این مطلب اردیبهشت 1392 به لطف مهدی خانعلی زاده در روزنامه فرهیختگان به چاپ رسید. عنوان مطلب را من انتخاب نکردم و احتمالن هنرنمایی مهدی است. این مطلب (با جداول قابل کپی کردن) در «عنبرافشان» هم موجود است.
سالهاست مفهومی به نام «سرانهی مطالعه در ایران» مدام تکرار میشود. کسانی که از این عبارت استفاده میکنند، بیشتر منظورشان پاسخ به پرسش «هر ایرانی در شبانه روز چقدر مطالعه میکند؟» است. عددهایی که در این زمینه ارائه میشود، نیز در بازهی گسترده ای پراکنده است. از 2 دقیقه در شبانه روز (علی اکبر اشعری، رئیس وقت کتابخانه ملی، اردیبهشت 87) تا 75 دقیقه و 34 ثانیه (منصور واعظی، دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، اردیبهشت 91). هر کدام از این آمارگیریها مبنای خاصی داشته و به روشی بوده است. بعضی از این روشها اعلام شدهاند و بعضی نه. این که چه چیز مطالعه محسوب میشود هم از دیگر نقطه های اختلاف و ابهام در این آمارهاست. مطالعهی درسی، مطالعه در فضای مجازی، مطالعهی قرآن و ادعیه و...
از سوی دیگر، این آمار با عددهایی از سرانهی مطالعه در کشورهای دیگر مقایسه و مقدار مطالعهی ایرانیها خیلی پایین یا خیلی بالا اعلام میشود. در این نوشته، ابتدا در مورد مفهوم سرانهی مطالعه و سپس مقدار مطالعه در کشورهای دیگر و در نهایت کمی هم در مورد میزان مطالعه در ایران گفته میشود.
سرانهی مطالعه چیست؟
پژوهشی که رقیه اسکروچی و همکارانش (1391) بر اساس نظر صاحب نظرانی انجام دادند که در طرحهای «بررسی میزان مطالعه ایرانیان» شرکت داشتهاند، نشان داد که از دید این افراد، خواندن کتابهای آسمانی و دینی نه از روی عادت بلکه از روی آگاهی، کتابهای مختلف درسی و غیر درسی، مجلات، منابع کتابخانه ای، بازدید از سایتهای خبری، شخصی، اطلاعاتی و وبلاگها، چک کردن ایمیلهای دارای محتوا و حتا دیدن یا شنیدن برنامه های مستند غیر تفریحی تلویزیون و رادیو، مطالعه محسوب میشوند. اما مثلا چک کردن محتوای شبکه های اجتماعی، مطالعه به حساب نمیآیند.
از طرف دیگر، سرانه (per capita) مفهومی آماری است که مقدار یک متغیر در یک جمعیت را در طول یک سال (و نه در طول یک روز) بررسی میکند و در مورد مطالعه میتواند به این شکل تعریف شود: «میزان مطالعهی مردم در طول یک سال» بر اساس کل جمعیت یا جمعیت باسواد. میشود مطالعه را به شکل جداگانه و تنها بررسی کرد یا این که در مجموعهی دیگر فعالیتهای روزانهی افراد. یا حتا میشود به جای سؤال پرسیدن از افراد، مقدار فروش کتاب و امانت گرفتن کتاب را مبنای بررسی میزان مطالعه قرار داد. با این حال، سیامک محبوب (1391) میگوید در هیچ کدام از نوشتههای علمی از عبارت سرانهی مطالعه (reading percapita) استفاده نشده است. پس بهتر است وقتی از مقدار مطالعهی هر نفر در روز حرف میزنیم از عبارت جایگزینی مانند «میزان مطالعه» استفاده کنیم.
