یادگیری مطالعه نقادانه در دنیای امروز، بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کرده است. وقایع تروریستی سالهای اخیر و پیامدهای آنها - با ضرورت بسیار - خطر درک نامناسب و آموزش ناکافی را به ما نشان دادهاند. اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد که ما صداهای مختلفی که از دوردست و به زبانهای دیگر طنینانداز میشوند را بشنویم و این امر به همان اندازه ضروری است که صدای توده های مبهم و نامفهوم در فرهنگ خود را نیز درک کنیم. به منظور درک حال امروزِ خود، نیاز داریم ابتدا گذشته خود را بفهمیم. نیاز داریم نگاهی نقادانه نسبت به نوشته ها، فرهنگ، سیاست و مذهبی که هویت ما را شکل داده و به ما میگوید که هستیم، چه کسی باید باشیم و ممکن است چه بشویم، داشته باشیم. همانگونه که یک پژوهشگر سیاهپوست آمریکایی اخیراً گفته است: "چالش درک متقابل فرهنگهای مختلف، بعد از عدم موفقیت دنیا در تامین غذای خود، تنها ماموریت مهمی است که با آن روبرو هستیم."
بی شک واضح است که اکنون مطالعه علوم انسانی نه یک ژست تجملی بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقای ما به عنوان شهروندان دانشآموخته است. ما نمیتوانیم چشمانداز روشنی از ارزشهای اخلاقی، علمی و سیاسی خود داشته باشیم بدون هیچ اطلاعی از منشاء این ارزشها، مبارزاتی که آنها را شکل دادهاند و زمینههای تاریخی که موجب شکل گیری این مبارزهها شدهاند. خواندن کتاب مقدس سایر ادیان، آثار افلاطون، تراژدی یونانی، شکسپیر، قوانین روم، مطالعه تاریخ یهودیت یا آفریقایی-آمریکاییها، بررسی قرآن و تاریخچه طولانی اشتراکات دنیای غرب با اسلام، به معنای مطالعه منشاء درگیریها و تمایلات فرهنگیای است که آگاهی دنیای امروز ما را ساخته است. ما نمی توانیم شهروندان خوبِ – یک کشور خاص یا کل دنیا باشیم – اگر در مقابل نیروهای بیپایانی که ما را برای نادان ماندن و پیروی کورکورانه (چه به صورت نوعی از ملیگرایی کور، دینگرایی کور یا وطنپرستی کور) تشویق می کنند، تسلیم شویم. یکی از کارهای کلیدی برای خنثی کردن این نیروها که می توانند ما را هنگام آموختن و هنگام شکل دادن به هسته اصلی آموزش، در تاریکی و دروغ نگهدارند، عمل فردی و ساختاری خواندن است. خواندنِ عمیق، دقیق و نقادانه. چنین خواندنی مستلزم چیزی بسیار بیشتر از تمرکز عمیق روی کلمات کتاب یا متنی که با آن مواجه هستیم است. ما باید بدانیم چرا این متن نوشته شده است، برای چه کسی نوشته شده، چه هدف مذهبی، اخلاقی یا سیاسیای انگیزه نوشتن آن شده، و تحت چه شرایط فرهنگی یا تاریخی نوشته شده است. و تنها پس از آن می توانیم به مبحث سبک، زبان، ساختار، و آرایش فنون ادبی و بیانی آن برسیم.
منبع:
از مقدمه کتاب Modern literary criticism and history نوشته M. A. R. Habib
مطالعه بیشتر