مقدمه
نئوبانکها، بانکهای 100% دیجیتالی و صرفا بر بستر موبایل هستند. این بدان معنی است که از هرگونه شعب فیزیکی، زیرساختهای مربوطه و هزینههای کارکنان مرتبط عاری هستند و برای جدا کردن نئوبانکها از بانکهای سنتی، این نقطه تمایز کافی به نظر میرسد. عدم وجود شعب فیزیکی نئوبانکها را قادر ساخته است تا هزینه های خود را کاهش داده و خدمات را با هزینه های مقرون به صرفه تری به مشتریان ارائه دهند .نئوبانکها با ارائه خدمات با کیفیت و سریع به مشتریان، در سالهای اخیر در مقایسه با بانکهای سنتی رشد چشمگیری داشته اند. همچنین علاوه بر خدمات ارزان قیمت، نئوبانکها به مشتریان خود یک تجربه مشتری بدون وقفه را ارائه میدهد. نئوبانکها بار دیگر اهمیت بهبود تجربه مشتری در بازار مالی را نشان داده اند.
درک درست از جنبه های گوناگون و تاثیرگذار در راه اندازی یک نئوبانک وابسته و چالشهای کسب وکاری و عملیاتی مربوطه شرط لازم در راه اندازی موفق یک نئوبانک وابسته به بانک، حداقل در شرایط فعلی در ایران، میباشد. این نوشتار در تلاش است عناصر اصلی تعریف کننده نئوبانک را نمایان کند، روشهای راه اندازی یک نئوبانک و چالشهای عملیاتی در راه اندازی یک نئوبانک وابسته به بانک را به طور مختصر پوشش دهد.
سایت Investopedia بانک را به عنوان موسسه مالی دارای مجوز برای دریافت سپرده و پرداخت وام معرفی میکند. این تعریف از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
اگر ما این تعریف را درست در نظر بگیریم، در نتیجه همه نئوبانکها در واقع بانک نیستند و نمیتوانند باشند و بنابراین میتوان آنها را به دو دسته، مطابق تعاریف و جدول زیر تقسیم کرد:
· Full-stack که در این تعریف دارای مجوز و سامانه بانکداری متمرکز یا کور مستقل از یک بانک وابسته میباشد
· Front-end که در این تعریف یعنی بدون مجوز بانکی و در نتیجه وابسته به یک یا چند بانک و سامانه بانکداری متمرکز یا کور مشارکتی میباشد
نئوبانکهای در دستهبندی فرانت-اند، بانک نیستند. آنها شرکتهای تکنولوژی-محوری هستند که تجربه بانکداری دیجیتال مشتریان بانکها را کنترل میکنند. اگرچه آن ها ترجیح میدهند مجوز بانکی داشته باشند، ولی بعضی از موفقترین نئوبانکها مثل روولوت تا همین اواخر مجوز بانک نداشتند. در نتیجه مجوز بانکی از الزامات نیست، بخصوص در فضای امروز ایران که موضوع تازه و کمتر-شناخته شده ای است.
هنگکنگ ZA به اولین بانک از هشت بانک مجازی در آن کشور تبدیل شده است که در سال ۲۰۱۹ مجوزهای بانکی را برای راه اندازی خدمات دریافت کرده است. در دسامبر همان سال، تحت نظارت سندباکس HKMA FinTech شروع به کار کرد. خدمات اولیه ZA Bank به حدود ۲۰۰۰ کاربر این امکان را میدهد تا از خدماتی که شامل افتتاح حساب از راه دور و بدون حضور در شعبه، حساب پس انداز چند ارزی، سپرده های مدت دار، انتقال وجه محلی (داخلی) استفاده کنند؛ دقیقا چهار سرویس مفید و اولیه هر نئوبانک موفق. پس از مدت کوتاه، بانک ZA و هفت بانک دیگر تصمیم گرفتند برای مجوز نئوبانک اقدام کنند. با این حال، این تنها راه تأسیس نئوبانک نیست و این همان چیزی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
شایان ذکر است که نئوبانکها خدماتی مانند ایجاد و راهاندازی حساب پس انداز، پرداخت قبوض یا انتقال وجه، وام به اشخاص و مشاغل و سایر خدمات از این دست را مستقیماً از طریق تلفن همراه یا هر سیستم عامل دیجیتال دیگر ارائه میدهند. برخلاف بانکهای سنتی، نئوبانکها هیچ شعبهی فیزیکی ندارند و صرفا بر روی یک کانال موبایل به ارائه خدمات می پردازند. این شرکتها، عمدتاً نسلهای جوان را که مایل به پذیرش بانکی هستند که نیاز به حضور فیزیکی ندارد، هدف قرار میدهند.
یک روش راه اندازی نئوبانک دریافت مجوز بانکداری مجازی از دولت یا بانک مرکزی و شروع به ارائه خدمات بانکی تمام عیار (یا حداقل با یک کمینه محصول پذیرفتنی) توسط یک اپلیکیشن موبایلی (یا از طریق سایر نقاط تماس دیجیتال) بدون هیچ گونه شعب فیزیکی میباشد. نمونه های معروفی از این گزینه وجود دارند، مانند فیدور که در آلمان تاسیس شد و از سال 2015 به عنوان یک نئوبانک در انگلیس فعالیت میکند یا مونزو و روولوت که تقریبا از سال ۲۰۱۶ در انگلیس تاسیس شده اند (گرچه ممکن است اصلیتا انگلیسی نباشند) و در ادامه فعالیت خود، موفق به دریافت مجوزهای لازم شده اند. با این حال، بسیاری از کشورها هنوز سیاست بانکداری مجازی خود را تعریف نکرده اند، به این معنی که باید روش دیگری برای راهاندازی یک نئوبانک وجود داشته باشد.
مدل دیگر که به نظر میرسد ممکن است در ایران بیشتر مورد اقبال واقع شود، شامل این است که شرکتهای علاقمند به تاسیس نئوبانک با بانکهای موجود (یک یا چند بانک و موسسه مالی) همکاری میکنند و خدمات ارتباط با مشتری را ارائه میدهند. آنها تجربه کاربری بهتری را ایجاد میکنند و ابزارهای مختلفی را توسعه میدهند که میتوانند تجربه پردازش را برای مشتریان ساده تر کند. از آنجا که این شرکتها روی یک مدل مشارکتی کار میکنند، بدیهی است که تعهد پیروی از الزامات نظارتی بر عهده بانکهای شریک آنها است. این یک مدل کم ریسک برای راهاندازی نئوبانکهای ارزش افزوده-محور است. به عنوان مثال در وامدهی، ریسک اعتباری به عهده بانکهای شریک است. مشارکت با نئوبانکها به بانکهای سنتی کمک میکند تا از چاله های موجود در سیستمهای بانکی کنونی همراه با بهبود کیفیت خدمات بانکی عبور کنند. یکی دیگر از مزایای قابل توجه و بسیار تأثیرگذار برای بانکهای سنتی، توانایی نئوبانکها در تقویت شبکه توزیع بانکهای فعلی است. همچنین بانکهای سنتی برای ارائه تجربه بهتر به مشتریان خود، هزینه های تحقیقاتی داخلی را پس انداز خواهند کرد، زیرا از چندین شرکت فینتک برای انجام این کار میتوانند انتخاب کنند. تجربه های اینچنینی در بعضی بانک های ایران نظیر خاورمیانه و ایران زمین نیز، به طور نمونه، ظرف یکسال گذشته وجود داشته است.
فارغ از دو مدل اشاره شده در بالا، نئوبانکها، میتوانند بطور مستقل و درواقع به شکل یک بانک دیجیتالی اما توسط خود بانکهای سنتی ایجاد شوند؛ مارکوس توسط گلدمن ساکس نمونهای از این دسته نئوبانکهایی است که به صورت مستقل و دیجیتالی توسط بانکهای سنتی ایجاد شدهاند. آنها از فناوری پیشرفته و محصولات و خدمات مبتکرانه دیجیتال محور و صرفا برروی کانال موبایل برای خدمت رسانی به مشتریان استفاده میکنند. این بانکهای دیجیتال همچنین عمدتا از سامانه بانکداری متمرکز کاملاً جدید و مبتنی بر فناوریهای ابری استفاده میکنند، در نتیجه وابستگی به سیستم عاملهای به ارث برده شده را کاهش و چابکی و سرعت پاسخگویی به نیازهای را بازار افزایش میدهند و بنابراین توسط بانکهای سنتی با هدف ارائه بهترین خدمات نوین بانکی در پیش روی مشتریان بخش جوانتر قرار میگیرند. در ادامه به چند نمونه از این دسته بندی نئوبانکها اشاره میکنیم:
1. نمونه Nubank: بزرگترین شرکت فین تک در آمریکای لاتین است که دفتر مرکزی آن در سائوپائولو برزیل قرار دارد و امروز بیش از ۸.۵ میلیون مشتری دارد. این بانک خدمات تماما دیجیتالی ارائه میدهد که شامل افتتاح حساب دیجیتال، کارت اعتباری بین المللی و وامهای شخصی میباشد. این خدمات صرفا در یک برنامه تلفن همراه ارائه میشوند. دارای مجوز کامل بانکی است و در ابتدا فعالیت خود را از همکاری با یک بانک شروع کرده است.
2. نمونه Revolut: یک شرکت فینتک مستقر در انگلستان است که به صورت ترکیبی با داشتن مجوز تخصصی برای فعالیت در یک منطقه خاص و مشارکت با بانکها برای فعالیت در سایر مناطق (بخصوص در اروپا) کار میکند. با کمک مجوز بانکی، روولوت میتواند سپرده بپذیرد و خدمات اعتباری را به مصرف کنندگان ارائه دهد، اما نمیتواند به آنها محصولات سرمایه گذاری بفروشد. در واقع خدمات ابتدایی و اساسی بانکی، خدمات صرافی، تجارت سهام و تجارت ارزهای دیجیتالی را ارائه میدهد. رولوت در انگلستان تمام حسابهای بانکی را در واقع در بانک بارکلیز باز میکند.
3. نمونه Xinja: یک نئوبانک مستقر در استرالیا است که مدیریت مالی، وامهای مسکن، کارتهای دبیت و اعتباری را به مشتریان ارائه میدهد. این نئوبانک با مجوز بانکی سبک (چارچوب مجوز موسسه سپرده گیر محدود APRA) آغاز شد و در سپتامبر 2019، مجوز کامل بانکی دریافت کرد.
4. نمونه Open: یک نئوبانک هندی است که مجوز بانکی ندارد و با همکاری مجموعهای از بانکها فعالیت میکند. این بانک خدماتی مانند یک حساب تجاری فوری، یک داشبورد واحد برای مدیریت چندین حساب بانکی، مدیریت سریع هزینه همراه با کارتهای دبیت، پرداخت سریع، رابطهای برنامه نویسی کاربردی سازگار با اپلیکیشن، درگاه پرداخت ساده، حسابداری خودکار و کارتهای اعتباری ساخته شده به صورت انحصاری برای استارتاپها را ارائه میدهد.
نکته قابل توجه این است که هند، همانند ایران، هنوز سیاست مجوز بانکداری مجازی ندارد، اما به مانند کشور ما توسعه نظارتی در منطقه بسیار خوشبینانه به نظر میرسد و بانکها و فینتکها شروع به راهاندازی نئوبانکها کردهاند و به نظر میرسد از آنجا که گرفتن مجوز بانکی در چنین بازارهایی بسیار سخت است، تنها راه، مشارکت با یک یا چند بانک سنتی باشد.
بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که پلتفرمهای باز راهحلهای بانکی تجاری همه جانبهای را ارائه میدهند که شامل ارائه خدمات حساب جاری، پرداختهای تجاری، مدیریت هزینه ها و سایر خدمات و محصولات مشابه براساس رابطهای برنامهنویسی کاربردی قابل ارائه از سمت بانکها است. البته نباید فراموش کرد که محدودیتهای فناوری بزرگترین چالش از طرف بانک سنتی است و سامانههای بانکداری متمرکز که امروزه در ایران توسط اکثر بانکها استفاده میشوند، برخی از انتظارات برای خدمات دیجیتالی مدرن را برآورده نمیکنند و از این رو بیشتر بانکها قادر به افشای راحت رابطهای برنامه نویسی کاربردی بانکی خود نیستند.
یکی از کلیدیترین مزایای رابط برنامهنویسی کاربردی این است که به نئوبانک اجازه میدهد به اطلاعات و قابلیتهای نرمافزاری یک بانک یا به عبارتی یک منبع دیگر دسترسی داشته باشد که خود سبب افزایش ارزش بدون صرف زمان و هزینه یا منابع بیشتر خواهد شد. رابط برنامهنویسی کاربردی سبب ایجاد یک تجربه کاربری بینظیر میشود. البته که راههای متعددی برای بهبود تجربه کاربری وجود دارد. برای مثال نئوبانک میتواند با استفاده از رابطهای برنامه نویسی کاربردی، نظرات مثبتی را از کاربران خود دریافت کند و آنها را در طراحی محصولات بهینه استفاده کند. البته رابط برنامه نویسی کاربردی تنها محدود به بهبود تجربه کاربری نیست، بلکه میتواند سبب سادهسازی و بهبود فرایندهای محصولات و خدمات نیز بشود.
متقاعد کردن تعداد کافی از کاربران جهت استفاده از خدمات نئوبانک یکی از مهمترین چالشها جهت راه اندازی یک نئوبانک میباشد. برای سودآور شدن نئوبانک، ایجاد یک پایگاه مشتری به اندازه کافی بزرگ از مهمترین الزامات در موفقیت کسب و کار یک نئوبانک میباشد. این امر به معنی متقاعد کردن تعداد قابل توجهی از کاربران جهت استفاده از خدمات نئوبانک به جای خدمات سایر ارائه دهندگان خدمات بانکداری الکترونیک میباشد. عدم آگاهی از نیازهای بازار هدف دلیل اساسی شکست بسیاری از نئوبانکها محسوب میشود. یک نئوبانک ممکن است کاربرپسندترین رابط کاربری را ایجاد کند، اما کاربران از آن استقبال نکنند، زیرا ممکن است آنها برای انجام تراکنشها عادت به استفاده از گوشیهای هوشمند نداشته باشند. از این رو بررسی عمیق نیازهای بازار هدف پیش از شروع به ایجاد یک نئوبانک شرط لازم برای کسب موفقیت میباشد.
برای رسیدن به سودآوری، نئوبانک باید راههایی برای جلو ماندن در رقابت با سایر ارائه دهندگان خدمات بانکداری الکترونیک پیدا کند. این امر تنها با نوآوری در حوزه توسعه و نحوه ارائه خدمات امکانپذیر است. نئوبانک باید تمرکز بی وقفه خود را در شناسایی فعالانه محصولات جدید و خدمات مورد نظر مشتریان حفظ کند. ثانیا، نئوبانک باید اطمینان حاصل کند که با رشد کسب وکار، زیرساختهای فناوری همچنان بستری مناسب را فراهم میکنند که به طور واقعی مقیاس پذیری و نوآوری را امکان پذیر میسازند. بسیار مهم است که نئوبانک در پایان با چالشهای فناوری موروثی که مانع چابکی بانکهای بزرگ میشوند رو به رو نشود. در مرحله بعد، نئوبانک نیاز به شناسایی و آزمایش روشهای جدید جهت افزایش حداکثری سود به ازای هر حساب دارد. این امر میتواند شامل درآمد حاصل از ارائه حسابهای پریمیوم یا تغییرات در نحوه ارائه خدمات و مدل کسب و کار باشد. از این رو لازم است خدمات پیشنهادی به اندازه کافی برای مشتری جذاب باشد تا مشتریان را متقاعد کند که حساب استاندارد خود را به پریمیوم تغییر دهند یا از مدل کسب و کار جدید استقبال کنند.
ایجاد تجربه کاربری مناسب دیجیتالی و راحت با کیفیت بالا، فقط و فقط بر روی موبایل، اساس راه اندازی یک نئوبانک است. اما بازاریابی و تبلیغات نیز بخشی اساسی و حیاتی در مسیر راه اندازی نئوبانک میباشد. بیشتر نئوبانکها نیمی از هزینه های واقعی مورد نیاز در رابطه با بازاریابی و تبلیغات را در نظر نمیگیرند. بنابراین، کمبود بودجه بازاریابی یکی از دلایل اصلی شکست نئوبانکها محسوب میشود.
اعتماد یکی از مهمترین الزامات در روابط هر بانکی با مشتریان میباشد. در حالی که تحقیقات نشان میدهد اعتماد مصرفکننده به بانک در بالاترین حد از سال 2012 است، نگرانیهای مصرف کنندگان درباره کلاهبرداری آنلاین و امنیت سایبری نیز افزایش یافته است. اگرچه ممکن است مصرف کنندگان خدمات بانکداری الکترونیک به نئوبانکها اطمینان اعتماد کنند، اما ترس از حریم خصوصی آنلاین و خطرات امنیتی همچنان زیاد است. این مورد با مشارکت با یک یا چند بانک یا موسسه مالی قابل رفع است.
تجزیه و تحلیل داده های مربوط به مشتری در صنعت بانکی، خدمات را مشتری مدارتر و سازمان یافته تر میکند و باعث افزایش کارایی کلی سیستم میشود. یک نئوبانک تصمیمات استراتژیک خود را بر اساس انبوهی از دادهها که از کاربران جمع میکنند اتخاذ میکند. از آنجا که پلتفرم نئوبانکی بسیار مدرن است، جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و درک رفتار مشتریان در اکوسیستم مالی برای یک نئوبانک آسانتر می باشد. در اینجا برخی از دلایل ضروری بودن تجزیه و تحلیل داده مشتری آورده شده است:
تجزیه و تحلیل داده مشتری همچنین در موارد زیر به نئوبانک کمک شایانی میکند:
سیستم بانکی سنتی برای افتتاح حساب، انجام نقل و انتقالات و درخواست خدمات به مشتری به شعب فیزیکی متکی است، که برای برخی از گروههای مشتری بسیار محدودکننده است. قاعدتا کسانی که در خارج از مناطق شهری به طور مثال زندگی میکنند یا کسانی که ساعات طولانی کار میکنند، تنها برای افتتاح حساب باید مقدمات خاصی را برای سفر به یک شعبه فیزیکی در ساعات اداری انجام دهند. بعلاوه، بانکهای سنتی جهت پوشش هزینه های سربار گزاف خود کارمزدهای بالا و غیرمنتظرهای را به مشتریان تحمیل میکنند. در مقایسه، نئوبانکها سهولت و شفافیت بینظیری را ارائه میدهند. فقط با یک تلفن هوشمند، یعنی فقط از طربق کانال موبایل، به دلیل ضریب نفوذ بالای موبایل (در ایران مجموع خطوط فعال در کشور بیش از ۱۲۵ میلیون سیم کارت است که ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور را به نزدیک ۱۵۰ درصد میرساند) مشتریان میتوانند هر زمان و هر کجا که بخواهند حساب باز کنند. کارمزدهای کم و شفاف به راحتی قابل درک هستند و این امر مشتریان را قادر میسازد از مزایای خدمات مالی بهرهمند شوند. از سوی دیگر به دلیل تک کاناله بودن نئوبانکها، اپلیکیشن ارائه شده باید از کیفیت و پاسخگویی بسیار بالایی برخوردار باشد.
