روبن آموریم بهطور رسمی به عنوان سرمربی جدید منچستریونایتد معرفی شد و هواداران مشتاق هستند تا قبل از آغاز فصل جدید و شروع تحولات در باشگاه، با تاکتیکهای او آشنا شوند.
در فوتبال مدرن، کار کردن بر روی تمام جنبههای بازی دیگر یک تجمل یا مزیت اضافی نیست، بلکه یک الزام است.
طی سه فصل متوالی، اسپورتینگ تحت هدایت آموریم بیشترین گلها را از روی کرنر در لیگ پرتغال به ثمر رسانده است. در این تحلیل تاکتیکی، به بررسی تاکتیکهای روبن آموریم هنگام زدن ضربات کرنر و آنچه که هواداران شیاطین سرخ میتوانند از او در این زمینه انتظار داشته باشند، میپردازیم.
تاکتیکهای روبن آموریم در هنگام ارسال کرنرهای کوتاه
ابتدا با مهمترین جنبهای که اسپورتینگ تحت هدایت روبن آموریم در آن برجسته شد، آغاز میکنیم: بهرهبرداری از کرنرهای کوتاه.
آموریم به طرز ویژهای از اورلپها استفاده میکند و ترجیح میدهد که به جای زدن ضربهای مستقیم، از یک بازیکن بخواهد تا از محوطه شش قدم به سمت بازیکنان حریف حرکت کند تا این منطقه را بدون شلوغی و از ابتدا خالی نگه دارد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که تنها یک مدافع به آنجا برود.
در تصویر زیر، حریف تنها با دو مدافع در لبهی محوطه جریمه (که با رنگهای نارنجی و صورتی مشخص شده) و با یک دفاع منطقهای در برابر ضربات کرنر کوتاه دفاع میکند.
ساختار تهاجمی اصلی اسپورتینگ شامل شش بازیکن در محوطه جریمه است: یک گیرنده، دو بازیکن برای ریباند در کنارهها و یک بازیکن برای پوشش منطقهی پشت محوطه جریمه. مهاجم اسپورتینگ (که با رنگ آبی مشخص شده) بهطور ناگهانی از سمت نقطه کور اولین مدافع منطقهای حریف عبور میکند و سریعتر از بازیکن حریف به توپ میرسد.
در این تصویر زیر، مشخص است که تنها یک مدافع حریف برای دفاع از کرنر به محوطه میرود، در حالی که در بیرون از محوطه نیز مهاجم ریباند اسپورتینگ زیر رادار مدافع ریباند تیم حریف قرار دارد.
این وضعیت منجر به ایجاد یک موقعیت دو به یک میشود و بازیکن اسپورتینگ با حرکتی منحنیشکل به بازی اضافه میشود تا جلوی اعلام آفساید را بگیرد.
در عکس زیر، مهاجم به سمت توپ نزدیک میشود و مدافع حریف را با خود میکشد تا فضای مشخصشده را برای بازیکنان تیمش خالی کند. در همین لحظه، یکی از بازیکنان خودی به آن منطقه نزدیک میشود و سعی در جلب توجه خط دفاع حریف دارد تا حرکتشان را کاهش دهد؛ او همچنین تلاش میکند تا بازیکنان را از تله آفساید خارج کند.
در این میان، سه مهاجم در مکانهای مختلف برای دریافت سانتر به سمت تیر دوم حرکت میکنند. دو نفر از آنها به داخل شش قدم میروند تا توجه مدافع آخر را به خود جلب کنند و برای بازیکنانی که خارج از منطقهی آفساید قرار دارند، موقعیتی بسازند.
حال در مقابل تیمهایی که با دو بازیکن از کرنرهای کوتاه دفاع میکردند، سبزپوشان چه کاری میکردند؟
حریف با بازیکنی که با رنگ نارنجی مشخص شده و مدافعی دیگر که وظیفه دفاع مهاجم ریباند را دارد و به رنگ صورتی نشان داده شده، در کناره محوطه دفاع میکند:
زمانی که مهاجم اسپورتینگ برای دریافت پاس کوتاه حرکت میکند، دو مدافع حریف نیز با او همراه میشوند. در این لحظه، وقتی مهاجم اسپورتینگ به یار خودی میرسد، موقعیت دو مقابل دو ایجاد میشود.
