بسیج پرورش یافته فرهنگ عاشوراست و رفتار و سیره بسیجی باید با فرهنگ عاشورا مطابقت داشته باشد؛ لذا ما باید هر روز خودمان را با معیارهای فرهنگ بسیج، بسنجیم و ببینیم که کردار و گفتارمان برای خدا است یا برای دست یابی به ظواهر بی ارزش دنیایی.
بسیج و بسیجیان آنچنان جایگاه بالایی دارند که امام راحل فرمودند؛ پروردگارا من را با بسیجیان محشور کن.
«بسیج»، یک دنیا « فرهنگ» به همراه خود دارد.
یک کتاب، حرف حساب و یک دفتر، غزلِ خون و شعر و شهامت و شهادت.
« بسیجی»، عظمتی است تبلور یافته در یک انسان پاکباخته.
ایثاری است، تجسم یافته در جهاد یک رزمنده.
بسیج، مدرسه ی عشق، دانشگاه شهادت و معبد« عارفان مسلح» است و بسیجی، شیر روز و زاهد شب و دیده ی بیدار در شبهای خوف و خطر، در شهر ها و جبه ها.
بسیجیان« شاگردان مدرسه عشق» اند.
بسیجی، در صحنه ی عمل، حضوری سرخ و حماسی دارد، حضوری سرشار از ایمان و عرفان.
سالهای دفاع مقدس، بسیج را برای ما معنی کرد و سراسر جبهه، بوستانِ رویشِ بسیجی بود، بالای هر ارتفاع، در شیار هر کوه، در سینه هر صحرا، در پهنه ی هر دشت، در کناره ی هر رودخانه، در موجهای ملایم هر جزیره و ساحل، حول و حوش هر میدان مین، پشت هر خاکریز، درون هر سنگر، از غرب تا جنوب، در خشکی و آب، کوچک و بزرگ، پیر و جوان و … همه جا بسیجی بود که حضور داشت، حضوری لبریز از خلوص و مقاومت.
بسیجی،«صلابت»و«عطوفت» را جهاد و عرفان را، صلاح و سلاح را، شور و شعور را در هم آمیخته
(پایگاه علمی وپژوهشی ومقاومت بسیج قدسرضوی گرگان )