آخرین به روز رسانی: 31 فروردین 1402 (افزودن تصویر قبر جیران و توضیحات مفصل)
توضیح: متاسفانه این مطلب در سایتهای مختلف (به ویژه سایتهای گردشگری) کپی پیست شده. این سایتها علاوه بر رعایت نکردن ارجاع به این مطلب، بخشهایی از متن را هم حذف کردهاند.
جیران (همسر ناصرالدین شاه با نام اصلی خدیجه تجریشی و ملقب به فروغ السلطنه) که این روزها به علت پخش سریال زندگی اش در میان مردم مشهور شده است، در دی ماه سال 1238 شمسی (هشت سال پس از ازدواج با شاه) فوت کرد و او را در محوطه ی حرم امام زاده عبدالعظیم در شهر ری به خاک سپردند. ناصرالدین شاه در آن زمان 29 ساله بود و یازده سال از آغاز سلطنتش می گذشت. ناصرالدین شاه هم 37 سال بعد در سال 1275 شمسی در نزدیکی قبر جیران کشته شد و در همان محل دفن شد.
محل قبر ناصرالدین شاه و جیران بین مسجد بالاسر عبدالعظیم و امامزاده حمزه در اتاقی جداگانه قرار داشته است. مهدی شادکام (پژوهشگر مطالعات ایرانشناختی و میراث فرهنگی و مدیر نشر اقلیما) محل این مقبره ها را در یک عکس مشخص کرده است.
شادکام در اینستاگرام نوشته است:
اتاقک قبر جیران را به جهت علاقه ناصرالدین شاه به او گسترش دادند و بخش آبدارخانه ملا علی کنی که در مجاورت آن بود را به ان الحاق کردند و تبدیل به آرامگاه ناصرالدین شاه کردند که تا انقلاب وجود داشت. در تحولات انقلاب و پس از تخریب مقبره رضاشاه توسط خلخالی، زمزمههای تخریب قبر ناصری هم مطرح شد که اتفاق نیفتاد.
اما نتیجه در همان سال ۵۸، سنگ قبر ناصری از روی آن برداشته شد و قبر جیران، ناصرالدین شاه و سایر شاهزادگان ناصری مدفون در مقبره ناصری از جمله دخترانش و پسر کامران میرزا تسطیح شد و تزیینات مقبره به غارت رفت.
با این حال اتاقک بنا تا اواسط دهه ۶۰ بر قرار و جدا از فضای عمومی حرم عبدالظیم بود که در طرح توسعه حرم عبدالظیم دیوارهای جناحین آن برداشته شد و ضمن الحاق آن به مسجد بالاسر تبدیل به شبستانی از شبستانهای حرم شد.
قبر ناصری در سرداب مانندی زیر سنگ قبر قرار داشت که در ساخت و سازها[ی] دهه ۷۰ بنابر نقل شفاهی افراد مطلع حاضر در زمان توسعه حرم و ساخت و سازها، قبر را باز کردند و استخوانها را خارج کردند و استخوانهای ناصرالدین شاه را در چاه ریختند و فیالحال عملا چیزی از مقبره ناصری، قبر و جنازهاش در حرم عبدالظیم وجود ندارد و تنها قبر جیران و پسرش و دختران ناصرالدین شاه مشخص هستند.
در سفر فروردین 1402 به حرم عبدالعظیم توانستم صورت قبر جیران را پیدا کنم و از آن عکس بگیرم (متاسفانه روی بخشی از قبر فرش انداخته بود و امکان کنار زدن آن نبود). هیچ نشانی از قبر ناصرالدین شاه نیست اما محل قبر او زیر لوستر بزرگ این اتاق بوده است. نکته این که «صحن آیت الله کاشانی» اکنون رواق مسقف است. همچنین برخی اسامی در حرم تغییر کرده اند. مثلن «باغ توتی» به «صحن امام حسین» تغییر نام داده شده است.
در تصویر مشخص است که دو سنگ مستطیل شکل در کنار هم قرار دارد و شعر بلندی روی آنها نوشته شده است. به نظر سنگ قبر سمت راست قبر فروغ السلطنه (جیران) است و سنگ چپ متعلق به محمد قاسم میرزا پسر جیران است. از خط پنجم سنگ قبر می توان فهمید که متعلق به جیران است: «فروغ السلطنه بانوی مشکو/ که مریم طینت و...»
[متاسفانه نتوانستم شعر را به درستی بخوانم. به جز بخش هایی مثل «جهانا با تو جای سرزنش بود» -بیت ششم- یا «ولیکن سرزنش کردن چه حاصل» -بیت هفتم- اگر از خوانندگان محترم کسی توانست لطفن در بخش نظرات بنویسد تا مطلب را کامل کنم].