میزان مطالعه در کشورهای دیگر چقدر است؟
دانشگاه آکسفوردِ انگلستان، مرکزی به نام «مرکزِ گذرانِ وقت» دارد که در آن، فعالیتهای روزانهی افراد را در کشورهای مختلف بررسی میکند. پژوهشی که فیشر و رابینسون (2010) برای این مرکز انجام دادند، فعالیتهای روزانه در 22 کشور جهان را به شکل دقیق بررسی کرد. این پژوهش، کارهای روزانهی افراد را در هفت طبقه، دسته بندی کرده است: کارهای درآمدزا، اشتغال غیر درآمدزا، نگهداری از کودکان یا حیوانات، کارهای شخصی (خواب، غذا، ورزش و...)، امور سازمانی و داوطلبانه، کارهای اجتماعی (رستوران، مهمانی، سفر و...) و دیگر کارهای روزمره (استراحت، کار با اینترنت، تلویزیون، رادیو، مطالعه و...). سیامک محبوب (1390) میزان مطالعهی این پژوهش را در دو بخش «مطالعه برای کارِ درآمدزا» و «مطالعه در اوقاتِ فراغت» استخراج کرده است. بخشی از نتیجهها به این شکل است:
جالب این جاست که در همهی کشورهای مورد بررسی (به جز برزیل، اسپانیا، بلغارستان و ترکیه) در هر دو بخش «میزان مطالعه برای شغل» و «میزان مطالعه در اوقات فراغت» میزان مطالعهی زنان بیشتر از مردان بوده است.
در جدول زیر که از پژوهش فیشر و رابینسون استخراج کردیم هم مقایسه ای شده است بین مطالعه و برخی از دیگر کارهای روزانهی افراد.
سیامک محبوب (1390) پیشنهاد میدهد که اگر قرار است به شکل دقیق میزان مطالعه در ایران بررسی شود، بهتر است از همین روشِ دانشگاه آکسفورد استفاده کرد.
بالاخره میزان مطالعه در ایران چقدر است؟
همان طور که در ابتدا دیدیم، در مورد میزان مطالعهی ایرانیها، حرفهای ضد و نقیضِ بسیاری زده میشود. مهمترین مسئله، مشخص نبودنِ روشِ بررسی مطالعه است. در بخش قبل دیدیم که یکی از بهترین روشها برای بررسی میزان مطالعهی ایرانیها، استفاده از فرمهای «گذران وقت» است. کاری که به علت ماهیتِ علمی و فنیِ آن، باید توسط مراکزِ پژوهشی و علمیِ کشور و با حمایتِ سازمانهای دولتی انجام شود و نه مستقیماً توسط مراکزِ اداری و دولتی.
با این حال یکی از پژوهشهای خوبِ علمی در زمینهی میزانِ مطالعه در ایران را سیامک محبوب (1391) انجام داده است. او در پژوهش خود رابطهی بین تعدادِ عنوانهای امانت گرفته شده از کتابخانهها و مقدار مطالعه در 22 کشور جهان را استخراج کرده است. بر اساس الگوی به دست آمده و این که به طور متوسط هر ایرانی شش دهم (0.6) کتاب در سال 89 امانت گرفته است، میزان مطالعهی هر ایرانی در روز حدود 15 دقیقه پیش بینی شده است.
منابع
- اسکروچی رقیه، حاجی زینالعابدینی محسن، نوذر سمانه، 1391، بررسی مؤلفههای محاسبه سنجش سرانه مطالعه و ارائه چارچوبی برای سنجش سرانه مطالعه در ایران، تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، ش 68، بهار 1391
- محبوب سیامک،1390، نگاهی به سرانه مطالعه در کشورهای پیشرفته، کتاب ماه کلیات، س 15، ش 2، اسفند 1390
- محبوب سیامک، 1391، کتابخانه های عمومی و سرانه مطالعه، تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، ش 68، بهار 1391
- Fisher K. and Robinson J.,2010, Daily Routines in 22 Countries: Diary Evidence of Average Daily Time Spent in Thirty Activities, Centre for Time Use Reasearch, Inversity of Oxford