دلیل اینکه بانکهای سنتی نمیتوانند قابلیتهای جدیدی را پیاده سازی کنند در زیرساختهای فناوری آنها نهفته است. سیستمهای بانکداری متمرکز به ارث-برده-شده و محدودکننده، برای به روزرسانی، به زمان و منابع زیادی نیاز دارند تا اندازهای که برخی از بانکها حتی در توسعه و ادغام پایه ای ترین کارها مانند تبدیل ارز با مشکل مواجه هستند. از سوی دیگر، نئوبانکها با اتکا بر معماری مبتنی بر رابط برنامه نویسی کاربردی بسیار انعطاف پذیرتر و پایدارتر خود ویژگیهای جدید را در کسری از زمان به مشتری ارائه میدهند.
مهمترین بخش هر بانک دیجیتال سامانه بانکداری متمرکز است. پلتفرم بانکداری متمرکز موتور ایجاد و مدیریت حسابها، موجودیها، تراکنشها، دفتر ثبت اولیه[1]به همراه ذخیره سازی اطلاعات مشتری، رسیدها و سایر ابزارهای گزارشگیری میباشد. یک پلتفرم بانکداری متمرکز مناسب متکی بر معماری قابلترکیب[2] متصل شده توسط رابطهای برنامه نوسی کاربردی است که برای نئوبانک امکان جدا کردن کانالهای توزیع، محصولات و دادههای مشتری را فراهم میآورد. این معماری ویژه چابک امکان در عین ارائه یک تجربه مشتری مداوم دیجیتالی، امکان ایجاد تغییرات سریع را برای نئوبانک فراهم میآورد.
فرآیند آنبوردینگ، پردازش پرداخت، صدور کارت و خدمات شناخت و احراز هویت مشتری باید در مرحله بعد در پلتفرم بانکداری متمرکز ادغام شوند. توسعه یک بستر اصلی بانکی در داخل یک فرایند پیچیده و وقت گیر است که می تواند تیم ها را تحت فشار قرار دهد و راه اندازی محصول را به تأخیر بیندازد. به همین ترتیب، تعداد بسیار کمی از بانک ها سیستم عامل های خاص خود را دارند. توسعه یک پلتفرم بانکداری متمرکز در داخل یک فرایند پیچیده و وقت گیر است که می تواند تیمها را تحت فشار قرار دهد و راهاندازی محصول را به تأخیر بیندازد. به همین ترتیب، تعداد بسیار کمی از بانکها پلتفرم بانکداری دیجیتال خاص خود را دارند. در خصوص طراحی و پیاده ساری نئوبانک وابسته به بانک، تصمیم در خصوص استفاده از پلتفرم فعلی بانک به عنوان سیستم بانکداری متمرکز نئوبانک با توجه به نیازهای خاص یک نئوبانک در خصوص کیفیت و سرعت ارائه خدمات و نیاز به چابکی در تغییر در صورت نیاز تصمیمی کلیدی میباشد.
درگاه رابط برنامهنویسی کاربردی دسترسی به رابطهای برنامه نویسی کاربردی بانک را به صورتی امن برای شرکا امکانپذیر میسازد و به صورت همزمان احراز هویت کاربر و شرکا، مسیریابی، کنترلها و نظارتهای موردنیاز، درآمدزایی از رابط برنامهنویسی کاربردی و همچنین نظارت و تجزیه و تحلیل داده را برای نئوبانک فراهم میآورد. بسط و توسعه پلتفرم بوم به عنوان درگاه رابط برنامهنویسی کاربردی نئوبانک اقدامی اساسی در مسیر راه اندازی نئوبانک وابسته به بانک میباشد.
ایجاد یک تیم مناسب برای تحلیل، توسعه، پشتیبانی و عملیات یکی از مهمترین اقدام برای توسعه یک نئوبانک میباشد. یک تیم باید متشکل از افرادی باشد که واقعاً برای به تحقق یخشیدن چشم انداز توسعه و بسط پروژه نئوبانک تا پایان حضور داشته باشند و البته بدیهی است که این تیم همواره در حال توسعه است (در حال حاضر روولوت بالغ بر ۲۰۰۰ نفر تیم عملیات دارد). موفقیت تیم ناشی از مسئولیت مشترک، اعتماد به یکدیگر و عدم تردید در مورد چشم انداز و اهداف پروژه میباشد.
لازم به ذکر است که یک نئوبانک برای موفقیت باید سریع دست به نوآوری بزند تا از سایر رقابت بهتر عمل کند. عرضه نسخه های جدید برای ارائه یک محصول برتر به مشتریان دقیقاً همان کاری که روولوت انجام داده بسیار حیاتی است. عرضه نسخههای جدید برای ارائه یک محصول برتر به مشتریان امری حیاتی برای موفقیت میباشد و این دقیقاً همان کاری که نئوبانکی موفقی مانند رولوت انجام میدهد. برای مثال، در مقایسه با اپلیکیشنهای موبایلی بانکهای سنتی که در یک سال تنها چند بار به روزرسانی میشوند، رولوت چند بار در هفته نسخه جدیدی را منتشر میکند. تکرارها و اصلاحات مداوم رولوت به آن اجازه می دهد تا به طور مداوم پایگاه مشتریان در حال رشد خود را راضی نگه دارد و از سایر ارائهدهندگان خدمات بانکداری الکترونیک در رقابت پیشی بگیرد.
مشکلی که در بانکداری سنتی وجود دارد این است که سفر تبدیل یک ایده به یک ویژگی ارائه شده به مشتری تقریباً ماهها یا حتی سالها به طول میانجامد. فرایندی که سالها برای بانکهای سنتی طول میکشد، توسط نئوبانکها طی چند هفته اجرا میشود. بنابراین اینجا تفاوت در کل فرایندهای تجاری و چرخه عمر توسعه محصول میباشد. بانک به عنوان یک محصول مبتنی بر سیستم بانکداری متمرکز خود میباشد و در بیشتر موارد، عضو مانع اصلی اجرای ویژگیهای جذاب و جدید است که مشتریان را به بانک متعهد میسازد. علاوه بر این، برای داشتن چنین چابکی نیاز به تیمی متخصص و متهعد شرط لازم موفقیت در راهاندازی یک نئوبانک میباشد.
یک تیم کوچک میتواند به صورت زیرتشکیل شود:
این واقعیت که نئوبانکها کلیه تراکنشها را به سرعت از طریق کانالهای دیجیتالی انجام میدهد، آنها را در معرض تهدیدهای کلاهبرداری مالی قرار می دهد. نئوبانکها برای جلوگیری از جرایم مالی مانند پولشویی، تأمین مالی تروریسم، فساد، رشوه و کلاهبرداری لازم است اقدامات مختلفی انجام دهد. از این رو، سازمانهای نظارتی، مانند سایر ارائهدهندگان خدمات مالی، عملکرد نئوبانکها را از لحاظ حقوقی مورد نظارت قرار میدهند. به همین دلیل، نئوبانکها باید اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از جرایم مالی و کسب اطمینان از انطباق با قوانین ضدپولشویی بدون اخلال در فرایندهای کاری انجام دهند.
راه اندازی یک بستر اجتماع مشتریان[3] به زمان و سرمایههای فنی نیاز دارد، اما هنگامی که مشتریان نئوبانک به تیم پشتیبانی مشتری نئوبانک تبدیل شوند، تلاش و کوششانجام شده برای راهاندازی بستر اجتماع مشتریان ارزش خود را نشان خواهد داد. همچنین اجتماع مشتریان برای یک نئوباک میتواند یک استراتژی بازاریابی در نظر گرفته شود. رولوت نمونهای از یک نئوبانک بسیار موفق در ایجاد یک بستر اجتماع مناسب است. مشتریان میتوانند ایدهها، بازخوردها، مشکلات و تجربیات خود را در بستر اجتماع مشتریان بیان کنید و جواب سوالات خود را بیابند.
