سید امیرپژمان حبیبیان
سید امیرپژمان حبیبیان
خواندن ۲ دقیقه·۵ روز پیش

مدیران میانی عامل مهم گسترش فساد


یکی از مهمترین مشکلات مملکت ما فساد گسترده در مدیران میانی است. قصدم توجیه اشتباهات بالاتری‌ها نیست.

نکته‌ی مهم بی‌تفاوتی و گردن نگرفتن یا استنکاف از روبه‌رو شدن با پرشسش‌هایی است که فقط و فقط دلیلش فساد و اهمال و زد و بند است. من در حداقل دو فیلم با شرایطی مشابه درگیر بوده‌ام.

مدیران میانی همیشه هستند با تغییر دولت ممکن است از این اداره،سازمان،ارگان به آن یکی منتقل شوند، اما معمولا در همان استان قبل… این ثبات تقریبا تضمین شده، زمینه‌ساز فساد گسترده است. برای همین به نظرم نقش مدیران میانی در نارضایتی مردم بسیار تاثیرگزار است. اگر رییس‌جمهور، وزیر و مدیران سطح اول بستگان سببی و نسبی را به سمتی که شایسته‌اش نیستند، بگمارند، حداقل به دلیل در چشم بودن مورد انتقاد قرار می‌گیرند، هر چند که ممکن است تاثیری هم نداشته باشد، اما یک مدیر میانی هر کاری کند، بسیار کمتر دیده می‌شود و راه فرارش را به خوبی بلد است.

بودجه‌های اختصاص داده شده به پروژه‌های عمرانی یا برای حمایت از مثلا کارآفرینی و … در نهایت به دست آن‌ها می‌رسد و برایش تصمیم می‌گیرند.

ساده‌ترینش یک مدیر بانک است که سمتش قابل مقایسه با مثلا مدیر کل ارشاد یا صنایع دستی یا استانداری و فرمانداری نیست، دستش برای هوای فلانی و بیساری را داشتن و در اولویت گرفتن تسهیلات تا حدود زیادی باز است و همین تبعیض عامل نارضایتی در واجدین شرایط محتاج به وام می‌شود.

یک خاطره:

سرباز نیروی انتظامی بودم و در حوزه وظیفه‌ی یک شهرستان کوچک خدمت می‌کردم. پیگیر پرونده‌ای شدم که نیاز به تایید فرماندار داشت. پیگیری و حاضرجوابی من برای گرفتن حقی، باعث شد به معاون فرماندار بربخورد و به من با لحنی متکبرانه گفت:

تو دیگه حق نداری پاتو توی فرمانداری بذاری، از این به بعد بگو سرهنگ فلانی(فرمانده‌ی منطقه و بالاترین مقام نیروی انتظامی در آن شهرستان، برای پیگیری بیاد)

این دست باز و این حد اختیار برای یک معاون فرماندار ناخودآگاهمکن است در صورت بی‌تقوایی فرد، می‌تواند منشا اتفاقات بسیاری باشد.

من مستند ۶۰۰۰۰ کیلومتر را در مورد مجوزهای کسب و کار ساخته‌ام. با دیدنش به طور کامل متوجه بی‌مسئولیتی و بی‌خیالی مدیران صنایع دستی یک شهر با حمایت وزارتخانه می‌شوید. هر اتفاقی در فیلم می‌افتد واقعی است و به قولی هپی‌اندش تحمیلی نیست.

پانوشت: البته بعدا من متوجه یک تناقض میان کاری که ما کردیم و خواست سوژه‌ی فیلم بود. آن ماجرای دل‌کشی است که ان‌شاالله به شرط حیات می‌نویسم. لینک فیلم را زیر این مطلب می‌گذارم.

https://www.aparat.com/v/A5gG1


فیلم مستند می‌سازم و کم کم دارم به نوشتن وابسته می‌شم. دوست دارم نوشته‌هام را بخونید و حس و حالتون را بهم بگید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید
نظرات