همانطور که دو عکس پایین نشان دادهشده، تیم حریف برنامهی خوبی برای مقابله با این وضعیت دارد. آنها از یکی از دو بازیکن ریباند خود میخواهند که کمی به عقب حرکت کرده و به موقعیت ایجاد شده اضافه شود.
ناگهان، با اورلپ مهاجم اسپورتینگ، فضای خالی پشت مدافعان حریف ایجاد میشود و تیم اسپورتینگ در موقعیت سه مقابل دو قرار میگیرد و برتری عددی به دست میآورد. مهاجم اسپورتینگ، که با رنگ سفید مشخص شده، نقش تعیینکنندهای دارد: او باید مانع حرکت مدافع حریف به منظور دفاع مقابل این موقعیت شود.
همانطور که در عکس پایین نشان داده شده، بازیکنی که با رنگ سفید مشخص شده به سمت فضای خالی حرکت کرده و آماده دریافت پاسی میشود که میتواند دروازهی تیم حریف را بگشاید.
وقتی تیمها در مقابل حریفانی قرار گرفتند که میتوانستند این فضای خالی را پر کنند، اقداماتی انجام دادند که به شرح ذیل است:
در این عکس، همان برنامهای که قبلاً توضیح داده شد، مجدداً به تصویر کشیده شده است. تیم حریف از مدافع ریباند خود میخواهد تا برای پوشش مدافعی که از سمت محوطهی جریمه به آن قسمت حرکت میکند، به همتیمیهایش کمک کند.
این دو مدافع آنقدر به بازیکنان اسپورتینگ نزدیک میشوند تا ناحیهای پشت سرشان خالی شود و امکان پاس دادن را برای بازیکن پشت سر خود مسدود میکنند.
با توجه به اورلپ بازیکن اسپورتینگ، مدافع تیم حریف - همانطور که در عکس نشان داده شده - با دست خود به بازیکن همتیمیاش اشاره میکند تا درگیر نشود. همین اقدام باعث ایجاد فضای خالی برای بازیکنی که اورلپ کرده، میشود.
این عمل با به تعویق انداختن واکنش مهاجمان و حفاظت از نواحی نزدیکتر بسیار مفید است، اما در عین حال به مهاجمان اسپورتینگ زمان کافی میدهد تا به سمت فضای خالی حرکت کنند و سانتر بازیکن خودی که به نقطه کور دفاع حریف ارسال میشود را دریافت کنند.
همانطور که در عکس زیر نشان داده شده، پیدا کردن مسیر توپ و شناسایی مهاجم برای مدافعان دشوار است.
این طرح نتیجهی موفقیتآمیزی دارد و منجر به خلق یک موقعیت گلزنی خطرناک میشود.
آنها همچنین در مواجهه با تیمهایی که فضای اورلپ را بسته بودند، راهحلهای جایگزینی داشتند.
زمانی که بازیکن صاحب توپ، زمان و فضای کافی برای ارسال سانتر نداشت، آنها میتوانستند با ایجاد تغییر، از راهحل زیل استفاده و بر آن تکیه کنند.
مهاجم اسپورتینگ که با رنگ آبی مشخص شده، همانطور که انتظار میرفت، بازیکن تیم حریف - که مستقیماً وظیفه مارکینگ او را برعهده دارد - را از بین سه نفر همراه با خود از دفاع منطقهای خاج میکند. این بدان معناست که مدافعی که بازگشته، همچنان در لبهی محوطه شش قدم ایستاده است.
حال بیایید تا به مهاجم اسپورتینگ که با رنگ سفید مشخص شده، بپردازیم و حرکات او را دنبال کنیم.
در عکس پایین، دو بازیکن تقریباً از ضربه کرنر کوتاه دفاع میکنند و در همین لحظه، مدافع ریباند از منطقه اختصاصی خود محافظت میکند.
دو مدافعی که با رنگ سبز مشخص شدهاند، در حال انجام دفاع منطقهای هستند، در حالی که سایر مدافعان دفاع نفر به نفر را انجام میدهند.
بازیکن مهاجم که با رنگ سفید مشخص شده، به صورت منحنی حرکت میکند و در همین لحظه، سایر بازیکنان اسپورتینگ با مسدود کردن راه دو مدافع حریف که به رنگ نارنجی مشخص شدهاند، باعث عمل کردن تاکتیک مورد نظر خود میشوند.
استفاده آموریم از بازیکنی در نزدیکی برای انجام حرکت ریباند
روبن آموریم ایده دیگری نیز در هنگام ضربات کرنر دارد: بازیکنی که خارج از جریان بازی است، به طور ناگهانی به نزدیکی نقطه کرنر میآید تا از این موقعیت استفاده کند؛ اما اینبار این بازیکن از داخل محوطه حرکت نمیکند.
این بازیکن، که نزدیک به پشت محوطه و منطقهی احتمالی توپی که برای ریباند میآید قرار دارد، در حرکتی ناگهانی به نقطه کرنر نزدیک میشود و سریع حرکت میکند. این بدین معنی است که حریف دو گزینه دارد: 1-بردن مدافع پشت محوطه خود به سمت بازیکن اسپورتینگ - که در این صورت مهاجم دیگر اسپورتینگ در پشت محوطه آزاد میشود 2- منتظر ماندن برای ورود بازیکنی که مقابل کرنرهای کوتاه تعیینشده دفاع کند.
مهاجم اسپورتینگ که با رنگ سفید مشخص شده، همچنان همان نقش قبلی را برعهده داشته و سعی میکند تا هر مدافعی که وظیفهی دفاع از موقعیت ایجاد شده دارد را به خود جلب کند. در همین حین، سه بازیکن دیگر اسپورتینگ به سمت تیر دو حرکت میکنند و با قرار گرفتن در نقطه کور دفاع حریف، برتری عددی ایجاد میکنند.
همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده، نقشه عمل کرده و تیم حریف را در وضعیت دو مقابل یک قرار میدهد.
مهاجم اسپورتینگ که با رنگ سفید مشخص شده، نزدیکترین مدافع حریف را به سمت خود جذب کرده و نمیگذارد او برای دفاع به موقعیت دیگری برود.
ممکن است بپرسید که خب، اگر این مدافع یار مستقیم خود را رها کند تا به موقعیت ساختهشده اضافه شود و به بازیکن خودی کمک کند، چه اتفاقی میافتد؟
این وضعیت را در عکس نشان دادهایم، پس بیایید ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد.
این مدافع بازیکن حریف مقابل خود را رها میکند تا در موقعیت احتمالی یک در مقابل دو کمک کند؛ این یعنی که منطقه مشخصشده در عکس برای مهاجم اسپورتینگ آزاد میشود.
راهحل جایگزین نیز به خوبی کار میکند؛ مهاجمی که در این تصویر زیر هدف قرار داده شده، در منطقهای خالی داخل محوطه قرار میگیرد. سپس با تنها یک پاس، مدافعان حریف از جریان بازی خارج میشوند.
همانطور که در این عکس نشان داده شده، در داخل محوطه، دو بازیکن اسپورتینگ که با رنگ آبی مشخص شدهاند، منتظر سانتر زمینی به سمت تیر دور هستند، در حالی که دو بازیکن دیگر اسپورتینگ که با رنگ زرد مشخص شدهاند، برای پاس کاتبک آمادهاند.
استفاده آموریم از بازیکن پشت محوطه دورتر
بازیکن پشت محوطه که کمی دورتر قرار گرفته نیز نقش حیاتی در صورت شکست نقشه اول دارد. این بازیکن شروع به حرکت به سمت آن سمت زمین میکند تا عرض زمین را برای تیم باز کند و به حفظ توپ و فشار بر حریف کمک کند.
بازیکن پشت محوطه که این نقشه را عملی میکند، یک پاس از آن سمت زمین - جایی که حریف بازیکنان کافی ندارد - دریافت میکند. بنابراین، او میتواند به راحتی دریبل بزند یا سانتر کند، در حالی که مهاجم نزدیک به بازیکن صاحب توپ که با رنگ آبی مشخص شده، با حرکت کردن وارد نقطه کور جدید تیم حریف میشود:
به طور خلاصه، این طرح تغییر بازی منجر به تغییرات مؤثری میشود و نقشه موفقیتآمیز است.