با تغییر قریب الوقوع وضعیت نظارتی و بازار، فشار زیادی بر بانکهای سنتی وجود دارد تا استراتژیهای خود را دوباره ارزیابی کنند، هزینه های خود را برای نوآوری افزایش دهند و همزمان هزینه های عملیاتی را کاهش دهند؛ در حالی که تعدادی از چالشها با آنها باقی میماند، مانند هزینه های ارتقا و مبارزه با ناکارآمدیها. البته مزایای "دیجیتالی شدن" و رفتن به سمت ساختن نئوبانک به صورت قابل توجهی بیش از چالشها است. بنابراین اگر از دیدگاه نئوبانکها نگاه کنیم، فرصت بسیار بزرگی وجود دارد. طبق گزارش MEDICI، در سال 2018، بازار نئوبانک حدود ۱۸ میلیون دلار بوده است که انتظار میرود در سالهای آینده با رشد چشمگیری و حدود ۴۶.۵ درصدی مواجه شود. به نظر میرسد در این بین، نظام بانکی ایران با برخورداری از سابقه طولانی و درخشان، دارا بودن زیرساختهای فیزیکی و نیروی انسانی مناسب، دسترسی به بازارهای بزرگ در داخل کشور، حتی با قابلیت گسترش فعالیت به حداقل کشورهای منطقه، از قابلیت رشد خوبی برای پذیرایی از نئوبانکهای وابسته برخوردار است. قطعا بخش عمدهای از این فرصت بازار در بخشهای کمتر پرداخته شده مانند شرکتهای کوچک و متوسط، شرکتهای نوپا و استارتآپها و جمعیت جوانی که هنوز حساب بانکی ندارد خواهد بود.
اگر از یک بنیانگذار نئوبانک در مورد سختی راه اندازی و گرفتن مجوز بانکی بپرسید، بسیاری از آنها پاسخ میدهند، "بسیار سخت!" و "سخت تر از آنچه که به نظر میرسد" با این حال، الگوی مشارکت در حال حاضر برای این زیستبوم یک برد است و نئوبانک وابسته به یک بانک پیشرو، میتواند الگویی برای سایر بازیکنان کشور باشد تا از آن بیاموزند.
نویسنده: امیر عراقی*، فرهاد علامه**
*مشاور ارشد سابق شرکت دیلویت - لوکزامبورگ
**مشاور سابق گروه تام الیور - فرانسه
© تمام حقوق محفوظ است.
هرگونه تکثیر، اسکن یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از مطالب این نوشتار، با ذکر منبع و نام نویسنده، آزاد است. در این نوشتار از منابع شرکتهای حرفهای خدمات مشارهای و ارائه دهنده فناوری، مانند دیلویت، مکینزی اند کامپنی، بکبیس،... بهره برده شده است. این بهرهبرداری فقط شامل استفاده از اطلاعات و بهروشهای قابل دسترس برای عموم بوده است و هیچ یک از شرکت های عضو یا اشخاص، مشاورین و متخصصین حال حاضر این شرکتها در تهیه و تدوین این نوشتار، مشاوره یا خدمات حرفهای ارائه ندادهاند. در این نوشتار ممکن است از اطلاعات عمومی و دادههای منتشر شدهای که نیاز به ذکر منبع نداشتهاند، استفاده شده باشد. استفاده از این دادهها و اطلاعاتی که از آنها مشتق شده، چه از منابع خارج و چه از منابع داخل از کشور، پیرو هرگونه حق چاپ موجود برآنهاست و باید به آن احترام گذاشته شود.
author: amir araghi
[1] Book of journal entries
[2] Composable architecture
[3] Customer community