آیا پاپ سخت خوشش میآمد؟ آیا پاپ موسیقی پاپ را میپسندید؟ آیا شما به عنوان یک خواننده مطلع متوجه بازی کلامی هوشمندانه و زیبای جمله قبلی شدید و ما را تحسین کردید؟ اگر عنوان این اپیزود شما را کنجکاو کردهاست، به خواندن ادامه دهید تا درباره پاپ بیشتر بدانید.
قرون وسطی تا انتهای قرن ۱۵ میلادی طول کشید و عده زیادی را خسته کرد. به همین دلیل مورخان تصمیم گرفتند از ابتدای قرن ۱۶ میلادی اسم دوره و زمانه را عوض کنند تا شاید حال مردم عوض شود. ولی به اعتقاد من خیر این کار به کسانی که باید، یعنی کسانی که خسته شدهبودند نرسید؛ دست کم بلافاصله به درد آنان نخورد. چون این که اول ژانویه ۱۵۰۰ از خواب بیدار شوند و مشاهده نمایند که امسال نام جدیدی دارد، ممکن نبود. ولی به هر حال نظر مردم اهمیتی ندارد و نظر خواص اهمیت دارد و خواص تصمیم گرفتند ابتدای قرن ۱۶ میلادی را ابتدای دوران رنسانس صدا کنند. از مهمترین تفاوتهای دوران رنسانس با قرون وسطی در این بود که مقرر بود در این دوران به عالیجناب پاپ کمتر خوش بگذرد.
در ابتدای دوران رنسانس، موسیقی مجوزدار در کلیسا اجرا می شد. این موسیقی عبارت بود از عدهای مرد آوازخوان که سرودی را همراه هم میخواندند. من فکر میکنم حتی اسم کار خودشان را موسیقی "فاخر" گذاشتهبودند تا مستمعین متوجه نشوند زیاد جالب نیست و اعتراضی نکنند. ولی چند نفر بودند که اعتراض سر دلشان مانده بود و به غر زدن و دیوارنویسی و انواع اعتراضهای منفعلانه هم اعتقادی نداشتند، بلکه قصد کردند کاری انجام دهند. یکی از آن ها پیر لوییجی پالسترینا (Pier Luigi Palestrina) بود.
همانطور که میدانید، بازی تیمهای فوتبالی که ۱۱ نفری حمله نموده و سپس ۱۱ نفری به دفاع میپردازند اشتهای انسان را کور میکند. بنابراین مربیان فوتبال وظایف متفاوتی برای ۱۱ نفر مورد بحث در نظر میگیرند. مثلا در زمانی که ۵ نفر حمله و دفاع میکنند، ۶ نفر در حال اعتراض به داور میباشند و سپس جای دو گروه عوض میشود. تفاوت پالسترینا با من و شما این بود که بدون دیدن فوتبال متوجه این نکته ظریف شد و شروع به طراحی گروه سرودهایی با نقشهای متفاوت کرد.
هر چند اگر بخواهیم در موضوع گروه سرودهای فاخر (این بار واقعا فاخر) تنها به نام پالسترینا اشاره کنیم و نامی از ژوسکین دوپره (Josquin des Prez) نبریم، شما متوجه چیزی نمیشوید، اما روح دوپره آزرده خاطر میگردد. دوپره پیش از پالسترینا به تکنولوژی سرودهای چند صدایی (اسم برازنده ترش پولیفونی است) دست یافتهبود، اما در چند صدایی اندکی عسل قضیه را در میآورد و سرود پیچیده میشد. متعاقبا عالیجناب پاپ هم گیج میشد و جمله حکیمانهای به نظرش نمیرسید تا در انتهای اجرا بفرماید. بلی، اکنون حکمت عنوان این اپیزود و این که خوش آمدن پاپ چرا مهم بود بر شما آشکار گشت: مجوز داشتن یا نداشتن، مسئله این بود.
در هر صورت، به تدریج قضیه نگاه فوتبالی به گروه سرودهای کلیسا طرفداران بیشتری پیدا کرد و پاپ باید چشمهای بیشتری قرض میکرد تا بتواند مراقب این همه آدم و تراوشات مغزی آنها باشد. یکی از این افراد جدید، اورلاندو دلاسوس ( Orlande de Lassus) نام داشت. دلاسوس حقهای یاد گرفتهبود و آن هم این بود که ترانههای مودبانه و غیرمودبانه کوچه بازاری را یاد بگیرد، شعر آنها را به ابیاتی درباره باکره مقدس و قدیسین تغییر دهد و موسیقی آنها را نگه دارد و محصول نهایی را تحویل پاپ بدهد. پاپ از محصولاتی که دلاسوس چپ و راست به او تقدیم مینمود خیلی لذت میبرد تا آن که یک روز که یکی از ترانههای دلاسوس را با خودش میخواند، یک نفر به او گفت موسیقی این ترانه مربوط به یک آواز بیادبانه فرانسوی درباره قشنگی سینه دختران است. در اسنادی محرمانه از آرشیو واتیکان که اختصاصا به دست ایمیوزیک رسیدهاست، نقل شدهاست که پاپ مورد نظر سه روز از اتاقش بیرون نیامد و غذایش را زیر پتو میبرد و دیگر آن پاپ سابق نشد.
اتفاقاتی شبیه به این به همراه بدشانسیهای دیگری که کلیسا دچارش شدهبود، باعث شد بالاخره تمام گروههای چند صدایی غیرمجاز اعلام شوند و عالیجناب پاپ دوباره به سراغ پیشکسوتان خاک گرفته با سرودهای کپکزده برود. طبیعی است که این کار مشکلاتش را از بین نبرد، بلکه تنها آنها را از داخل کلیسا به جاهای دیگر منتقل کرد.
برای پالسترینا و بقیه چه اتفاقی افتاد و اصلا چرا مهم هستند؟ آیا موفق به راضی کردن پاپ شدند؟ آیا گروه سرود شباهتی به تیم فوتبال دارد؟ نمونه سرودهایی که پاپ دوست داشت و آنهایی که دوست نداشت، در کجا پیدا میشود؟ جواب این جور سوالها در اپیزود دوم ایمیوزیک "سرودهایی که پاپ خوشش بیاید" وجود دارد.