مقدمه
سوزان-لوری پارکس یک چهره برجسته در دنیای تئاتر آمریکا است که به خاطر نمایشنامههای نوآورانه و گاهی حتی عصیانگر خود که به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی و بررسی تمهای پیچیدهای چون نژاد، هویت و تاریخ میپردازد، مورد تقدیر قرار گرفته است. با داشتن دستاوردی بیش از سه دهه، پارکس نه تنها چشمانداز درام معاصر را تغییر داده، بلکه جوایز متعددی از جمله جایزه پولیتزر را به دست آورده و به یکی از شخصیتهای محوری ادبیات مدرن تبدیل شده است.
زندگی و تحصیلات اولیه
سوزان-لوری پارکس در 10 می 1963 در فورت ناکس، کنتاکی در یک خانواده نظامی به دنیا آمد و به علت جایگاه شغلی پدر باید مدام در مسافرت می بود؛ این نوع زندگی کوچنشینی او را با فرهنگها و دیدگاههای مختلف آشنا کرد و باعث شد که او کنجکاوی عمیقی درباره تجارب انسانی داشته باشد. علاقه اولیه پارکس به داستانسرایی مشهود بود و اشتیاق او به نویسندگی در دوران تحصیل در کالج مونت هولیوک، جایی که تحت راهنمایی نویسنده مشهور جیمز بالدوین تحصیل میکرد، بیشتر شد. تشویق بالدوین به ادامه دادن نمایشنامهنویسی، نقطه عطفی در زندگی پارکس بود و او را به مسیری هدایت کرد که تئاتر آمریکا بخصوص تئاتر نژادی را دوباره تعریف کند.
آغاز کار حرفهای
ورود پارکس به صحنه حرفهای تئاتر با پشتکار و نوآوری همراه بود. آثار اولیه او، هرچند بلافاصله موفق نبودند، صدای منحصر به فرد و سبک داستانسرایی جسورانه او را نشان دادند. "Imperceptible Mutabilities in the Third Kingdom" که در سال 1989 تولید شد، اولین موفقیت بزرگ او بود. ساختار پیچیده و عمق تماتیک این نمایش توجه منتقدان را به خود جلب کرد و پارکس را به عنوان یک استعداد بینظیر در جامعه تئاتر آمریکا معرفی کرد.
آثار و دستاوردهای بزرگ
یکی از مشهورترین آثار پارکس "Topdog/Underdog" است، که به بررسی رقابت برادری، هویت و سرنوشت میپردازد. این نمایش، که در سال 2001 به نمایش درآمد، دربارهی دو برادر آفریقایی-آمریکایی به نامهای لینکلن و بوث است و به تمهای بقا و میراث میپردازد. "Topdog/Underdog" با استقبال گستردهای مواجه شد و پارکس برای این نمایش در سال 2002 جایزه پولیتزر را کسب کرد و اولین زن آفریقایی-آمریکایی شد که این افتخار را به دست آورد.
پارکس با "The Red Letter Plays"، که شامل "In the Blood" و "Fucking A" هم میشود، مرزها را به چالش کشید. این نمایشها داستان"The Scarlet Letter" ناتانیل هاثورن را بازآفرینی میکنند و از تمهای آن برای اظهار نظر درباره مسائل اجتماعی معاصر استفاده میکنند. توانایی پارکس در ترکیب ادبیات کلاسیک با نگرانیهای مدرن، انعطافپذیری و نبوغ او به عنوان یک نمایشنامهنویس را نشان داد.
یکی دیگر از پروژههای بلندپروازانه او 365 Days/365 Plays بود، جایی که پارکس هر روز یک نمایشنامه نوشت. این تلاش، که در سال 2002 آغاز شد، فضای تئاتری سراسر ایالات متحده و فراتر از آن را درگیر کرد و یک رویداد گسترده و فراگیر تئاتری ایجاد کرد و در پی آن شور بسیاری وارد نمایش آمریکا شد و به عنوان عملی خلاقانه مورد ستایش قرار گرفت.
