ای کاش همه چیز آن گونه بود که من می خواستم .
چند وقت پیش ایده ای زد به سرم که بیایم برای فرهنگمان کاری بکنم و خلاصه دست بزنم به یک کار فرهنگی و آن را به گوش عموم برسانم . اگر بخواهید مرا بشناسید باید بگویم که من هیچ محدودیتی را قبول ندارم . به همین دلیل همیشه به راحتی می توانم به جایگاه ها و کار های بزرگ فکر کنم .
پس بعد از رسیدن ایده ای به ذهنم، گفتم که بدون شک این ایده را باید توی مدرسه پیاده کنم و یا به صورت یک ویدیوی کوتاه برای تلوزیون در بیاورم .
ولی نشد که نشد و من هم از فکرش در آمدم تا این که امروز یک کتاب جیبی کوچک را دیدم در کتاب فروشی به اسم « سی سی ها پیر نمی شوند » و دوباره به سرم زد که یک جوری این ایده را به گوش همگان و جامعه برسانم .
و کجا بهتر از ویرگول عزیزمان ؟ ها ؟
و آنچه که داشتم برایش این همه مقدمه چینی می کردم :
عزیزان من . بیایید در جیب هایمان به جای گوشی موبایل همیشه یک کتاب جیبی مناسب و کوچک را داشته باشیم . حتی اگر نمی توانید از موبایلتان جدا شوید و اصلا باید برای کار های ضروریتان همیشه آن را همراه داشته باشید موردی ندارد . چون می توانید در آن یکی جیبتان چنین کتابی را جای بدهید .
آنگاه هر وقت که در جایی بیکار شدید ، مثل مترو یا تاکسی یا اتوبوس ، می توانید آن را بیرون بیاورید و شروع کنید به کتابخواندن .
البته ناگفته نماند که ما گزینه های محدودی برای انتخاب چنین کتاب های جیبی داریم . چرا که بسیاری از کتاب هایی با عنوان جیبی چاپ شده ، فقط به درد فیل های محترم می خورد . نمی دانم با خود چی فکری می کنند که چنین کتاب هایی را با عنوان قطع جیبی وارد بازار می کنند . شاید فکر می کنند جیب ما مانند جیب بعضی ها به بزرگی یک گونی است .
خلاصه اینکه این اولین قدمی بود که همین حالا برای فرهنگم برداشتم و امید وارم این فرهنگ را هم رسانی کنید و به گوش سایرین هم برسانید .
# کتاب به جای گوشی .
امیر معین .