فیلم The Lives Of Others محصول سال 2006 است. در این فیلم با حکومت کمونیست و خشنی روبهروی هستیم که جدای همه سرکوبها و ناکارآمدیهایش، هیچ ارزشی برای زندگی فردی و شخصی شهروندانش قائل نیست و بهوسیله نیروهای امنیتی که در اختیار دارد، خصوصیترین لحظات زندگی آنها را زیر ذرهبین تجسسهای خود قرار میدهد. مأمورین و البته گاهی هم وزرا و اعضای ردهبالای حزب برای هنرمندان، کارگردانان، نویسندهها و روشنفکران این جامعه خیلی راحت پروندهسازی میکنند و بهراحتی خوردن یک لیوان آب، آنها را به زندان میاندازند؛ البته اگر قبول نکنند که به خبرچین تبدیل شوند و برای دوستان و همفکرانشان پرونده سازی کنند.
اگر اهل کتاب و داستانهای شوروی باشید، فضای فیلم که در ابتدای شروع سال 1984 است برایتان ملموستر میشود؛ مخصوصاً اگر کتاب 1984 جورج اورول را خوانده باشید که در آنجا صحبت از پلیس افکار و نظارت رفتار شهروندان حتی در اتاق خواب است؛ «… هیچکس نمیدانست که پلیسِ افکار، هر چند وقت یکبار، یا براساس چه روشی، به تماشای زندگیِ داخلیِ کسی مینشیند. حتی میشد این گمان را هم پذیرفت که آنها، در تمامِ احوال، مشغولِ مراقبت و تفتیشِ زندگانیِ همگان بودند. بههرحال، برایِ آنها این امکان وجود داشت که هر لحظه تصمیم میگرفتند، سیمِ گیرنده خود را به برق بزنند و گذرانِ زندگیِ هرکسی را، درونِ خانهاش، تماشا کنند…»
محور اصلی فیلم زندگی دیگران هم درباره نیروهای اشتازی، سازوکار آنها و نفوذشان در زندگی شهروندان و رصد خصوصیترین لحظات زندگی آنهاست. فون دونرس مارک، کارگردان این فیلم بعد از معرفی نیروهای اشتازی، قدرتشان، عملکردشان و شگردهایشان، یک زوج هنرمند را طعمه نیروهای اشتازی میکند. زندگی نمایشنامهنویسی سوسیالیست به اسم گئورگ درایمن با بازی سباستیان کخ. او تنها نویسنده غیربرانداز آلمان شرقی است و دوستدخترش کریستا ماریا زیلاند با بازی مارتینا گدک، بازیگر است. هر دوی آنها به واسطه کارشان بعضاً تحسین مأمورین اشتازی و اعضای ردهبالای حزب را در کنار خود دارند، اما نفوذ یکی از وزرای ردهبالا یعنی وزیر فرهنگ برای آشنایی با دوستدختر این نمایشنامهنویس باعث میشود که به دستور او برای گئورگ درایمن پروندهسازی شود.
در فیلم به کلاسهای آموزشی نحوه بازجویی، برای دانشجوهای جوان که از بین دیگران برگیزده شدهاند تا در اشتازی مشغول به کار شوند هم گریزی زده میشود؛ مأمور اشتازی که پشت میز بازجویی نشسته بوده و در حال اعتراف گرفتن از متهمش بوده، حالا در سکانس بعدی در جایگاه استاد ایستاده و به دانشجویان درس بازجویی میدهد که چگونه بتوانند از متهم با اجازه ندادن برای اینکه بخوابند اعتراف بگیرد و او را تحت فشار قرار دهند تا آن چیزی که اشتازی میخواهد بر زبان بیاورد.
نشانه دیگری که در این فیلم بهدقت به آن پرداخته شده، فضای رنگ و زندگی در دو آلمان است؛ آلمان قبل از فروپاشی و آلمان بعد از فروپاشی. وقتی در فضای قدرت حکومت کمونیستی هستیم هرچه که هست خاکستری و سیاه است و البته موسیقی فیلم هم نمایانگر فضایی پر از رعب و وحشت است و همه چیز خیلی آرام و مأیوسکننده میگذرد اما وقتی خبر فرو ریختن دیوار برلین به گوش همه میرسد، فضای فیلم پر از روشنایی و امید میشود.
ما هم در این گوشه از دنیا در حال زندگی داستان فیلم The Lives Of Others هستیم. اما شرایط ما به گونهای است که برای ما که در ایران زندگی می کنیم، سنگ تمام گذاشتهاند و دست حکومتهای کمونیستی و دیکتاتور را از پشت بستهاند و شرایط جدید و خاصی برایمان رقم زدهاند که سالها بعد از ایران 57 به بعد به عنوان یک نمونه خاص و ویژه مینویسند و تمام نمونههای قبلی کنار گذاشته میشوند.