ویرگول
ورودثبت نام
امیرمهدی ابراهیمی
امیرمهدی ابراهیمی
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

سازمان پرورش استعدادهای چی؟

من یک سمپادی‌ام یا حداقل بودم. برای همین هم این حق را به خودم می‌دهم که راجع به آن نظر بدهم. «سمپاد»، یا همان «سازمان پرورش استعدادهای درخشان»، برای من تجربۀ عجیبی‌ست. هم سال ۱۳۹۴، لحظه‌ای که سایت اعلام نتایج را دیدم و فهمیدم قبول شدم پایکوبی می‌کردم، هم یک سال قبل که با هزار زحمت از آن جهنم خارج شدم از خوشحالی زوزه می‌کشیدم.



چیزی که همواره در دفاع از سمپاد شنیده‌ام، یک اینچنین مضمونی‌ست: آموزش و پرورش توانایی این را ندارد یا نمی‌خواهد داشته باشد که امکانات را در تمام مدارس به طور یکسان توزیع کند. حال دانش‌آموزانی هستند که استعداد بالایی دارند و امکانات بیش‌تری باید به آن‌ها داد. معیار مدارس غیردولتی هم که پول است و دلایلی موجهی هم هست که نشان می‌دهد مدارس غیردولتی برای آمار کنکور خودشان استعدادکشی می‌کنند. پس اینجاست که سمپادی می‌خواهیم با معیار هوش و رویکرد پرورش استعداد.

تمام این‌ها واقعیت فضای آموزشی ماست. امّا نکته اینجاست تعریف بالا بیش‌تر حالت ایدئال سمپاد یا واقعیت سال‌های دور آن است. نه واقعیت اکنون سمپاد. بله. من یک دانش‌آموز هستم که شخصاً یک مدرسۀ راهنمایی و یک مدرسۀ دبیرستان سمپاد را تجربه کرده‌ام و این کافی نیست. امّا با فارغ‌التحصیلان و دانش‌آموزان زیادی برخورد داشته‌ام که حرف من را تأیید می‌کنند پس ادامه می‌دهم.

چیزی که من در دوران راهنمایی در حلی دو تجربه کردم این بود که مدرسۀ من در بین باقی مدارس استثناست. و واقعیت هم ظاهراً این است که بود. اگر در مدرسه به من فشار نمی‌آمد که باید درس بخوانم، باید آزمون فلان شرکت کنم و... و وقتمان بیش‌تر به آزمایش و تحقیق و پژوهش می‌گذشت به خاطر این نبود که همۀ مدارس سمپاد این طورند. به خاطر این بود که علامه حلی دو از اول استثنا بوده و قصد تغییر رویکرد پژوهش‌محور خود را هم ندارد. همین‌ها باعث می‌شود ادعا کنم بخش زیادی از شخصیتم و مهارت‌هایم را مدیون حلی دو هستم. امّا همچنان این نکته مد نظرم هست که حلی دو استثنا بود.

دبیرستان ولی دقیقاً جایی بود که مرا از یک تفکر چه قدر خوبیم ما بیرون کشید. جایی که فهمیدم در دبیرستان همان استثناها هم وجود ندارند. یا اگر داشتند برای توانایی رقابت با مدارس رتبه‌کنکوری به یکی از همان‌ها تبدیل شده‌اند. یک سال دبیرستان برای من به تلخ‌ترین شکل ممکن گذشت. اگر کسی می‌آمد و می‌گفت روند سال دهم تا آخر زندگی ادامه خواهد داشت، همان لحظه گردنم را روی ریل قطار می‌گذاشتم. پوچی محض چیزی بود که یک سال تجربه کردم. باورش برای خودم هم سخت است نه درس می‌خواندم نه می‌خواستم بخوانم. هفتاد درصد کلاس‌ها را خواب بودم. بدون این که بخواهم بخوابم. در هوشیاری کامل ولی از شدت بی‌علاقگی و نفهمیدن درس خوابم می‌برد. تقریباً مطمئن هم بودم که اگر مشاوران مدرسه با والدین صحبت می‌کنند که ریاضی خواندن با من جور نمی‌آید و جای من انسانی‌ست، برای این نبود که باور داشتند من انسانی‌خوان موفقی هستم. بلکه می‌خواستند خیلی مسالمت‌آمیز شر یکی از دانش‌آموزان ضعیف خود را کم کنند. قطعاً بهتر از هیچی بود!

البته بی‌انصافی‌ست که بگویم مدرسه کاملا شبیه مدارس غیرانتفاعی کنکورمحور بود. قطعا آزادی‌هایی هم وجود داشت امّا خب در واقع خیلی هم فرقی نمی‌کرد. مرا یاد این قسمت از ریک و مورتی می‌اندازد.

به جای برده‌داری بخوانید کنکور.
به جای برده‌داری بخوانید کنکور.



و نکتهٔ دیگری هم هست که سمپاد، به دلیل آزمونش یا جدا بودنش یا اسم تیزهوشان یا هر دلیل دیگری، اولین چیزی که به دانش‌آموزانش یاد می‌دهد این است: شما هوش بالاتری دارید. شما نخبه‌اید. صندلی‌های شریف و تهران و... برای شما خالی‌ست. بروید و آیندهٔ ایران را بسازید! آن هم به نوجوان نیمه عقلی که راحت باور می‌کند که از الآن به بعد با بقیه فرق دارد. فارغ از این که اصلاً مگر بالاتر و پایین‌تری داریم؟ یا دانش‌آموزان سمپاد در چه هوشی بالاتر از بقیه هستند؟ فرضاً هوش ریاضی‌شان بهتر است. کسی که استعداد و هوش هنری دارد کجا باید برود پرورشش بدهد؟ اگر این فرد بااستعداد هنری وارد سمپاد بشود چه اتفاقی برایش می‌افتد؟




همهٔ این‌ها را گفتم که برسم به این نتیجه که سمپاد برای من جایی‌ست که در آن به دلیل دولتی بودن و شاید بامرام بودن(!) پول کمتری نسبت به مدارس غیردولتی گرفته می‌شود. و همان طور هم که آمار کنکور سال پیش به تفکیک مدارس نشان داد نتیجهٔ بهتری هم نسبت به آن‌ها دارد. امّا به غیر از پول کمتر، در رویکرد مدارس سمپاد با غیردولتی‌های کنکوری تفاوتی هست؟ این سؤالی‌ست که جواب من به آن منفی‌ست. و هم‌اکنون جایی که سابقاً انسان بامهارت پرورش می‌داده، اکنون مثل همتایان غیردولتی‌اش رتبهٔ کنکور با هزینهٔ کمتر تولید می‌کند.

آیا هزینهٔ کمتر و وجود چند استثنا دلیل خوبی برای بقای این مدارس است؟



ضمناً روز ملی سمپاد هم مبارک تمامی مردم جهان!

مدرسهسمپادکنکورسازمان ملی پرورش استعدادهای درخشانتجربه
من آن‌ گدای عورم کز شاه خشم کردم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید