Amir sepehri
Amir sepehri
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

داریخماخ یا چی...؟

کلمه نامفهوم اما پر از حس کلمه ای گنگ اما پر از حرف کلمه ترکی که بسیار تعریفش سخت است حتی برای خود ترک ها.برای شروع اینکه برسی کنیم ابتدا به تجربیات تکیه می کنیم تا حدی قابل هضم باشد.

برداشت هایی که از این کلمه میتوان داشت خیلی متفاوت اما بسیار نزدیک هستند و با شرایط و حسیات افراد رابطه مستقیم دارد در حالی که خود مفهموم کلمه بسیار از پارادوکس تشکیل شده.همین اول کار فهمیدیم که زبان ترکی بسیار پیچیده اما شیرین هست.

شاید قبل اینکه با این متن رو به رو شوید جای دیگر خوانیده اید که مفهوم کلی ان دو دل بودن یا دلتگی یا شاید هم بی حوصلگی است اما نسبت به چی؟ یا شاید شنیده اید که نه این و نه ان. هم این هم ان. به هر حال معنی و مفهوم زیاد دارد و...


حس من به این کلمه

علاوه بر توضحیات من حسی دارم که شاید کمتر کسی داشته باشد اما ممکن هست منم هم خطا کنم در نگاه من این کلمه مفهومی به این معناست که حرفی را نتوانیم بزنیم دردی را نتوانیم فریاد بکشیم و همیشه ان را با خود در درونمان حمل کنیم هرچند میخواهیم که از شر سنگینی ان خلاص شویم. بشود مانند عنکبوت که در وجودمان تار بتند.

بیشتر از چیزی که این کلمه را سخت میکند برای درک همان موقعیت هست نه ماهیت. موقعیت به ان ماهیت میدهد و برای همین معادل فارسی مناسبی ندارد.

بدن و وجودمان به ان عکس العملی دارد پس میتوان نتیجه گرفت که شامل قانون سوم اقای ایزاک نیوتن هم میشه اما تا حدی.نشانه هایی که من الان درحالی که دارم مینویسم دارم به صورت خلاصه وار تنگی نفس و بی حالی سردرد خفیف بیخوابی دل درد و خستگی هستند اما چیزی که باید اشاره کنم و غافل نشم این هست که رفته رفته افزایش می یابد همانند تعداد جمله هایی داره بیشتر میشه و اما پس از پایان این متن ها ان به اتمام نمیرسد و این شمایید که پایان خود را میبینید.

کسی هنوز به ته ان نرسیده که من رسیده باشم.سخن را کوتاه باقی میگذارم تا اگر شما نظری داشتید به ما بگویید تا در درک ان پیشرفتی داشته باشیم و موقعیت های مختلف ایجاد ان را بشناسیم.

کلمهترکیپارادوکسعنکبوت
بنام نام شما، یک عاشق نویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید