای جدید شروع شد. این گونه در آن زمان هنوز نامی نداشت - هیچ نامی- اما استعداد آن را داشت که روی بقیه نام بگذارد .

این گونه مانند هر گونه نوپایی در معرض خطر قرار داشت. تعداد این گونه اندک و قلمرو اش محدود به باریکه ای در شرق آفریقا بود. جمعیت آن به کندی افزایش می یافت و به احتمال زیاد تعداد آن به ادعای برخی تقریبا به نحوی مهلک به چند هزار جفت محدود بود.

اعضای این گونه نه چابک بودند،نه قوی و نه بارور.اما خلاقیت غریبی داشتند . آنها کم کم به مناطقی با آب و هوا ، شکارچیان و شکار های متفاوت پا گذاشتند . به نظر نمی رسید هیچ یک از قید و بندهای رفتاری یا جغرافیایی معمول مانعی در برابر آنها پدید آورده باشد . آنها از رودها ، فلات ها و رشته کوه ها گذشتند. در نواحی ساحلی صدف داران را جمع می کردند و در مناطق غیر ساحلی به شکار پستانداران می پرداختند . هر جا که ساکن می شدند با محیط سازگاری می ‌یافتند و دست به نوآوری می زدند . وقتی به اروپا رسیدند با موجوداتی مواجه شدند که بسیار شبیه خود آنها بودند اما کوتاه تر و قوی هیکل تر احتمالاً پرزور تر ، موجوداتی که از مدت ها قبل در این قاره زندگی می کردند . با آنها آمیزش کردند و بعد ، به روش یا روش هایی ، آن ها را نابود کردند .

در پایان این برخورد عبرت آموز است . همانطور که اینگونه بر وسعت حضور خود می افزود ، به جانورانی برخورد که هیکلشان ۲ ، ۱۰ و حتی ۲۰ برابر او بودند : گربه سانان غول آسا ، خرس های غول پیکر ،لاک پشت هایی به اندازه فیل ، تنبل هایی به قامت چهار مترو نیم . این گونه غالباً قوی و درنده بودند . امابه کندی زاد و ولد می‌کردند، برای همین بود که نیست و نابود شدند .

جانور خشکی زی ، گونه ما-همان گونه همواره خلاق- از دریا ها گذشت . به جزایری رسید که موجوداتی در مراحل ابتدایی تکامل در آنها ساکن بودند :پرندگانی با تخم هایی به طول ۳۰ سانتی متر ، اسبهای آبی به اندازه گراز و سوسمارهای غول پیکر . این موجودات که به انزوا خو کرده بودند از در افتادن با این تازه واردها وهمسفران آنها ( عمدتا موش ها ) ناتوان بودند . بسیاری بازی را باختند .

این ماجرا هزاران سال به صورت نامنظم ادامه پیدا کرد و زمانی که این گونه دیگر چندان هم نو خاسته محسوب نمی شد ، در گوشه و کنار کره زمین پراکنده شد . در این مرحله چند روز داد کمابیش هم زمان رخ داد و به هومو ساپینس ، نامی که اینگونه بدان خوانده می شود، امکان داد با سرعتی غیر منتظره زاد و ولد کند . تنها در یک سده تعداد آنها دو برابر شد، دوباره دو برابر و باز دو برابر . جنگل های وسیع محو شدند . انسان آگاهانه دست به این کار زد غذای خود را تامین کند و نادانسته موجودات زنده را از یک قاره به قاره دیگر جابجا کرد و با این کار زیست کره را از نو شکل داد .

در این حین تغییری حتی عجیب‌تر بنیادی تر در راه بود . کشف مخازن انرژی زیرزمینی ، بشر شروع به تغییر ترکیب اتمسفر کرد . این امر آب و هوا و ترکیب شیمیایی اقیانوس ها را عوض کرد . برخی از گیاهان و جانوران خود را با این تغییرات سازگار کردند .از کوه ها بالا رفتند و خود را به قطب رساندند . اما تعداد زیادی از آنها ابتدا صدها و بعد هزاران و سرانجام شاید میلیون ها فهمیدند تنها ماندند . سرعت انقراض به شدت افزایش یافت و ساختار حیات عوض شد .

تاکنون هیچ موجودی حیات را روی کره زمین این گونه تغییر نداده ، اما رویدادهای دیگری رخ داده که می توان با آنها مقایسه کرد .در گذشته های دور ، بسیار دیر به دیر ، زمین متحمل تغییراتی چنان شدید شد که تنوع حیات را به خطر انداخته است . پنج مورد از این رویداد های پیشین چنان فاجعه بار بوده طبقه بندی خاص خودشان را دارند و آنها را ۵ انقراض بزرگ نام نهادند . در آنچه شبیه یک تصادف باورنکردنی به نظر می رسد اما احتمالاً به هیچ روی تصادفی نیست ، درست وقتی انسانها متوجه شدند خودشان دارند مسبب رویدادی دیگر از این دست می شوند ، سرگذشت این رویداد ها کشف شد . هنوز بسیار زود است که بگوییم این یک نیز به وسعت ۵ انقراض قبلی خواهد بود هرچند به انقراض ششم معروف شده است.



و فیلمی در مورد اینکه اگر جای ما و حیوانات عوض می شد چه می شد!

https://aparat.com/v/VKBb7



حداقل الان که متوجه اشتباه خود شدیم (و همینطور من که به درخت ها قبلا احترام نمی گذاشتم و بعد از خواندن این کتاب به اشتباهم پی بردم) با درختکاری و استفاده از سوخت های پاک این اشتباه خود را جبران کنیم :)

گلدون من!
گلدون من!




پیکِ زمینانقراض ششمانقراضدرخت کارینجات زمین
Je pense donc je suis – فکر می‌کنم پس هستم. رنه دکارت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید