Park anii
Park anii
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

عشق در شرکت با جیمین 1

دوستان سلام من برگشتم با یک داستان دیگه این یکی داستان از بایسم جیمینه امیدوارم که خوشتون بیاد لطفاً حمایت کنید لایک و کامنت اصلا فراموش نشه

مرسی آرمی کیوتا

خب یکم راجب شما حرف میزنم شما اسمتون ا/ت هست
شما ۱۸ سالتونه و دانشگاه میرید شما قراره در شرکت بیگ هیت به عنوان منشی جیمین کار بکنید ولی قبلش توی یک شرکت دیگه کار می کنید
خیلی کیوت و خوشگل و مظلوم هستید
پدر مادرتون هم به خاطر یک سری کار ها نمیتونن اجازه بدن بیای خونشون بمونی وگرنه خیلی دوستون دارن به علایقتون هم اهمیت میدن

چهرتون
چهرتون

خب بریم برای شروع؟ لتس گو
........................
باز دوباره دیرم شد خب فاصله بین دانشگاه تا شرکت زیاده
بلاخره رسیدم وارد دفتر اون رئیس رو اعصابم شدم
رئیس: دیر کردی کیم.
ا/ت: ببخشید خانوم تو دانشگاه بودم.
رئیس: همیشه همین بهانه رو میاری.
ا/ت: باور کنید بهانه نیست من واقعا فاصله دانشگاهم تا شرکت زیاده.
رئیس: این دیگه هیچ اثری نداره، شاید تو کارت رو خوب بلد باشی، ولی من دیگه این بهانه رو قبول نمی کنم و همین الان اخراجت می کنم.
ا/ت: چی؟ نه. خواهش می کنم. شما متوجه نیستید. من مشکل مالی دارم و من باید هزینه دانشگاهم رو در بیارم.
رئیس: اینش دیگه به من ربطی نداره. همین الان از شرکت من برو بیرون. (این تیکش رو با داد گفت)
از شرکت اومدم بیرون هم خوشحالم که از اونجا اومدم بیرون هم نگرانم که جایی برای کار پیدا نکنم
تبلیغات زیادی رو گشتم ولی بهم می گفتن یا دیگه استخدام نمی کنیم یا سنم کمه
دو روز دنبال کار می گشتم ولی پیدا نمی کردم
مامانم بهم زنگ زد خیلی وقت بود باهاش حرف نزدم با هیجان جواب دادم.
ا/ت: الو.
مامان ا/ت: الو، سلام دخترم چطوری؟
ا/ت: صدات رو می شنوم خوب میشم.
مامان ا/ت: لحنت یک جوریه چیزی شده؟
ا/ت: نه. چی میتونه بشه؟
مامان ا/ت: دروغ نگو میشناسمت، بگو چی شده؟
ا/ت: باشه، اخراج شدم رئیس گفت دیر میرم سر کار اخراجم کرد.
مامان ا/ت: از همون اول هم از اون رئیس احمقت متنفر بودم خوب شد اخراجت کرد.
ا/ت: الان کجا کار کنم؟ مشکل مالی دارم. پیش شما هم نمیتونم بیام.
مامان ا/ت: راس میگی. هنوز ما هم مشکل داریم، نمی تونیم بزاریم بیای.
ا/ت: ولی باز دارم می گردم.
مامان ا/ت: ا/ت من یکی از دوستام توی یک شرکت کار می کنه، که نزدیک دانشگاهته به کارمند هم نیاز دارن، که اینگلیسی بلد باشه، تو هم اینگلیسیت خوبه، میتونی اونجا کار کنی. من الان به دوستم میگم که تو میتونی کار کنی.
ا/ت: واقعا میگی مامان؟ مرسی عزیزم
گوشی رو قطع کردم و منتظر موندم که بگه قراره چیکار کنم.
بهم پیام داد و گفت:
( ا/ت عزیزم قبول کرد فردا برو برای مصاحبه آدرس رو برات می فرستم اصلاً نگران نباش اونا رسماً قبول می کنن موفق باشی❤️ )
مامانم همیشه کمکم می کنه تو همه ی مشکلات واقعا خوشحالم که یک مامان مهربون دارم
الان خیالم راحته فقط امیدوارم که قبول کنن
( فردا )
دانشگاهم تموم شد و وقتشه برم برای مصاحبه استرس کل وجودم رو گرفته.
یک لباس سفید پوشیدم با یک شلوار جین و کفش پاشنه بلند کرمی و مو هام رو باز گذاشتم و به سمت شرکت رفتم.

لباسی که توی شرکت می پوشید
لباسی که توی شرکت می پوشید

شرکت رو پیدا کردم خیلی بزرگه داخلش هم خیلی باحاله
اونجا یک خانومه رو دیدم و من رو به اتاقی که می خورد اتاق رئیس باشه برد
ــ همین جا بمون تا رئیس بیاد
روی یک صندلی نشستم داشتم یکم اینگیلیسی تمرین می کردم که یک وقت سوتی ندم و گند نزنم
یک پسر وارد اتاق شد خیلی خوش قیافه و جذاب بود فک کردم که رئیسه اون پسرست
ا/ت: سلام شما حتماً رئیس این شرکت هستید
جیمین: نه ولی احتمالاً تو قراره منشی من بشی
همون لحظه یک مرد دیگه وارد اتاق شد دیگه مطمئن بودم اون رئیسه
پی دی نیم: سلام شما حتماً همون دختری هستید که یکی از کارمند هام بهم گفت خوش اومدی من بنگ پی دی نیم هستم ایشون هم پارک جیمین هستن.
ا/ت: خوشبختم من کیم ا/ت هستم
پی دی نیم: ببینم چی کار بلدی یکم با هم اینگلیسی صحبت می کنیم بعد ببینم موقعیت شغلیت چطوره.
با هم اینگلیسی صحبت کردیم بدون هیچ اشتباهی جواب می دادم
پی دی نیم: عالی اینگلیسی صحبت می کنید فقط یک سوال میتونم بپرسم
ا/ت: بفرمایید
پی دی نیم: شما سابقه کار دارید؟
ا/ت: بله من در یک شرکت دیگه کار می کردم ولی بخاطر یک سری مشکلات دیگه ادامه ندادم
پی دی نیم: چه مشکلاتی؟
ا/ت: من مجبورم هم برم دانشگاه هم سرکار و من فاصله دانشگاهم به شرکت قبلیم زیاد بود.
پی دی نیم: چی شما دانشگاه میرید؟ این که کار رو سخت می کنه. ممکنه اذیت بشید.
ا/ت: خواهش می کنم. من به این کار نیاز دارم. قول میدم، خوب کار کنم. لطفاً.
پی دی نیم: شما به خوبی اینگلیسی صحبت می کنید معمولاً کسایی که میومدن مشکل داشتن (دوستان در کره معمولاً تعداد کمی اینگلیسی بلدن گفتم که اگر نمی دونستید بهم هیت ندید) ولی ما نمی خوایم شما اذیت بشید.
وای رئیس اینجا صد برابر بهتر از رئیس شرکت قبلیمه اون اصلا اذیت شدنم براش مهم نبود
ا/ت: اگر بعد دانشگاهم بیام اذیت نمیشم تازه ترم اول دانشگاه هم دو هفته دیگه تموم میشه.
پی دی نیم: باشه مشکلی با ساعت ۱۲:۳۰ ندارید؟
ا/ت: همین تایم عالیه این یعنی استخدامم؟
پس دی نیم از اونجا بلند شد و سمت در رفت
پی دی نیم: به شرکت بیگ هیت خوش اومدی خانوم کیم
باورم نمیشه قبول شدم ایول
جیمین: به شرکت خوش اومدی امیدوارم بتونی به خوبی کارت رو انجام بدی.
ا/ت: تمام تلاشم رو می کنم.
جیمین: فردا میبینمت.
ا/ت: همچنین.
با هیجان اومدم بیرون و به مامانم زنگ زدم
مامان ا/ت: الو ا/ت عزیزم چطور پیش رفت؟
ا/ت: مامان باورت نمیشه. عالی بود.
قبول کردن که اونجا مشغول بشم.
مامان ا/ت: وای ا/ت این عالیه خیلی برات خوش حالم دخترم من مطمئنم که کارت رو عالی انجام میدی.
ا/ت: مرسی مامان خیلی ممنون که این کار رو بهم پیشناهاد دادی.
مامان ا/ت: خواهش می کنم عزیزم. من باید برم دوست دارم.
ا/ت: منم همین طور خدافظ.

خب این هم از پارت یک امیدوارم که خوشتون اومده باشه آرمی های عزیز

حمایت فراموش نشه بوس به کلتون ❤️😘

دی نیمشرکتکارسابقه کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید