Bahram aamoniaee(آمونیایی)
Bahram aamoniaee(آمونیایی)
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

ایدئولوژی نمایشِ استقلال

«سالگرد استقلال» همه‎ساله فرصتی در اختیار ناسیونالیست‎های افغانی قرار می‎دهد تا با تکیه بر روایت جعلیِ تاریخی‎شان به نمایش مسخره‎ی «غرور افغانی» و اکتِ آزادی بپردازند. این نمایش اما «در صدسالگی استقلال» که با کارزار انتخابات ریاست جمهوری همزمان شده، بیشتر از گذشته خشم و انزجار برانگیخته است. سیاست‎بازان ارگ‎نشین که در 5 سال گذشته با دروغ‎پردازی و لاف‎زنی‎های منزجرکننده بر مردم حکومت کردند، «سالگرد استقلال» را فرصتی یافته‎اند که می‎توان با استفاده از آن به تبلیغات دروغ و پوپولیسم فریب‎کارانه دم‎ودامن بیشتری داد.

حکومت ‎پوشالی‎یی که با دیکته‎ی جان کری، وزیر امور خارجه‎ی پیشین ایالات متحد امریکا روی‎کار آمد، هزینه‎‎ی نیروهای امنیتی‌اش را امریکا می‎پردازد، در تصمیم‎گیری‎های کلان سیاسی به حاشیه رانده شده و امریکایی‎ها به‎جای آن تصمیم می‎گیرند، به‎گونه‎یی استقلال‎استقلال می‎کند که گویی مستقل‎ترین حکومت دنیا است و جهان باید آزادی‎اش را مدیون او باشد! پُررویی و لافِ گزاف هم که حدی دارد مگر نه؟

می‎خواهند باور کنیم که در جریان این همه سال – که برده و مزدور بیگانگان بوده‎ایم – درواقع در استقلال و آزادگی زندگی کرده‎ایم و باید شکرگزار باشیم که چنین نعمت بزرگی نصیب‎‎مان شده است! توهم احمقانه‎یی در این حد واقعن شگفت‎آور است. شاید هم شگفت‎آور نباشد، در تاریخِ جعلی ناسیونالیسم افغانی شگفتی‎های بی‎شماری یافت می‎شود و بنابراین می‎توان مدعی شد که ما «ملت» استثنایی و شگفت‎آوریم!

یکی از شگفتی‎های ما جنگ‎جویی و «غرور ملی»مان بوده است که هرگز حاضر به معامله روی آن نیستیم. ما همیشه «ملت» غازی، جنگ‎جو و حماسه‎آفرین بوده‎ایم و از سازش و مصلحت خوش‎مان نیامده است. همیشه بهانه‎یی برای جنگیدن یافته‎ایم. یا اشغالگران این‎جا بوده‎اند که ما سرمان را با آن‎ها گرم کرده‎ایم، یا اگر آنان نبوده‎اند با خودمان درگیر شده‎ایم. جنگ و آدم‎کشی مصروفیت همیشگی ما بوده است. کی می‎تواند مدعی شود که این یکی از ویژگی‎های شگفت‎آور ما نیست؟

تا زمانی که ایدئولوژی نمایشِ «صدسالگی استقلال» را به نقد نکشیم، نمی‎توانیم خودمان را از زیر بار بردگی به ناسیونالیسم افغانی بیرون کنیم. باید از سرگرمی «جشن صدسالگی استقلال» فرار کنیم و به‎جایش مفهوم استقلال و کارکرد استقلال‎بازان را به چالش بکشیم. این تنها روشی است که می‎تواند ما را از باتلاق نمایش ویرانگرِ استقلال‎زدگی بیرون کند. برخورد انتقادی و رادیکال به مفهوم استقلال و به‎چالش‎کشیدن کارزار دروغین استقلال‎بازان، راه را برای خوانش واقعی از استقلال و استقلال‎خواهی می‎گشاید.

درحالی‎که اکت بیگانه‎ستیزی، «جنگ علیه کفار» و «استرداد استقلال» ما غلیظ‎‎تر از دیگران است، مزدورتر و وابسته‎تر از بقیه تشریف داریم. آن‎هایی که این‎همه هیاهوی استقلال و آزادی به‎پا کرده‎اند، شب‎وروز نگران این هستند که دونالد ترامپ، رئیس جمهور دیوانه‎ی امریکا چه سرنوشتی برای آنان می‎نویسد. بااین‎حال، آن‎ها هرگز از این ادعای خسته‎کننده‎یِ دروغین خسته نمی‎شوند که «افغانستان کشور مستقل است» و کسی را یارای عبور از این خط سرخ نیست!

«سالگرد استقلال» به نمایش دروغینی بدل شده است که پیامدهای‎اش ویرانگرتر از آنی است که به دیده می‎آید. بدترین پیامد این نمایش بازتولید دروغ است؛ دروغی که سال‎ها است به‎عنوان واقعیت ساده و بدیهی پذیرفته شده و تأمل شک‎برانگیزانه‎ی کمی – در سطح شماری از روشنفکران – در مورد آن صورت گرفته است. ناسیونالیسم افغانی به حدی ما را کروکور کرده است که حتا دوست نداریم بدانیم چقدر وابسته و مزدور بیگانگان هستیم.

نمایش «سالگرد استقلال» از همه اولتر خرد جمعی مردم را هدف می‎گیرد و مانعی در برابر اندیشه‎ی انتقادی می‎شود. این نمایش مردم را ذوق‎زده‎ی چیزی می‎کند که اصلن وجود ندارد. درواقع کارکرد اصلی نمایش این است که با رویکرد زیبایی‎شناسانه و ریتوریک سعی می‎کند شما را قانع کند علیه خرد خودتان قیام کنید. نمایش تمرکز را از شما می‎رباید و می‎شوید برده‎ی تام‎وتمام دیدن. اما نمایش تفنن محض نیست که مصروفیتی بیش نباشد. پشتِ هر تفننی ایدئولوژی ویرانگری خوابیده است، و کارکرد اصلی آن ایدئولوژی شیوع بیماری سرگرمی است. نمایش یکی‎ پی دیگر می‎آید و شما را سرگرم خودش می‎کند. در گیرودار این سرگرمی شما فراموش می‎کنید که کار مهم‎تر دیگری برای انجام‎دادن دارید: شک‎کردن بر ایده‎های بدیهی و پروبلماتیزه‎کردن تعریف‎های پذیرفته‎شده‎ از چیزها و مفاهیم.

تا زمانی که ایدئولوژی نمایشِ «صدسالگی استقلال» را به نقد نکشیم، نمی‎توانیم خودمان را از زیر بار بردگی به ناسیونالیسم افغانی بیرون کنیم. باید از سرگرمی «جشن صدسالگی استقلال» فرار کنیم و به‎جایش مفهوم استقلال و کارکرد استقلال‎بازان را به چالش بکشیم. این تنها روشی است که می‎تواند ما را از باتلاق نمایش ویرانگرِ استقلال‎زدگی بیرون کند. برخورد انتقادی و رادیکال به مفهوم استقلال و به‎چالش‎کشیدن کارزار دروغین استقلال‎بازان، راه را برای خوانش واقعی از استقلال و استقلال‎خواهی می‎گشاید.

ایدئولوژیایدئولوژی نمایشاستقلالخوانش انتقادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید