امیرمعین
امیرمعین
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

قابل توجه ناشران و نویسندگان محترمی که می خواهند در کتاب هایشان از واژه های قلنبه سلنبه استفاده کنند .

شاید شما هم مثل من قبول دارید که واقعا بعضی کلمات قدیمی مانند « رخوت » باید به همین شکل بیایند و اگر به جای آن معنیش که « سستی » باشد را جایگزین می کردید ، هرگز نمی توانست به اندازه ی « رخوت » احساسی منتقل بکند .

اما امروزه ، اگر نویسنده ای یا ناشری بخواهد از این کلمات استفاده کند در کتاب هایش ، احتمالا تنها قشر خیلی باسواد و آنان که علوم انسانی خوانده اند قادر به خواندن و فهمیدن این کتاب ها خواهند بود . یا اگر کسی مثل من پیدا شود که تابحال به گوشش چنین کلماتی نخورده باشد ، مجبور می شود برود و یک لغت نامه بگیرد . واحتمالا باز هم مثل خودم بعد از مدتی خسته خواهد شد و به کل بیخیال خواندن آن کتاب می شود .

اصلا چاپ کردن چنین کتابی ریسک خیلی خطرناکی به حساب می آید .

خب چه می شود کرد ؟ نه می توان برای همیشه این کلمات پخته را دور انداخت و حذف کرد و به جایش کلمات ساده تر را جایگزین کرد و نه می شود از آثاری فاخر ، با وجود این همه ابهامات لذت برد .

چند وقت پیش راه حلی برای حل این مشکل به ذهنم رسید ، که می خواستم اگر کتابی چاپ کردم از آن استفاده کنم ، ولی قصد داشتم هرگز آن را به دیگران نگویم تا وقتی که سر و کله ی کتاب من انشاالله در کتابفروشی ها پیدا شد از همه خاص تر و متفاوت تر بنظر بیاید .

ولی فکرش را که کردم دیدم واقعا حیف است که ما نتوانیم آثار فاخر را بخوانیم و بفهمیم و خلاصه اینکه از این نعمت ها محروم بمانیم . به همین دلیل خواستم از همین جایگاهی که در ویرگول دارم استفاده کنم تا به زودیِ زود ، همه چیز درست بشود . و از شما هم انتظار دارم که این طرحی را که می دهم دست به دست بگردانید تا به ناشران و نویسندگان برسد .

راه حلی که یک ساعت است دارم درباره ی آن می گویم : « کنار کلمات قلنبه سلنبه ی فاخر ، معنی آن ها را در یک پرانتز بیاوریم . »

همین ؟ بله . دقیقا همین که گفتم . به نظر شما اگر این اتفاق رقم بخورد ، خواندن کتاب هایی با اوصاف گفته شده ، از دشواری و حوصله سر بری در نخواهد آمد ؟

و باید به یک نکته توجه کنید : « دقت کنید که من گفتم کنار آن کلمات معنیشان را بیاورید نه آنکه کنارش شماره بگذارید و پایین صفحه تان یک معنی برای آن بیاورید . چون اگر در یک صفحه مثلا ده تا کلمه ی ناآشنا وجود داشته باشد ، خواننده ی بد بخت مجبور می شود ده بار هی به پایین صفحه نگاه کند و ده بار هم خطی را که می خوانده است پیدا کرده و خواندن آن جمله را از سر بگیرد .

آیا اینی که من گفتم ساده تر و اثر بخش تر از وجود یک لغت نامه کنار دستتان برای فهمیدن یک جمله ، بهتر نیست ؟

امیر معین .

نویسندگیآثار فاخر
امیرمعینم ... نویسنده و روانشناس ویرگولی ... وصلت کرده با کتابها ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید