فرهنگ یعنی واقع شدن در فضای حسّی که افق و مرتبه بالایی دارد و ماهیّت آن با ساختار ظهور نور روشنایی؛ تحلیل و تفسیر شود! نه نور تاریکی!
مثلا" :
- داشتن فرهنگ طیّبات؛ برای سوار شدن در سفینه طاها
- داشتن فرهنگ اجتماعی؛ برای زندگی با مردم
- داشتن فرهنگ رزمی اسلامی؛ برای توانایی و اطمینان و قدرت امربه معروف و نهی از منکر و حق طلبی و ظلم ستیزی.
- داشتن فرهنگ علمی و پژوهشی؛ برای زندگی دانشجویی و دانشگاهی.
* زمان مهم است. مثلا" فرهنگ مهد کودک دیگر برای جوانان گذشته است.
* واقع شدن در فرهنگ های مختلف که با معیار فرهیختگی و فرزانگی تفسیر می شود از اهمیّت بالایی برخوردار است.
(پایگاه علمی و پژوهشی و مقاومت بسیج قدس رضوی گرگان)
۱۴۰۲/۰۹/۲۸ نظریه پرداز: امیرمحمّدخاری