البته این جمله اصلش از عبدالله ویسی، سرمربی سابق استقلال خوزستانه که زمانی که این تیم رو قهرمان لیگ برتر کرد، در جایی گفته بود:
دروازه بان خوب، از پدر و مادر خوب هم بهتره.
در این نوشتار سعی کردهام بصورت فشرده، مجموعهای از نکات بسیار مهم برای نوشتن یک مقالهی آکادمیک بدرد بخور و استخوندار رو برای شما مقلّدین و مهندسین عزیز گِرد بیاورم!
بدون مشخص کردن ددلاین، شروع نکنید به نوشتن.
(سخن بزرگان)
گام اول این ماجرا معمولا اینجاست. البته شاید بقیهی علما نظر متفاوتی داشته باشند. ولی اشتباه میکنند! اول هدفتان را انتخاب کنید. باید بدانید میخواهید توی بازیهای المپیک شرکت میکنید یا توی جام رمضان. با این هدفگذاری نه تنها میتواند سطح انتظارات و تلاشتان را کنترل کنید، بلکه با داشتن یک ددلاین زمانی مشخص، میدانید تا چه روزی باید با انگیزه بُدوید و بعد از آن کمی استراحت کنید. اگر هم هفتهی قبل ددلاین متوجه شدید تخمین درستی از حجم کار نداشتید، ددلاین بعدی را انتخاب کنید و یک قوطی ردبول دیگر سر بکشید.
انتخاب کنفرانس و مجلهی متناسب با موضوع و سطح کیفی کار شما، خودش قطعا چند جلد کتابه. اما بطور خلاصه اینها رو مدنظر داشته باشید:
- اعتبار و رتبهبندی ناشر (مثلا درجه A، B یا C) مهماند،
- دوست دارید کارتان در کدام کامیونیتی دیده بشه؟
- هنگام اپلای کردن (سرکار، دانشگاه ...) چقدر شما را بالا میبرد؟
- میتوانید نرخ پذیرش (acceptance rate) کنفرانس یا مجله را در چند سال اخیر بررسی کنید. برای بعضی کنفرانسها این عدد، چیزی نزدیک 30٪ است یعنی از هر سه مقاله حداقل دو تا رد میشود. و برای بعضی بیشتر از 50٪. یعنی از هر دو تا بیشتر از یکی پذیرفته میشود. تعداد مقالات سابمیت شده را هم ببینید.
- و مهمتر از همه آيا شهر برگزاری کنفرانس، مقصد خوبی هست برای گردش؟ این مورد گاها انگیزهی محقق را میچسباند به سقف.
مقاله را از ارلی از پاسیبل بنویسید (dar asra'e vaght). حتی پیش از شروع کردن ریسرچ. چرا؟ توضیح میدهم.
قدیمتر ها فکر میکردند مقاله نوشتن این شکلی است:
در واقع این راه حل مثل این است که اول یک شرکت بزنیم، کارمند استخدام کنیم و بعد تازه بنشینیم بیزینس مدل برای آن بنویسیم! اما یک بابایی به نام سایمون پیتون جونز فهمید که مراحل درستتر این شکلیست:
اما حالا چرا. چون :
البته در عمل نوشتن ته داستان نیست. (به «فارسی سخت» کمی پیچیدهتر از این حرفهاست).
مراحل واقعگرایانهی نوشتن یک مقاله:
Idea -> Write paper -> Do research -> Revise paper -> Do research -> Revise paper -> …
موقع نوشتن احتمالا یک عالمه ایدهی جدید میآید روی کاغذ. لازم نیست به همه "آره" بگویید. برای پذیرش مقاله در یک کنفرانس سطح A، کافیست شما سه تا آورده (contribution) داشته باشید. بنابراین سعی کنید اینها را قبل از شروع ریسرچ بعنوان هدف کار بنویسید. (اگرچه قطعا بعدا تغییر میکند.) یادتان باشد حتی اگر مقالهی شما رد شود، احتمالا نقطهی آغاز خوبیست برای یک کار قویتر. و اینکه شما تازه روزی که مقاله را سابمیت کردید، به یک فهم کامل از ماجرا میرسید.
سعی کنید یک داستان روایت کنید. داستانی که برای خواننده قابل دنبال کردن باشد. بقول بیل فریمن (استاد MIT): با خواننده مثل مهمانتان برخورد کنید. چیزی برای نوشیدن لازم ندارید؟ چیزی میخورید؟ حالا میخواهید کمی استراحت کنید؟ (قلیونی، وافوری، چیزی میزنی چاق کنم؟)
موقع نوشتن، باید شفاف باشید. کلمات را با دقت و وسواس انتخاب کنید. بقول کریس کیتانی (استاد CMU) اگر حتی یک جمله آن وسط وجود دارد که به فهم بهتر مقاله کمکی نمیکند، حذفش کنید. ایدهتان را در حد کریستال، شفاف و قابل فهم بازگو کنید.
چند بار مقاله را پولیش بکشید. ترتیب قرار گرفتن اجزا و توضیحات را دستکاری کنید تا به یک ترکیب زیبا و فیلمنامه نهایی برسید. البته (در خارج!) معمولا استاد نقش مهمی توی این رویه دارد. یادتان باشد فیلم هندی ننویسید. استدلالها و مستندات شما باید قوی باشد. بزرگنمایی نکنید و از آن چیزی که برای ارائه دارید، بیشتر قول ندهید.
در عمل تمام چیزی دست آخر نیاز دارید این دوتاند: ایدههای خوب + نتایج متقاعد کننده.
بیل فریمن میگوید باید مقاله را از زاویهی reviewer (منتقد) ببینید. منهای درصد بسیار کمی از مقالات که خط شکن هستند و کلی حرف جدید برای گفتن دارند، و البته چیزی نزدیک یک سوم مقالات که آشغال هستند، بقیه چیزی این وسطها هستند: borderline
یک reviewer دنبال بهانه میگردد تا مقالهی شما را رد کند. و شما مسئولید نگذارید که آن دلیل را پیدا کند:
"این مقاله چیز جذابی ندارد، اما تقریبا خوب نوشته شده، ساختار استاندارد را رعایت کرده، نتایج بدک نیستند و 2٪ از قبلیها بهتر است. نویسندهش هم توی باغ بوده و از کارهای مشابه باخبر است. یک borderline یا weak accept بزنم برود..."
توی بخش نتیجهگیری مقاله تا جایی که میتوانید، محدودیتها و نقاط ضعف را ذکر کنید. البته نه با عنوان نقطه ضعف، بعنوان راههای ارتقا! (باور کنید این دو تا یک دنیا فرق دارند.)
با این کار این شمایید که پیشدستی میکنید و ریویور را آچمز میکنید.
منابع:
جواد امیریان