ادبیات و تاریخنگاری آن، طه حسین، ترجمهٔ موسی اسوار، هرمس، ۱۳۹۹، ۸۸ ص، چاپ دوم.
ادبیات و تاریخنگاری آن ترجمهای است از مقدمهٔ طه حسین بر کتاب بسیار مناقشهبرانگیزش؛ فی الأدب الجاهلي. او در این مقدمه به تفصیل از معنای کلمهٔ «ادب» سخن میگوید، روشهای مرسوم تاریخنگاری و تحقیق ادبی را ـــدر مصر دههٔ ۲۰ میلادیـــ برمیرسد و روش مختار خود را تبیین میکند. این مقدمه را پیشتر نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر کرده بود و دو سال پیش انتشارات هرمس تجدیدچاپش کرد. فرهنگستان مثل اینکه طرحی داشت برای تألیف اثری در تاریخ ادبیات فارسی و این ترجمه یکی از کارهای مقدماتی آن طرح بود. کارهای دیگری هم برای مقدمات آن طرح منتشر شد مثل تاریخ ادبیاتنگاری در آلمان نوشتهٔ سعید رضوانی. اینطور که پیداست آن طرح همچون بسیاری طرحها و نقشههای دیگر ناتمام رها شده است.
در زیر نکاتی از ادبیات و تاریخنگاری آن به شکل بسیار موجز و تلگرافی میآید.
دو مکتب اصیل تحقیق در مصر آن موقع (۱۹۲۷):
روش رایج: ترکیب ناسازگار و سطحی این دو. اجبار اساتید قدیم به تدریس به شیوهٔ اروپاییان و بحران از اینجا مانده-از آنجا رانده ...
ادب (به تعریفی بسیار کهن): برگرفتن پارهای از هر چیز.
پژوهشگر امروز نیز باید فرهیخته باشد و از هر چیز اندکی بداند. (دست کم در حد داشتن تصوری کلی از حوزههای مختلف و توانایی استفاده از آثار پژوهشگران آن حوزه) با احراز فرهنگی متقن و مستحکم، به جنبهای خاص از ادبیات پرداخته و عمر خود را در آن سپری کند.
ادب (به تعریف خود طه حسین بعد از برشمردن اقوال مختلف): آن مایه از شعر و نثر که نغز سنجیده و نقل میشد. سخن مأثور و تفسیر آن و نشان دادن جنبههای زیبایی در آن.
ادبیات:
(آوردن تحقیقات ادبی ذیل ادبیات برای رهایی از مصائب علم دانستن پژوهش ادبی است. در ادامه تکمیل میکند.)
معیارهای رایج تاریخ ادبیاتنویسی:
نقد: ادبیات لزوماً تابع سیاست نیست. سطحی است. تأثیر و تأثر شاعران را نشان نمیدهد.
نقد: عملاً ناممکن است. عامه را دور میکند و ادبیات را برای متخصصان منحصر میسازد. چه فایدهای دارد؟
پیش از تدوین تاریخ ادبیات محتاج کارهای جزئی بسیاریم. کارهای خشک علمی در: تصحیح متون، تحقیقات لغوی، تهیه فرهنگهای مختلف، تحقیقات تاریخی، بررسی زندگی شاعران ... تاریخ ادبیات باید خلاصهای از همهٔ اینها به دست دهد و اینها را با ذوقورزی و نقد بیامیزد. ساختن تصویری کلی بدون در دست داشتن تحقیقات جزئی ناممکن است.