میتوان این اتفاق را بهگونهای برنامهریزی کرد که بازیکن پشت محوطه، در جایگاهی دورتر هدف قرار بگیرد؛ بهطوریکه تمام بازیکنان به سمت تیر یک حرکت کنند و تمام مداقعینی که میتوانند به آنجا بروند، به بلوک آنها (مثل بازیکن مشخصشده با رنگ نارنجی) بپردازند.
این نقشه بهعنوان یک تنوع تاکتیکی اتفاق میافتد؛ بهویژه در برابر تیمهایی که به شدت به سیستم دفاع نفر به نفر (Man-to-Man Marking) وابسته هستند.
تمرکز ویژه روبن آموریم بر روی تیر یک
روبن آموریم بهطور خاص بر روی بازیکنان نزدیک به تیر یک تمرکز دارد؛ او میداند که همیشه نمیتوان از کرنرهای کوتاه و نقشههای تکراری استفاده کرد، زیرا حریفان به راحتی این تاکتیکها را شناسایی و تحلیل میکنند. بنابراین، آموریم به ایجاد خطر بر روی تیر یک تأکید دارد، به ویژه با استفاده از ضربات سر؛ این رویکرد باعث میشود که حریف نتواند پیشبینی کند که آیا این حرکت به یک ضربه سر در تیر یک منجر میشود یا به صورت کوتاه زده میشود.
در عکس اول، بازیکنی که با رنگ آبی مشخص شده، هممانند دفعات قبل، از سمت نقطه کور مدافع به سمت نقطه کرنر حرکت میکند؛ اما این بار برای زدن ضربه سر آماده میشود. در سمت مقابل، همتیمی او که با رنگ سبز مشخص شده، به سمت او حرکت میکند تا مدافعان حریف را در تیر یک نگه دارد. همانطور که در عکس دوم مشاهده میشود، سایر بازیکنان در دهانهی دروازه منتظر دریافت پاس با ضربه سر هستند.
عکسهای سوم و چهارم نیز نشان میدهند که آنها میتوانند از حرکتی فریبنده استفاده کنند تا اولین مدافع منطقهای که با رنگ سبز مشخص شده را به سمت خود جذب کرده و در عوض، منطقه پشت او را با دو بازیکن خودی که با رنگ آبی مشخص شدهاند، هدف قرار دهند.
این تاکتیکها به آموریم این امکان را میدهند تا با تنوع در حرکات تیمش، حریفان را غافلگیر کرده و شانس موفقیت را افزایش دهد.
هدف قرار دادن تیر دو؛ پلن دیگر آموریم!
گاهی در زمان اجرای ضربه کرنر، تیم آموریم با تغییری تاکتیکی آنها تیر دو را نشانه میگیرد، به ویژه زمانی که احساس کنند حریف به خوبی تیر یک را پوشش داده است.
همانطور که در تصویر زیر مشخص شده، بازیکن هایلایتشده با رنگ سبز جلوی دروازهبان را میگیرد تا از تصاحب توپ توسط وی جلوگیری کند. در عین حال، دو بازیکنی که با رنگ آبی مشخص شدهاند، جلوی آخرین مدافعان منطقه را میگیرند.
دو مدافع حریف که وظیفهی یارگیری نفربهنفر را برعهده دارند، دو مهاجم آخر را پوشش میدهند. بنابراین، مهاجمی که با رنگ زرد مشخص شده، با یک حرکت منحنیشکل هنگام زده شدن ضربه کرنر، در پشت بازیکنان خودی قرار میگیرد.
این استراتژی باعث میشود شناسایی توپ برای مدافعان دشوار شود و ارتباط خط دفاعی حریف با او قطع گردد.
نقشه عمل میکند و بازیکن با رنگ زرد از دست یارگیر مستقیم خود فرار میکند.
دو بازیکنی که با رنگ آبی مشخص شدهاند، جلوی حرکت مدافعان منطقهای را مسدود میکنند. همچنین، بازیکنی که با رنگ سبز مشخص شده، به دروازهبان فشار میآورد.
همهی ما از تفاوت لیگ برتر انگلیس با لیگ برتر پرتغال آگاه هستیم؛ بنابراین تنها زمان مشخص میکند که آیا این تاکتیکهای ضربات ایستگاهی در انگلستان نیز موفق خواهند بود یا خیر.
مترجم: امیرمحمد محمدخانی
ویراست و ادیت نگارشی متن: سوشیانت نجاتپور
منبع: totalfootballanalysis