پیش از این مهدی شادکام هم در اینستاگرام عکس کاملی از قبر جیران و پسرش گذاشته بود که به خاطر نور زیاد و کیفیت پایین عکس زیاد واضح نیستند.
این عکس قدیمی از موزه ی بروکلین نمای بیرونی حرم عبدالعظیم، امامزاده حمزه و مقبره ی ناصرالدین شاه را نشان می دهد. در واقع عکس از صحن ناصری یا باغ جیران سابق (صحن آیت الله کاشانی فعلی) گرفته شده است. به محل ورود به حرم که کنار مقبره ی ناصرالدین شاه بوده، «ایوان ناصری» گفته می شده است (عکس های دیگری هم از عکس مشهور زمان قاجار، سوروجوین از نماهای متفاوت تری در همین صحن ناصری وجود دارد. برای مثال این عکس، این عکس و این عکس):
بر مقبره ی ناصرالدین شاه نیز سازه ای گنبدشکل بوده است که بعدن شکل دیگری می گیرد:
بنا به تحقیقات مهدی شادکام این سازه اکنون هم وجود دارد اما به علت ساخت و سازهای بعدی از پایین قابل مشاهده نیست.
حدود محل قبر را در تور مجازی سایت حرم عبدالعظیم می توان دید:
محل قرمزشده در نقشه ی زیر، محل حدودی این مقبره ها در مجموعه ی حرم عبدالعظیم است.
جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم» نشر معین، 1371، ص 434) نوشته است:
شاه... دستور داد تا مقبرهاى ميان حرم عبدالعظيم و امامزاده حمزه براى او بسازند و آن را تزيين و آينهكارى زيبايى كنند. چون اين اقدام ناصرالدين شاه كمكم در افواه عامه اثرى منفى گذاشت و اين سخن بر سر زبانها افتاد كه شاه يك زن را به حضرتين عبدالعظيم و حمزه ترجيح داده است، لذا ناچار شد تا آينهكارى كامل حرم و اين رواق را هم انجام دهد و راهروى ارتباطى آن دو امامزاده را نيز با گچبریهای بسیار زيبا تزيين كند.
همچنین «عزیزالله عطاردی قوچانی» (عبدالعظیم الحسنی، حیاته و مسنده، 1343 شمسی، ص 314) گفته است که روی قبر جیران هم یک مجسمهی سنگی نصب بوده است.
باغ جیران و باغ توتی در غرب حرم عبدالعظیم در زمان قاجار به این مجموعه اضافه شده است (احتمالن بعد از مرگ جیران و شاید بعد از مرگ ناصرالدین شاه).
گویا محل دفن ناصرالدین شاه پیش از آن مسجدی به نام «هولاکو» بوده است که دری به تاریخ 848 هجری قمری (همزمان با حکومت شاهرخ تیموری) بر آن نصب بوده است (در کتاب «آستان مقدّس حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام در گذشته و حال» از اصغر قائدان عکس هایی از این محل ها وجود دارد اما متاسفانه من به این کتاب دسترسی ندارم).
جمشید مشایخی در خاطره ای که احتمالن مربوط به سریال «سلطان صاحبقران» (ساخت علی حاتمی در سال 1354) است به سنگ قبر جیران اشاره می کند و می گوید:
به هنگام بازی در یک فیلم در حرم شاه عبدالعظیم سنگ قبر یکی از زنان ناصرالدین شاه را دیدم؛ سنگ مزار خود ناصرالدین شاه هم همان جا بود اما متاسفانه آن را از بین بردند.
تکه ای از این سریال را که در حرم عبدالعظیم و مقبره ی ناصرالدین شاه است این جا می توانید ببینید.
اما سنگ قبر مشهور ناصرالدین شاه اکنون در کاخ گلستان است.
قبر مشهور ناصرالدین شاه سنگ مرمر بزرگی است که «حسین حجارباشی یزدی» (یا عباس قلی حجار) بدن ناصرالدین شاه را بر آن حکاکی کرده است. بنا به روایت «فرزانه ابراهیم زاده» (متخصص تاریخ) رضاشاه «خواست تا سنگ قبر ناصرالدین شاه را نیز از جای برکنند و در محل نامعلومی نگهداری کنند» اما نمی دانم آیا واقعن در زمان رضاشاه چنین اتفاقی (کندن سنگ قبر ناصرالدین شاه) اتفاق افتاده یا نه.
