فیلم درام روان‌شناختی بریتانیایی "لاک" (Locke) که در سال ۲۰۱۳ توسط استیون نایت کارگردانی و نویسندگی شد، داستانی جذاب را به تصویر می‌کشد. تام هاردی در نقش اصلی فیلم حضور دارد و از طریق بلندگو، مکالماتی با شخصیت‌های مختلف را اجرا می‌کند که صداپیشگی آن‌ها توسط بازیگرانی چون الیویا کلمن، روث ویلسون، اندرو اسکات، بن دنیلز، تام هالند، و بیل میلنر انجام شده است.
"لاک" به نمایش در جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز رفته و پس از اکران محدود در بریتانیا در آوریل ۲۰۱۴، به فروش بیش از ۵ میلیون دلاری در سراسر جهان دست یافت. این فیلم با استقبال منتقدان همراه بوده و اجرای تام هاردی نیز تحسین‌برانگیز به دنبال داشت. او برای نقش اول مرد در فیلم، جایزه انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس را از آن خود کرد.
یک روز پیش از آغاز عملیات بتن‌ریزی بزرگ در بیرمنگام، آیون لاک، یکی از مدیران پروژه، خبر می‌شود که همکاری که هفت ماه پیش با او یک شب را به اشتراک گذاشته بود، در حال زایمان زودرس فرزندشان است و باید به لندن برود. با وجود مسئولیت‌های شغلی و انتظار خانواده برای حضور در یک مسابقه فوتبال مهم، آیون تصمیم می‌گیرد خودش به لندن برود تا حاضری این زمان حیاتی را به همراه همسرش تجربه کند. در طول مسیر، او با همسر، خانمی که در حال زایمان فرزندش است، مسئولان پروژه بتن‌ریزی، معاون او و حتی پدرش که خیالی او را عقب ماشین می‌بندد، گفت‌وگو می‌کند. تمام این اتفاقات در داخل اتومبیل آیون رخ می‌دهد و تنها صداها از تماس‌ها قابل شنیدن است.
تام هاردی، بازیگر نقش اصلی فیلم "لاک"، در این آثار دارای فضای بسیار محدودی است. او تمام زمان را پشت فرمان اتومبیل سپری کرده و به‌طور مداوم در تماس‌های تلفنی مشغول به گفتگو است. این تماس‌ها، که تا آستانه‌ی جنون او را می‌برند، حدود 40 تماس تلفنی را شامل می‌شود؛ نصفی از آن‌ها به دلایل مختلف قطع می‌شوند. توانایی بازی تام هاردی در این فیلم توسط استفاده هوشمندانه از دست‌ها، چهره، و صدا به تصویر کشیده شده است. هاردی با لهجه‌ی ولزی صحبت می‌کند و صدایی که به‌خاطر سرماخوردگی گرفته است، بر اثر سردی هوا افزایش یافته است. در واقع، سرماخوردگی ایوان لاک در ابتدا در فیلمنامه مشخص نشده و بر اثر سرماخوردگی هاردی به داستان افزوده شده است، که حال و روز او را نسبت به قبل پریشان‌تر می‌کند.
شخصیت ایوان لاک در این فیلم، یک انسان معمولی است که توسط رخدادهای شب تبدیل به یک قهرمان می‌شود. او به دلیل اقداماتش علیه گذشته و حتی خودش مقاومت می‌کند. این قهرمانی است که مخاطب را به دلیل توانایی ایوان در بازی با دست‌ها، چهره، و صدا تحسین می‌کند. او تصمیم می‌گیرد مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرد و با تمام قدرت ادامه دهد. این تصمیم، به مخاطب امکان می‌دهد تا فرآیند قبول کردن خطاها و مشکلات را به همراه ایوان لاک تجربه کند، حتی اگر این موضوع با از دست دادن چیزهای زیادی همراه باشد. گاهی‌اوقات، ما ممکن است در انجام این اقدامات تعلل کنیم و از انجام چالش‌ها فرار کنیم، اما لاک به دلیل قدرتی که درون او است، به این چالش‌ها برمی‌خورد.
گرچه ایوان لاک مواجه با اتفاقاتی ناگوار است و کار خود را از دست می‌دهد، اما تولد نوزاد می‌تواند نمادی از شروع دوباره باشد.
منابع: ویکی پدیا
خوشحال میشم نظرتون راجب این فیلم رو با ما به اشتراک بزارید❤️
