خبر درگذشت سیامند رحمان از آن دست خبرهایی بود که واقعن ناراحتم کرد. انگار دوباره خبر ترور حاج قاسم را شنیده بودم. اصولن خبرنگاران از بس اخبار جور واجور شنیده، دیده و گزارش کرده اند، خیلی کم پیش می آید که خبری بتواند آنها را تکان دهد. اما خبر سفر ابدی سیامند از همان دست خبرهای تکان دهنده ای بود که چند ثانیه اول مات و مبهوتم کرد.
از ارومیه تا اشنویه دو راه دسترسی وجود دارد. یکی ناامن و پیچ در پیچ. دومی تقریبن صاف و امن. شهریور ۹۷ بود که بعد از عبور ازجاده بسیار ناامن زیبا اما کوتاه به اشنویه رفتم. از همان مجسمه نصب شده در وسط شهر معلوم بود که مردم سیامند رحمان را عاشقانه دوست دارند.
الان نمی دانم اشنویه چه وضعی دارد و شورش نصیری دوست هنرمندم در آنجا چه کار می کند؟ اما به یاد دارم خوبی هایی که همانموقع از سیامند برایم تعریف کرد. هرکول پاراالمپیک که در همان سال ۲۰۱۲ در لندن توانست با بلند کردن وزنه ۱۵ کیلوگرم سنگین تراز رقیب، رکورد دنیا را با ۲۸۰ کیلوگرم از آن خود کند.
در ریو ۲۰۱۶ هم که شاهکار کرد. همان المپیکی که با ثبت رکورد ۳۱۰ کیلوگرمی، همه رکوردهای موجود را شکست تا با فاصله رویسکوی اول بایستد و مدال طلای المپیک را به نام خودش ثبت کند. امسال هم قرار بود سیامند هت تریک کند. آنهم با مدال طلای المپیک. اینبار در توکیو. البته اگر کرونا اجازه می داد.
حالا قرار است سیامند متولد ۶۷ را فردا در زادگاهش به خاک بسپارند و همشهری هایش، دو روز به احترامش در عزای عمومی باشند. همان پسر خنده روی پرسپولیسی که با هیکل زمختش میلیون ها نفر را عاشق خود کرده بود. روحت شاد هرکول ایرانی