این سنگ قبر هفت تنی (هفتصد کیلویی) را اردیبهشت 1359 «حسین احمدیان» که خود سنگ تراش است، از حرم عبدالعظیم به کاخ گلستان منتقل کرد. این انتقال با توجه به خشم انقلابی ها از شاهان و پس از تخریب قبر رضاشاه (21 اردیبهشت 1359) بود. احمدیان به روایت خودش در مستند نیمهتمام خبرگزاری تسنیم بعد از این تخریب، احتمال تخریب این سنگ قبر را می داد. پس با «صادق خلخالی» (حاکم شرع وقت و رئیس دادگاههای انقلاب) هماهنگ کرد و با کمک افراد شهربانی و کمیته ی انقلاب سنگ قبر را به عنوان یک اثر هنری و تاریخی از «باغ طوطی» (یا توتی) حرم عبدالعظیم به کاخ گلستان منتقل کرد.
خلخالی در خاطرات خود می گوید اشاره ای مبهم به قبر ناصرالدین شاه کرده است که به نظر می رسد منظورش همین انتقال بوده است:
من در صحن مطهر حضرت عبدالعظیم، سخنرانی پرشوری ایراد کردم و گفتم: ... مردم مسلمان ایران نمیتوانند در کنار مزار... حضرت عبدالعظیم، مقبره جنایتکارانی مانند رضا خان و ناصرالدین خان و منصور و دودمان پهلوی را تحمل نمایند... ما به چشم خود دیده بودیم که مردم سادهلوح، پس از زیارت حضرت عبدالعظیم، بر مقبره ناصرالدین شاه هم فاتحه میخواندند. البته ما دست به کار شدیم و دستور دادیم که سنگ قبر ناصرالدین شاه را بکنند تا اثری از مقبره او در کنار حضرت عبدالعظیم نمانده باشد.
مهدی حجت (موسس سازمان میراث فرهنگی) نیز این انتقال را با وانت و در یک روز توصیف می کند و این طور روایت می کند:
وقتی اینها میخواهند قبر رضاشاه را خراب کنند به سر قبر ناصرالدینشاه میرسند تا آن را خراب کنند، سه نفر از باستانشناسان ما هم که الان هم حضور دارند آنجا رفته بودند که ببینند چه خبر است، دیده بودند که آنها میگویند چکش بیاورید سنگ آنها را هم خراب کنیم که مال مردم را خوردهاند. این باستانشناسان دیده بودند این سنگ نفیس است و اثر تاریخی است، یکی گفت الان اذان و سر ظهر است، نماز را اول بخوانیم و بعد ترتیب این کار را بدهیم. قبول کردند و حاج آقا برای نماز خواندن رفتند و جمعیت هم دنبال آنها رفتند و ما زیر سنگ را خالی کردیم و سنگ را پشت وانت گذاشتیم و به کاخ گلستان بردیم.
به روایت سازنده ی مستند خبرگزاری تسنیم، قرار بوده حسین احمدیان ماجرای مفصل این انتقال را در بخش دوم مستند در محل حرم عبدالعظیم و محل دفن ناصرالدین شاه بیان کند اما با مخالفت مسئولان حرم و فوت احمدیان، این کار امکان پذیر نشده است. اما به هر حال از میان اطلاعاتی که او در بخش اول مستند گفته است، این طور برمی آید که او و تیمش طی چهار تا شش روز این سنگ را منتقل کرده اند. برای این انتقال دور سنگ را پتوهای سربازی و دور آن را چوب های روسی بسته اند و با جرثقیل به مسئولان کاخ گلستان تحویل داده اند. این انتقال باعث پایین رفتن قبر سایر افراد و منجر به شکایت آنها شده است. همچنین به روایت احمدیان «بنی صدر» (نخست وزیر وقت) تهدید کرده بوده است که این سنگ قبر باید به لوور پاریس منتقل شود و به کارگاه محل کار احمدیان روی سنگ قبر (برای ترمیم شکستگی و آهن کشی های آن) پلیس فرستاده است و او را تهدید کرده اند.
راوی مستند می گوید روایتی هست که این سنگ قبر سرقت شده و لب مرز برگردانده شده است. ندا آمیغی (پژوهشگر کاخ گلستان) در توضیح قضیه می گوید که به شکل شفاهی از پیشکسوتان شنیده است که فردی در ابتدای انقلاب این سنگ قبر را به مبلغ 200 هزار تومان می خرد و می خواسته آن را از کشور خارج کند اما ماموران جلوی آن را می گیرند. روایت دیگری هم هست که موزه ی لوور می خواسته این سنگ قبر را 12 هزار تومان بخرد اما ورثه نفروخته اند.