فلاش را به صورت دستی بزنیم یا از TTL استفاده کنیم؟ این یکی از تکراریترین سوالهایی است که وقتی درباره نورپردازی مصنوعی یا در واقع نوردهی با فلاش صحبت میشود، پیدرپی پرسیده میشود. کدامیک را باید انتخاب کرد؟ حرفهایها از کدام روش استفاده میکنند؟ کافیست سری به کلاسهای عکاسی بزنید یا پای صحبت عکاسان حرفهای بنشینید تا ببینید که چقدر اختلاف نظر بین افراد حرفهای است. یک نفر درباره شرایط عکاسی توضیح میدهد و میگوید که عکاسی عروسی باید با فلاش TTL انجام شود و عکاسی مدلینگ با فلاش Manual. یک نفر میگوید وقتی با فلاش TTL کار میکنیم، از آنجا که نورسنجی فلاش دست ما نیست، باید حتماً با دوربینهای نیکون استفاده شود. چون تعداد حسگرهای نورسنجی در نیکونها بیشتر از کاننها است. برخی میگویند که فلاشهای TTL اصولاً برای حالتهای خودکار است و وقتی دوربین روی حالت Manual است، باید فلاش هم Manual باشد. جالب اینجاست که همه آنها هم عکاسان خوبی هستند و اتفاقاً بسیار هم در زمینه نوردهی با فلاش مهارت دارند. اما چرا اینقدر نظرات مختلف درباره مقایسه TTL با Manual یا دستی میبینیم؟ شاید بخشی از این تفاوت سلیقه، به روشهای گوناگون دستیابی به یک نورپردازی صحیح بازگردد. بخشی از این تفاوت، نه به کیفیت نور خروجی و نورپردازی، بلکه به سرعت عمل و نحوه کاربرد فلاشها بازمیگردد. در این مقاله میخواهیم این دو روش را با هم مقایسه کرده و مزیتها و معایب هر کدام را بررسی کنیم تا ببینیم کدامیک از آنها برای روش و سلیقه کاری ما مناسبتر است.
مهمترین تفاوت این دو روش، به نحوه محاسبه نور خروجی و پایداری آنها روی این مقدار بازمیگردد. وقتی از فلاش دستی استفاده میکنیم مقدار نوری که فلاش میتابد، در هر عکسی که میگیریم و با هر مقدار نوری که میتابیم، همچنان ثابت است. مثلاً اگر به فلاش میگوییم که با 25 درصد از قدرت کامل خودش بتابد، این تابش در تمامی عکسها یکسان است و فقط این ما هستیم که با باز و بسته کردن دهانه دیافراگم یا تغییر مقدار حساسیت دوربین، نور آن را کنترل میکنیم. اما وقتی فلاش را روی TTL قرار میدهیم، هر بار که نور میتابد، ممکن است با تابش قبلی متفاوت باشد. در واقع فلاش TTL هر بار، قبل از تابش نور اصلی و پیش از زمانی که دهانه شاتر باز شود، یک نور خیلی سریع و ضعیف میتابد تا مقدار صحیح را تشخیص دهد. این تابش سریع، آن را با فلاشهای عادی متفاوت میکند و معمولاً نمیتوانید فلاشهای TTL را با فلاشهای عادی که بدون TTL هستند هماهنگ کنید. به همین دلیل هم وقتی فلاشهای اکسترنال را با فلاشهای آتلیهای هماهنگ میکنیم، احساس میکنیم که فلاشهای آتلیهای اصلاً کار نکردهاند. در واقع این مشکل به این خاطر است که فلاشهای آتلیهای با همان تابش نور اول، فلاش زدهاند و دیگر هنگام فلاش اصلی، نوری تابیده نمیشود.
اما کدامیک از این دو روز بهتر است؟ هر کدام از آنها مزیتها و معایب خودشان را دارند. مهم این است که در چه موقعیت و شرایطی عکس میگیرید. بهترین روش این است که هر دوی آنها را به خوبی یاد بگیرید و در هر دو، تجربه پیدا کنید و نهایتاً اینکه هر زمان، روش مورد نیاز همان زمان را انتخاب کنیم.
فلاش به روش Manual یا دستی
روش دستی را روش “تنظیم کن، فراموش کن” هم مینامند. این روش برای وقتهایی خیلی خوب است که دقیقاً میدانید چه مقدار نور لازم دارید و مقدار نورتان هم چندان تغییری نمی کند. مثلاً این روش، به عنوان روش استاندارد و مورد استفاده در استودیوها و آتلیههای عکاسی شناخته میشود. در این شرایط، سوژه ما ثابت است، نور محیط ثابت است، تنظیمات دوربین هم ثابت است و طبیعتاً شدت تابش نور هم میتواند ثابت باشد. دلیلی ندارد برای هر بار ثبت عکس، نوردهی جدیدی انجام دهیم یا از دوربین بخواهیم مقدار تابش جدید را برایمان حدس بزند. میتوانید بارها و بارها، با یک تنظیمات ثابت، عکس بگیریم. کافیست تنظیمات دوربین را ثابت نگه داریم و هر چقدر میخواهیم عکس بگیریم (در واقع تا زمانی که دیافراگم دوربین را کم و زیاد نکنیم).
اما اشکال استفاده از فلاش دستی این است که هر بار باید حدس بزنید که مقدار نور باید چقدر باشد. معمولاً زمانی که سرعت عمل بالا نیاز دارید، حتی عکاسان حرفهای هم ممکن است کمی با این موضوع درگیر شوند و چند باز شاتر بزنند تا بفهمند که این مقدار نور برای این زاویه و کار مناسب است یا نه. من گفتم معمولاً، چون طبیعتاً اگر بارها و بارها تمرین کرده باشید و شرایط مختلف نور و قدرت فلاش و مقدار نوردهی با یک تنظیمات خاص، دستتان آمده باشد، احتمالاً تعداد شاتهای آزمایشی، برایتان خیلی کمتر خواهد شد. اما در هر حال پروسه یادگیری و تخمین زدن مقدار تابش نور فلاش و نوردهی عکس، روند یادگیری نسبتاً طولانیای دارد و به راحتی ممکن نیست.
نکته دوم اینکه حتی زمانهایی که مقدار نوردهی فلاش را درست حدس میزنید، سرعت تغییرات افت نور بر اساس فاصله هم فاکتور دیگری است که میتواند محاسبات شما را به هم بریزد. میدانیم که شدت افت نور بر اساس فاصله، یک رابطه خطی نیست و فرمول پیچیدهتری دارد. در واقع درباره افت نور قانونی به نام مربع معکوس داریم که توضیح ساده آن این است که شدت افت نور، بسیار سریعتر از تغییر فاصله منبع نور با سوژه است. مثلاً وقتی فاصله سوژه با فلاش 1 متر است و فلاش با قدرت 100 میتابد، اگر فاصله دو متر بشود، قدرت فلاش برای همان تابش قبلی، دو برابر یا 200 نمیشود و باید مثلاً با قدرت 400 بتابد. این پیچیدگی محاسبه افت نور، باعث میشود تا وقتی سوژه شما در حال حرکت است، تنظیم نور فلاش دستی بسیار سخت شود. فرض کنید میخواهید از یک عروس و داماد که در حال ورود به سال عروسی هستند و شما میخواهید پشت سر هم از آنها عکس بگیرید. حالا اگر بخواهید فلاش دستی استفاده کنید، باید به طور مداوم قانون مربع معکوس را محاسبه کرده و پشت سر هم شدت نور را تغییر دهید. این موضوع وقتی بغرنجتر میشود که فلاش در ورودی سالن قرار دارد و شما با یک لنز 70-200mm از فاصلهای دورتر در حال عکاسی هستید. طبیعتاً نمیخواهید برای هر بار فلاش زدن، به سمت فلاش بدوید و آن را تغییر دهید یا از فاصله دور به دستیارتان توضیح دهید که نتیجه محاسبات ذهنیتان چقدر بوده است؟! و صد البته نمی خواهید هر بار با زدن فلاش و تغییر مکان سوژهها هم، دیافراگم دوربین را تغییر دهید تا به نوردهی مناسب برسید؟!
