AMIR
AMIR
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

مقابله با مقاومت مغز در برابر انجام کارها

زمانی که کاری رو به مدت طولانی به تعویق بیندازید، زمانی که بالاخره تصمیم به انجامش بگیرید، پیش و در حین انجامش، مغز به شدت از خودش مقاومت نشون میده و در حد توانش شما رو از انجام اون منصرف میکنه. این مشکل در مورد کارهای سخت تر مثل تکمیل کردن پروژه های بزرگ، انجام تکالیف سنگین، شروع کردن به درس خواندن زمانی که بیش از نصف ترم گذشته و ... نمود بیشتری پیدا میکنه ولی هنگام انجام کارهای بسیار کوچک مثل یک تلفن کردن ساده هم معمولا خودش رو نشون میده.

هر بار تصمیم میگیرید که بشینید و کار رو به اتمام برسانید با یک "نه" بزرگ از طرف مغزتان روبرو میشوید. این "نه" گاهی اوقات آن قدر بلند است که باعث میشود چند دقیقه ای خشکتان بزند و به خاطر ترس از انجام آن کار، به کارهای آسان تری مثل تماشای تلویزیون، چرخیدن در فضای مجازی، خوردن، خوابیدن، بازی کردن و ... روی بیاورید. در اینجا مغز شما را مجاب کرده است که اکنون زمان مناسبی برای انجام کار نیست و بهتر است زمانی به آن بازگردید که سر حوصله هستید و حال کار کردن دارید. متاسفانه برای اکثر افراد، این زمان ایده آل هیچ وقت نخواهد رسید به خصوص اگر کاری که باید انجام دهید بسیار سنگین است.

میتوان این حالت ناخوشایند مغز را به نوعی حالت "اصطکاک مانند" تشبیه کرد. در این هنگام وادار کردن مغز به شروع و استمرار در انجام کار، مانند کشیدن یا حل دادن یک تخت سنگ بزرگ روی یک جاده آسفالت است. قطعا هرچه کار سخت تر باشد و از زمان انجام آن بیشتر گذشته باشد، این تخت سنگ بزرگ تر و حرکت دادن آن دشوار تر میشود.

عموما برای کارهای کوچک و آسان تر، میتوان با چند دقیقه ای خلوت کردن با مغز، آن را مجاب به انجام دادن کرد. مثلا اگر چند هفته ای است اتاق یا میز کار خود را تمیز و مرتب نکرده اید، چند وقتی است که میخواهید به آرایشگاه بروید ولی آن را عقب میندازید، مدتی است میخواهید به یکی از عزیزانتان زنگ بزنید و جویای حالش شوید، و کارهای دیگری از این دست، به راحتی میتوانید خود را راضی به انجام آن کارها کنید. یک روش بسیار ساده برای شروع کار، شمردن برعکس از شماره 5 تا 1 و بلافاصله شروع به انجام دادن کار است. یا میتوانید یک لحظه از خود سوال کنید میخواهید آن کار را انجام دهید یا نه؟ اگر پاسخ "بله" بود، بلافاصله به انجام آن اقدام کنید.

ولی برای کارهای سخت تر و بزرگ تر، این روش چندان موثر نیست زیرا دقیقا نمیدانید که باید از کجا شروع کنید و یا شاید هنوز نسبت به اهمیت انجام دادن آن توجیه نشده اید. در این شرایط، استفاده از نیروی اراده باید با چاشنی تدبر و برنامه ریزی همراه شود. به این معنی که پیش از شروع کار باید تمام جوانب آن را بسنجید و تا حد امکان آن را به کارهای کوچک تر و ساده تر تبدیل کنید و مشخص کنید هر کار، در چه روز و ساعتی باید انجام شود. مثلا اگر قصد ورزش کردن و رژیم گرفتن دارید، ابتدا برنامه ورزشی و غذایی خود را آماده کنید، اگر قصد دارید برای کنکور درس بخوانید، دقیقا مشخص کنید در یک هفته و یک ماه (حتی سال) آینده، چه درس ها و فصل هایی را و در چه ساعت هایی باید مطالعه کنید، اگر باید پروژه تان را تحویل دهید، تا حد امکان آن را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید و سعی کنید موارد با اولویت بالا را سریع تر انجام دهید.

با این روش مقاومت مغزتان برای شروع و به پایان رساندن کارها تا حد زیادی کاهش می یابد و میتوانید از همان قانون شمردن از شماره 5 تا 1 استفاده کنید و تک تک کارهای کوچک را به اتمام برسانید. البته لازم به ذکر است که بعد از چند بار انجام این کار، مغزتان با شرایط وفق پیدا میکند و با شما همراه می شود و برای ادامه کارها لازم نیست مدام با مغزتان کلنجار بروید.

در بدترین شرایط مثلا زمانی که نزدیک ددلاین پروژه هستید، یا فردا امتحان دارید، یا باید در عرض چند ساعت گزارش خود را آماده و ارائه دهید، با حداکثر توان خود فقط کار را به هر شکل ممکن انجام دهید و سعی کنید در آینده بهتر عمل کنید.

مغزمقاومت مغزmental resistanceprocrastinationاهمال کاری
If you like results, first love the process
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید