.
در کشور ما همه چیز با نگاهی سیاسی قضاوت میشود و به محض صحبت از یک موضوع موافقان و مخالفشانش بدون خواندن و شنیدن مغز سخن موضعی از پیش تعیین شده میگیرند.
امروز هفتم تیر است. روز شهادت سید محمد حسینی بهشتی، روحانی پنجاه و سه سالهای که به علت شخصیت نافذ و نگاه جامع و تاثیرگذارش از ابتدای پیروزی انقلاب مورد هجوم مخالفان سیاسیاش قرار گرفت و در میان این هیاهو او در جامعه به عنوان یک شخصیت صرفا سیاسی معرفی شد در حالی که او هر چند در عرصهی سیاست خوش میدرخشید اما سیاست برای او ابزاری بود که به اجبار به آن ورود کرده بود برای تحقق آنچه که سالها در عرصههای مختلف به خصوص آموزش و پرورش برای آن تلاش کردهبود. به زبان ساده حقیقت وجودی شهید شهید بهشتی نه یک سیاستمدار، یا قاضیالقضات و یا دبیر کل یک حزب فراگیر سیاسی و نه حتی در همهی اینها با هم خلاصه نمیشد. شهید بهشتی معلمی بود که هدفش ایجاد جامعهی صالح از طریق پرورش انسانهای صالح بود و پیروزی انقلاب اسلامی برای او این زمینه را ایجاد کردهبود که با استفاده از ابزار سیاست در فضای کلان کشور بتواند این هدف را محقق سازد.
در تمام مدتی که قصد داشتم دربارهی او فیلم مستندی بسازم، پای صحبت هر کس که او را درک کرده بود مینشستم در حین مصاحبه به این نکته فکر میکردم که سید محمد حسینی بهشتی به عنوان یک انسان موفق چقدر نکته برای یاد دادن دارد.
تاکید بینهایتش بر نظم در زندگی، متانت رفتارش، پایبندیاش به اصول اخلاق حتی در برابر دشمنان، استواری و صراحت و ثبات قدمش، سلامت اقتصادی و سادهزیستیاش تلاش همیشگیاش برای آموختن و آموزاندن و بسیاری نکات دیگر...
من در مسیر پروژههای فیلمسازیام رشد میکنم و بزرگ میشوم و به صراحت میگویم که هرچند موفق نشدم فیلم مستند پنجاه و سه سال را کلید بزنم اما پژوهش دربارهی شهید بهشتی یکی از عمیقترین تجربههای تاثیرپذیری از کسی در زندگیام بود و همچنان آرزومندم روزی بتوانم این فیلم را بسازم و آموختههایم از او را در سطحی کلان با مخاطب شریک شوم.