تکنیکهای دراماتیک
سوزان-لوری پارکس به خاطر تکنیکهای دراماتیک نوآورانه و تجربی خود که او را از دیگر نمایشنامهنویسان متمایز میکند، شناخته شده است. برخی از تکنیکهای کلیدی که او به کار میبرد عبارتند از:
داستانسرایی غیرخطی: پارکس اغلب نمایشنامههای خود را به صورت غیرخطی ساختاربندی میکند و دورههای زمانی و دیدگاههای مختلف را در هم میآمیزد. این تکنیک به او امکان میدهد تا تمها را عمیقتر کاوش کند و روایتهای پیچیدهای ارائه دهد که تماشاگران را به جمعآوری داستان ترغیب میکند.
تکرار و بازبینی: یکی از تکنیکهای امضای پارکس Rep & Rev (repetition and revision) نام دارد. این شامل تکرار برخی خطوط یا صحنهها با تغییرات جزئی است که میتواند تمها را برجسته کند، تنش ایجاد کند و کیفیتی ریتمیک و تقریباً موسیقایی به دیالوگها ببخشد.
استفاده از شخصیتهای تاریخی و اسطورهای: پارکس اغلب شخصیتهای تاریخی و اسطورهای را در نمایشنامههای خود میگنجاند و گذشته را با حال ترکیب میکند. این تکنیک به او امکان میدهد تا تاثیر مداوم تاریخ بر زندگی معاصر را کاوش کند و ارتباطات بین دورههای مختلف را نشان دهد.
استفاده نوآورانه از زبان: دیالوگهای پارکس اغلب دارای کیفیت شاعرانه و غنایی هستند و از گفتار محلی استفاده میکنند و با صداها و ریتمهای زبان بازی میکنند. این نه تنها تاثیر عاطفی نمایشنامههای او را افزایش میدهد، بلکه غنای فرهنگی و زبانی جوامع آفریقایی-آمریکایی را نیز منعکس میکند.
صحنهآرایی مینیمالیستی: بسیاری از نمایشنامههای پارکس به خاطر صحنهآرایی مینیمالیستی خود معروف هستند و بر بازیگران و متن تمرکز دارند نه بر صحنهآرایی یا لوازم پیچیده. این رویکرد توجه را به اجرای بازیگران و داستانسرایی خود جلب میکند و تجربهای صمیمی و جذاب برای تماشاگر ایجاد میکند.
سبک
سبک پارکس ترکیبی منحصر به فرد از رئالیسم و سوررئالیسم است که در عناصر زیر برجسته میشود
سمبولیسم: پارکس از تصاویر و نمادهای سمبلیک در تمام نمایشنامههای خود استفاده میکند تا معانی عمیقتر را منتقل کند و رشتههای روایتهای مختلف را به هم متصل کند. اشیا، اعمال و شخصیتها اغلب بار نمادین دارند و لایههای تفسیری به نمایشها اضافه میکنند.
میانمتنی بودن: آثار او اغلب به دیگر آثار ادبی و هنری اشاره میکنند و یک بافت غنی از تأثیرات را ایجاد میکنند. به عنوان مثال، "The Red Letter Plays" به طور مستقیم از "The Scarlet Letter" ناتانیل هاثورن الهام گرفته، اما پارکس داستان را در یک زمینه معاصر بازآفرینی میکند.
روایتهای تکه تکه: نمایشنامههای پارکس اغلب روایتهای تکه تکهای ارائه میدهند که چالشهای روایتهای سنتی را به چالش میکشند. این پارهپارهگی پیچیدگیهای هویت و تاریخ، به ویژه در تجربه آفریقایی-آمریکایی، را منعکس میکند.
عمق و توسعه شخصیت: شخصیتهای او بسیار پیچیده و چندبعدی هستند و اغلب با تعارضاتی درونی و بیرونی درگیر میشوند. پارکس به کاویدن وضعیت روانی آنها میپردازد و آسیبپذیریها، خواستهها و مبارزات آنها را آشکار میکند.
تمها
آثار پارکس سرشار از تمهایی هستند که جنبههای عمیق و اغلب چالشبرانگیزی از وجود انسانی را کاوش میکنند. برخی از برجستهترین تمها عبارتند از:
نژاد و هویت: بررسی نژاد و هویت، به ویژه تجربه آفریقایی-آمریکایی بودن، در مرکز بسیاری از نمایشنامههای پارکس قرار دارد. او بررسی میکند که چگونه نژاد، هویتهای فردی و جمعی را شکل میدهد و ساختارهای اجتماعی چگونه بر روایتهای شخصی تأثیر میگذارند.
تاریخ و حافظه: پارکس اغلب با تمهای تاریخی درگیر است و بررسی میکند که چگونه گذشته همچنان بر حال تاثیر میگذارد. نمایشنامههای او معمولاً میراثهای بردهداری، استعمار و دیگر تروماهای تاریخی را کاوش میکنند و تماشاگران را به مواجهه با این تاریخهای دشوار ترغیب میکنند.
خانواده و روابط: بسیاری از نمایشنامههای او بر روابط خانوادگی و پویایی درون خانوادهها تمرکز دارند. از طریق این روابط، پارکس به بررسی تمهایی چون وفاداری، خیانت، عشق و تعارض میپردازد.
بقا و مقاومت: شخصیتهای پارکس اغلب با چالشها و سختیهای زیادی مواجه هستند و نمایشنامههای او بر مقاومت و ارادهی بقای آنها تأکید میکنند. این تمِ بقا به خصوص در زمینهی مبارزات تاریخی و معاصر آفریقایی-آمریکاییان، بسیار جالب توجه است.
قدرت و ستم: دینامیک قدرت و ساختارهای ستمگرانه تمهای مکرر در آثار پارکس هستند. او به طور انتقادی بررسی میکند که چگونه قدرت، اِعمال و مقاومت میشود و اغلب شخصیتهایی را به تصویر میکشد که سیستمهای ستمگرانه را هدایت و به چالش میکشند.
دیدگاههای سیاسی
دیدگاههای سیاسی سوزان-لوری پارکس به شدت در آثار او نمود پیدا میکنند و درواقع بازتابی هستند از تعهد او به عدالت اجتماعی و نقد نابرابریهای اجتماعی. جنبههای کلیدی دیدگاههای سیاسی او شامل موارد زیر است:
نقد نژادپرستی: پارکس به شدت منتقد نژادپرستی و تأثیر گسترده آن بر جامعه است. نمایشنامههای او اغلب ماهیت سیستماتیک ستم نژادی و روشهایی که بر افراد و جوامع تأثیر میگذارد را برجسته میکنند.
عدالت اجتماعی و کنشگری: آثار پارکس با حرکتهای گستردهتر برای عدالت اجتماعی هماهنگ است و به مسائلی مانند نابرابری اقتصادی، تبعیض جنسیتی و سیستم عدالت کیفری میپردازد. نمایشنامههای او به عنوان شکلی از کنشگری عمل میکنند و آگاهی را افزایش داده و افراد را به گفتگو دربارهی این مسائل حیاتی ترغیب میکنند.
توانمندسازی صداهای حاشیهای: پارکس متعهد به تقویت صداهای حاشیهای، به ویژه صدای آفریقایی-آمریکاییان است. او فضایی برای شنیده شدن این صداها و داستانهایشان ایجاد میکند، گفتمان غالب را به چالش می کشد و فضایی مناسب برای ترویج گفتمان های نو به وجود می آورد.
درهمتنیدگی یا اینترسکشنالیتی : دیدگاههای سیاسی پارکس عمدتاً از منظر اینترسکشنالیتی مورد توجه قرار می گیرند. درواقع او نیز تلاش می کند اشکال مختلف درهمآمیختگی سرکوب را مورد کنکاش قرار دهد. نمایشنامههای او اغلب به بررسی تلاقیهای نژاد، جنسیت، طبقه و هویتهای دیگر میپردازند و پیچیدگی تجارب انسانی را نشان میدهند.
مقاومت و آزادی: یک تم سیاسی مکرر در آثار پارکس ایده مقاومت و تلاش برای آزادی است. شخصیتهای او اغلب علیه نیروهای ستمگر مبارزه میکنند و راههایی برای بیان اراده خود و رسیدن به آزادی میجویند.
آثار اخیر و مشارکتهای اخیر
در سالهای اخیر، پارکس همچنان به طور قابل توجهی در تئاتر و دیگر رسانههای آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. Father Comes Home from the Wars که در سال 2014 به نمایش درآمد، یک سهگانه است که داستانش در زمان جنگ داخلی آمریکا روایت می شود و به بررسی تمهای آزادی، وفاداری و خیانت میپردازد. این اثر بیش از پیش شهرت او را به عنوان یک داستانسرای ماهر که میتواند زمینههای تاریخی را با سوالات عمیق احساسی و فلسفی ترکیب کند، تثبیت کرد. پارکس همچنین مشارکتهای قابل توجهی در تلویزیون و سینما داشته است، از جمله کار بر روی فیلمنامه اقتباس فیلم "پسر بومی" ریچارد رایت در سال 2019 و مشارکت در سریال"Genius: Aretha" که به زندگی آرتا فرانکلین میپردازد.
میراث و تأثیر
تأثیر سوزان-لوری پارکس بر تئاتر معاصر غیرقابل انکار است. رویکرد جسورانه و نوآورانهی او الهامبخش نمایشنامهنویسان و هنرمندان بیشماری برای کاوش در فرمهای جدید بیان است. پارکس جوایز و افتخارات متعددی از جمله بورسیه مکآرتور "نابغه" و بورس گوگنهایم را دریافت کرده است که نشاندهنده مشارکتهای استثنایی او به هنرها است.
تأثیر او فراتر از صحنه است، زیرا آثار او همچنان باعث تامل و بحث درباره مسائل اجتماعی روز میشود و تماشاگران را به بازاندیشی درباره ادراکات و باورهای خود ترغیب میکند. میراث پارکس، میراثی در رابطه با تحولات اجتماعی و توانمندسازی است که او را به عنوان یک پیشگام در ادبیات و فرهنگ آمریکایی معرفی میکند.
نتیجهگیری
سوزان-لوری پارکس به عنوان یک شخصیت برجسته در تئاتر آمریکا مورد توجه قرار گرفته است به طوری که آثارش نه تنها مرزهای درام را بازتعریف کردهاند، بلکه مسائل حیاتی نژاد، هویت و تاریخ را به مورد کنکاش قرار داده اند. داستانسرایی نوآورانه، عمق تماتیک و تلاش بیوقفه برای ابراز هنری بهتر او، مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفته است و جایگاه او را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامهنویسان نسل خود تضمین کرده است. با نگاه به آینده، میراث پارکس بیتردید الهامبخش هنرمندان و تماشاگران خواهد بود.
نمایشنامهها
رمان
2003 - Getting Mother's Body
اقتباسها و سایر کارها
2012 - Porgy and Bess (Adaptation)
2016 - Unchain My Heart: The Ray Charles Musical (Adaptation)
2019 - Native Son (Screenplay adaptation)
آثار ترجمه شدهی او به فارسی
در خون – انتشارات چلچله
درخون – انتشارات مهرگان خرد
بالا دست پایین دست – انتشارات نیلا
زبردست زیر دست – انتشارات افراز
گردآورنده:
علی رادمهر