فلاش TTL
دقیقاً همانجایی که فلاش دستی میتواند موجب دردسر شود، فلاشهای TTL هستند که به کمک ما میآیند. فلاشها در حالت TTL، قبل از اینکه به طور بتابند، یک نور بسیار ضعیف میتابانند و به این ترتیب میتوانند بفهمند که سوژه دقیقاً در چه فاصلهای از دوربین قرار دارد. ضمن اینکه فلاشهای TTL مدرن، میتوانند با استفاده از اطلاعات خود دوربین و لنز هم بفهمند که دقیقاً روی چه سوژهای فوکوس کردهاید و این سوژه هم اکنون در چه فاصلهای است (حتی اگر سوژه حرکت کند). علاوه بر این اطلاعات دیگری مانند بسته یا باز بودن کادر دوربین هم از طریق فلاشهای TTL درک و در تابش نور محاسبه میشود. به همین دلیل است که وقتی با یک فلاش TTL کار میکنید، گزینهای برای تشخیص فاصله کانونی هم روی آن میبینید که میتواند به صورت خودکار یا دستی تنظیم شود. وقتی این گزینه روی حالت خودکار قرار دارد، با زوم کردن روی سوژه، لامپ تابشی فلاش هم در داخل بدنه حرکت میکند تا شعاع تابش نور را بازتر یا بستهتر کند. یا مثلاً وقتی فلاش را رو به سقف میتابانید (برای فلاشهای بازتابی یا انعکاسی) دوربین میتواند این اطلاعات را به فلاش بدهد تا دیگر روی سوژه خاصی زوم نکند و از وایدترین حالت خودش برای تابش نور استفاده کند.همچنین گاهی اوقات ما در داخل یک فضای بسته، از دیوارها برای بازتاب و نرم کردن نور استفاده میکنیم. در چنین صورتی، وقتی جای خود را تغییر میدهیم، دیگر نیازی نداریم تا فاصله خود تا دیوار را حساب کنیم و نگران کم و زیاد شدن شدت نور باشیم. چون بههرحال خود فلاش با TTL، میتواند این تغییر فاصله را جبران کند و همواره نوری یکسان را به سوژه بتاباند.
اما اشکال TTL اینجاست که همانند خیلی از تکنولوژی های دیگر، کامل و بینقص نیست. نباید فراموش کنیم که TTL هرچقدر هم پیشرفته باشد، باز هم یک تکنولوژی است. هر چقدر هم هوشمند باشد، باز هم ماشینی است. هر چقدر بتواند خوب تحلیل کند، باز هم درک نمیکند. TTL نمیتواند فرق بین یک شخصی که لباس سفیدی را بر تن کرده، با فردی که واقعاً پوست روشنی دارد تشخیص دهد. به همین دلیل هم بازتاب روشن نور از روی یک شخص، میتواند به راحتی به این حالت تعبیر شود که نور زیادی روی او تابیده و به همین دلیل هم احتمالاً نور فلاش را کاهش میدهد. یا به همین شکل، وقتی از یک سوژه با لباسهای تیره، در زمینهای تاریک عکاسی میکنید، احتمالاً میزان نور تابیده شده خیلی بیشتر از مقدار مورد نیاز خواهد بود و سوژه را پر نور میکند.
دقیقاً به همین دلایلی که گفته شد، حتی زمانی که میدانید نور روز کاملاً عالی است، باز هم ممکن است یک تغییر کوچک در کادربندی عکس، شدت نور فلاش را تغییر دهد.
خوب پس بالاخره کدامیک بهتر هستند؟
اگر قرار است عکاسی عروسی یا عکاسی سر صحنه انجام بدهیم، بدون شک هیچ چیزی نمیتواند با یک فلاش TTL قدرتمند رقابت کند. اینکه میگویم قدرتمند، منظورم دقیقاً استفاده از فلاشهای استودیویی TTL است که قدرت کافی برای نوردهی در فضای خارجی را هم داشته باشد. چون برخی از فلاشهای اکسترنال روی دوربینی هم هستند که تکنولوژی TTL را دارند، اما به دلیل ضعیف بودن ساختار یا کم بودن قدرتشان، نمیتوانند در مدت زمان طولانی زیر نور شدید آفتاب کار کنند و ممکن است این کار باعث آسیب به فلاش شود. البته حتی اگر با فلاشهای TTL هم نوردهی کنید، باز هم احتمالاً لازم است بعداً در فتوشاپ، دستی به عکسها بکشید و کمی آنها را ویرایش کنید. اما استفاده از این فلاش ها به شما امکان میدهد تا ذهنتان را از نوردهی آزاد کرده و همه تمرکزتان را روی کادربندی و سوژه قرار دهید و با خیال راحتتری عکاسی کنید.
اما اگر باز هم همین عکاسی سر صحنه انجام میدهید، اما سوژه و فاصله نور با آن ثابت هستند (مثلاً عکاسی از سفره عقد با نور بازتابی از سمت سقف)، نیازی به فلاش TTL ندارید و میتوانید نور فلاش را به صورت دستی روی مقدار مورد نیاز تنظیم کرده و پشت سر هم فلاش بزنید.
اما اگر عکاسی پرتره میکنید، فکر میکنم فلاش دستی بیشتر برایتان کاربرد داشته باشد. چون در این حالت، معمولاً سوژه شما کاملاً ثابت است و خودتان هم دقیقاً در زاویه مشخص عکاسی میکنید. به این ترتیب دیگر لازم نیست با هر بار تغییر زاویه نگران افت یا افزایش نور باشید. کافیست شدت نور را دقیقاً تنظیم کنید و بعد دیگر آن را فراموش کنید و به کادربندی بپردازید.
در حالی که وقتی با TTL کار میکنید با هر بار تغییر زاویه یا تغییر کادر، ممکن است نور متفاوتی داشته باشید و کار را در مرحله ویرایش عکس با لایتروم یا فتوشاپ برایتان سختتر میکند.
نوردهی دستی و TTL همراه با هم
فلاشهای TTL معمولاً شدت تابش خود را نشان نمیدهند. اما برخی از مدلها هستند که وقتی آنها را روی TTL میگذارید، نور را به صورت خودکار تشخیص داده و میتاباند. با این روش، نوردهی نسبی را متناسب با سوژه مورد نظر پیدا میکنید و بعد نوردهی را روی حالت دستی قرار میدهید و فلاش مقدار نور قبلی را حفظ میکند. به این ترتیب، دیگر نیازی به حدس و گمان ندارید. خصوصاً زمانی که با بیشتر از یک شاخه نور کار میکنید، این روش، خیلی سریع میتواند شما را به نتیجه نهایی برساند. یعنی دیگر حدس و گمان و تخمین برای چند فلاش نیاز نیست. کافیست یکبار، با TTL فلاش بزنید و بعد بلافاصله، همه فلاش ها (یا همان یک فلاش) را روی حالت دستی ببرید تا دوربین با همان تنظیمات فلاش به کار خودش ادامه دهد. همچنین میتوانید وقتی فلاشها را روی حالت دستی بردید، مقادیر هر فلاش را هم با دقت بیشتر کم و زیاد و تنظیم کنید.
این روش فوقالعاده است. وقتی نمی دانید چه تنظیمی را استفاده کنید: 1) روی حالت TTL فلاش بزنید. 2) روی حالت دستی بروید. 3) عکاسی را ادامه دهید
خلاصه
نه فلاش TTL بهتر از فلاش دستی است و نه برعکس آن. اینها صرفاً یک ابزار هستند تا در موقعیتی که در آن قرار دارید، با سریعترین روش به بهترین نتیجه برسید. بنابراین وقتی کسی درباره انتخاب بین TTL و دستی میپرسد، میدانیم که دیگر پاسخ به این سؤال میتواند چقدر ساده و در عین حال پیچیده باشد. در واقع پاسخ به تجربه کاربری شما و نیاز شخصی که درباره آن پرسیده است برمیگردد و صد البته به موقعیتی که هر کدام در آن کار میکنید. اگرچه حالت فلاش دستی تقریباً همه جا کاربرد دارد، اما مهمترین دلیل برای انتخاب TTL، سرعت عمل آن است. بنابراین وقتی از هر دو روش استفاده کرده باشید، خیلی سریع میتوانید در موقعیت مورد نیاز، انتخاب بهتری انجام دهید.
حالا بگویید طرفدار کدام مورد هستید؟ TTL یا دستی؟ یا شاید شما هم مثل من، طرفدار هیچکدام نیستید! میتوانید درباره نظرات و تجربیات خودتان در این رابطه در کادر نظرات زیر مقاله توضیح دهید.
منبع: بلاگ دیج ایمیج