وقتی کودک بودیم ، اخبار زیادی را در مورد رسوایی جنسی فلان سناتور از حزب پر طرفداری در یک کشور اروپایی یا امریکایی می شنیدیم ، عمده این اخبار را هم رسانه ملی کشورمان با یک ادویه خاص در خبر رسمی اعلام میکردند ، این موضوع بر میگردد به زمانی که هنوز تقدس مدیران حاکمیتی در کشورمان ، مثل امروز به سخره گرفته نشده بود.
البته من اصلا قصد ندارم نگاه سیاسی داشته باشم و با یادآوری این موضوع خواستم شروع بحث کنم و مطلب را با ذکر یک مثال واقعی و قابل فهم جلوه بدهم .
احتمالا شما هم تا امروز مطلع هستید که یک خبرنگار با سئوالی تحقیر آمیز از جناب پژمان جمشیدی نسبت به حضور ایشان در گذشته ورزشی و حال سینمایی اش باعث توهین شده اند .
اصلا به اینکه پژمان جمشیدی در دوره ورزشی اش چقدر درخشیده و یا در حال سینمایی اش چقدر هنرمند است کاری ندارم و فقط به این متنی که دیروز در فضای مجازی خواندم و دوست خوبم بهارک از هندوستان نوشته بود بسنده میکنم و ادامه خواهم داد : اینکه قرار نیست همه افراد در سینما براندو باشند یا در زمین فوتبال مارادونا
اما اصل نوشتن این مطلب پس برای چیست ؟
وقتی در برنامه سینا ولی الله سال 1396 یا 1397 بود که در شب شنبه ای تلفن من شروع به زنگ خوردن کرد و دیدم که همه اقوام ، دوست ، آشنایان و حتی کسانی که اصلا انتظار نداشتم بهم زنگ بزنند ، دارند تماس میگیرن و بهم اطلاع میدن که در یک پلان از برنامه چندشنبه با سینا از یکی از فیلم های من که در یوتیوب قرارداده بوده استفاده شده ، خیلی شوکه شدم ، شاید اگر دروغ نگم با تلاش بسیار زیاد اول وارد یوتیوب شدم و اون فیلم رو حذف کردم . تقریبا ناخواسته یک حس مثل حس خانم زهرا امیرابراهیمی رو داشتم و اصلا نمی دونم چرا اینقدر نگران بودم .
اما بعد از گذشت چندین روز یک موضوع رو در خودم و اکانت های شبکه های اجتماعی ام متوجه شدم ، اینکه من بهتر دیده میشم ، بهتر دنبال میشم ، گرچه با روحیات من سازگار نبود و به روشی تونستم کنترل کنم و الان سالها از این موضوع میگذره .
ما در نگاه اول از اینکه وایرال بشیم همیشه نگران میشیم ، دوست داریم معروف باشیم ، دیده بشیم ولی این نگرانی همیشه همراه ما هست .
عده کمی از مشاوران حوزه برندینگ در داخل کشور اعتقاد دارند که رسوائی جذابیت بیشتری برای ترند شدن و وایرال شدن داره چون این سبک کمی با فرهنگ کشور ما مغایرت داره .
اما مشاورانی نیز هستند که از این ترفند ها خیلی خوب استفاده میکنند و نسخه های بین المللی رو بومی میکنند .
شاید خیلی تئوری توطئه ای دیده بشه ولی من واقعا به مشاوری که گفته باشه یا خود اون مدیری که مجری این طرح باشه که در حین گفتگو رسانه ای بتونه سه تا قلب بکشه و بعد این متن زیر فیلم منتشر شده ، دیده بشه که : باهاش قهرم که سه تا قلب کشید ولی یدونه بوس نفرستاد ، تبریک میگم که تونسته اینقدر زیبا فردی رو ترند کنه
یا اینکه در ماههای قبل شاهد این بودیم که رئیس محترم فدراسیون ورزشهای همگانی آقای دکتر افشین ملایی در حین ورزش در محل کار خود فیلمی رو تهیه کرده و در فضای مجازی منتشر شده بود و خب شبکه معلوم الحال ماهواره ای ایران اینترنشنال این فیلم رو منتشر کرده بود و در ابتدا اینطور به نظر میرسه که خیلی افراد قطعا توهین ، اعتراض یا مسخره میکنند .
این یک ترفند کاملا غیر منطقی است ولی خب بسیار منطقی پاسخ داده و بسیار سود ده می باشد . شاید میلیاردها ریال باید هزینه ای میشد که مردم ایران در این مدت متوجه میشدند که فدراسیون ورزشهای همگانی با ریاست ایشان اداره می شود ولی این موضوع رسانه ای با وایرال شدنش به یک اطلاع رسانی بزرگ کمک کرد .
شهامت پذیرش در این سطح کار هر فردی نبوده و واقعا کار بسیار سختی است ، اما ترفندی است که امروز شاهد آن هستیم که در حوزه مشاوره کسب و کار در حال رخ دادن است و ما هم با این فرهنگ آشنا شده ایم .
در مثال دیگری نیز هنوز یادمان نرفته که محمدرضا فروتن عزیز در یک شب چطور توانست با یک شایعه تغییر جنسیت به تعداد زیادی فالوور در فضای مجازی و اکانت اینستاگرام دست یابد و شاید برای این کمپین باید مدت ها و میلیارد ها هزینه میکرد ولی در 48 ساعت بدون هزینه ای توانست به این موضوع دست یابد و دوباره به ترند سینمایی برگردد .
در انتها به جمع بندی بخواهم بپردازم و پاسخ سئوال ام را بدهم شاید باید اینگونه بدانیم و تصور کنیم که این اقیانوس طوفانی ، هیچ وقت باعث غرق یک انسان نخواهد شد ، حتی اگر کشتی آن را بشکند .
پس برای افرادی مثل این عزیزانی که اینطور حمله شده و ناعادلانه و نا جوانمردانه قضاوت شده یا توهین می شنوند و ... توصیه میکنم که با صبوری خود را آماده بهره برداری تبلیغاتی کرده و از تهدیدات ، فرصت بسازند .
پاینده باشید