با ورود به دهه 60 میلادی و بیماری گری کوپر، کمتر کسی فکر میکرد او باز هم روی صحنه بیاید و نقش آفرینی کند، اما او کوپر است! ممکن کننده غیرممکن ها.
در یک دفتر تقریباً خالی در لندن، مردی به قتل میرسد و یک کیسه پول نقد به سرقت میرود. جورج رادکلیف، همکار آمریکایی مقتول، تا دیروقت مشغول کار است و شاهد فرار قاتل است. بعداً او شاهد اتفاق کلیدی در محاکمه ای است که متهمی را روانه زندان می کند. اما آیا او مقصر بود؟ آن پول کجا رفت؟ فیلم هیجان انگیز مایکل اندرسون در سال 1961، "تیغه برهنه" یک معمای زیباست که از بسیاری جهات بازتاب "سوءظن" هیچکاک است. هیچکاک همچنین از طریق جوزف استفانو، فیلمنامه نویسی که پیش از این «روانی» را نوشته بود و رمان «اولین قطار به بابل» را برای این فیلم اقتباس کرد، با این فیلم مرتبط شد. گری کوپر در 60 سالگی در پایان کار خود و نزدیک به پایان عمر خود بود. اگرچه کوپر در نقش رادکلیف خسته به نظر میرسد، اما مانند کری گرانت در فیلم «Suspicion» موفق میشود. برای حفظ وجهه مرد خوب خود، در حالی که چیزی تیره تر و معمایی را پیشنهاد می کند. دبورا کر دوست داشتنی، جوآن فونتین را به عنوان همسر دوست داشتنی، اما شک و تردید نشان می دهد. کر در مرکز فیلم قرار دارد زیرا سرنخها ظاهر میشوند، سوء ظن او افزایش مییابد و او به دنبال حقیقت پشت قتل و رفتار غیرقابل توضیح شوهرش میگردد.
گروهی از سرسخت های بریتانیایی از ستارگان این فیلم حمایت می کنند. این فهرست به رهبری هرمیون گینگولد و ویلفرد لاوسون و... است. فیلمبرداری سیاه و سفید توسط اروین هیلیر تصاویری مناسب از طبقه کارگر لندن و جوی سایهآمیز ثبت میکند که تعلیق در فیلم را افزایش میدهد. فقط موسیقی ویلیام آلوین در اوایل فیلم، زمانی که آهنگساز صحنه را تلسکوپ می کند و با صدای بلند لحظات حساس را علامت گذاری می کند، غالب می شود. در حالی که اندرسون هیچکاک نیست و "لبه برهنه" "Suspicion" نیست، کارگردان موفق می شود سرعتی تند را حفظ کند، تنش و تعلیق ایجاد کند و مخاطب را به اوج هیجان انگیز و رضایت بخشی برساند.
"تیغه برهنه" پکیج نسبتا خوبی را به مخاطب ارائه میدهد، تماشاگران را جذب میکند و آنها را تا انتها بلا تکلیف میکند. همچنین صداگذاری به مخاطب هشدار می دهد که پایان فاش نخواهد شد. این فیلم بیشتر از نقش آخر یک ستاره بزرگ آمریکایی یا فرصتی دیگر برای تحسین دبورا کر درخشان است. هرچه که هست «تیغه برهنه» مانند هیچکاک و هیچکاکی ها ارزشمند است، حتی اگر عاشقان جنایت و معما از دبورا کر پیشی بگیرند و نتیجه نهایی را حدس بزنند.