Wolfgang Lucifer
Wolfgang Lucifer
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

پلیس بازرسی بدنیم کرد?

داشتم از کتابخونه بر میگشتم خونه از پارک که رد میشدم با خودم گفتم بزار یکم بشیم! بعد پلیس اومد بهم گفت لخت شو? منم لکنت زبون گرفتم نمی تونستم حرف بزنم!

با خودم گفتم یا خدا بدبخت شدم!

بعد انداختم رو زمین زانوشو گذاشت رو گردنم مثل اون سیاه پوسته جورج فلوید تو امریکا ؛ بعد من گفتم نمی تونم نفس بکش آه دارم خفه میشم ! بعدش لباسامو کند منو کشید سمت خودش...

خب داشتم چی میگفتم?یهو ذهنم رفت یه سمت دیگه


بله ایشون
بله ایشون


این قسمتشو از خودم در آوردم ولی خیلی پشم ریزون بود درکل!

بهم گفت چی تو کیفت داری وسایلت رو بریز بیرون بعد یه دست هم به بدنم کشید که ببینه چیزی همراهم هست یانه! البته چند نفر بودن یه سرباز هم همراهشون بود!

کیفم رو باز کردم کتابامو آوردم بیرون با بغض بهش گفتم من یه کنکوری بدبختم چیزی ندارم! بعد همونجا نشستیم باهم گریه کردیم!

پلیس یدفعه از کجا اومد!؟?

اومده بودن تو پارک گشت بزنن ببینن موادی چیزی پیدا میکنن یا نه

اون لحظه که ریختن سرم چند نفری قشنگ با خودم گفتم 100 درصد گنگ بنگه قراره پاره شم!

حالا چرا من از بین این همه آدم تو پارک من!؟?

بخاطر اینکه به قول دوستم شبیه ساقیای مواد تیپ میزنم حالا نمی گم چطوری ولی بهم میگن!

بعد اینکه چندتا جوون نشسته بودن نیمکت کناریم داشتن گل می کشیدن! از کجا فهمیدم گل؟

دلیلش به خودم مربوطه?هرچی بود سیگار عادی نبود ولی بوش خیلی می خورد گل باشه.

خلاصه ولم کردن! رفتن سمت اونا!


بله? اگه ایشون رو بشناسی خیلی تباهی
بله? اگه ایشون رو بشناسی خیلی تباهی





یادتونه گفتم 80 روز مونده تا کنکور!؟ الان 30 روز مونده?

آرزوی موفقیتتون تو کنکور

فعلا!







پلیسکنکورمواد
Personality type : INTF*CK
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید