
عبارت Tracking Marks (علامت یا نشانگرهای ترکینگ) به نشانهها یا علامتهایی گفته میشود که در حین فیلمبرداری روی اجسام، دیوارها یا پرده سبز قرار داده میشوند تا در مرحله پستولید (Post-production) برای ردیابی حرکت دوربین، بازیگر یا اشیا استفاده شوند.
بدون این نشانگرها، ردیابی دقیق حرکت در یک ویدئو بسیار دشوار یا غیرممکن خواهد بود. نرمافزارها برای تحلیل حرکت نیاز به نقاط مرجعی دارند که در طول فریمها قابل شناسایی و پیگیری باشند. بنابراین، هدف اصلی از این نشانهها، ردیابی دقیق حرکت دوربین یا اشیاء در صحنه توسط نرمافزارهای کامپیوتری در مرحله پستولید (Post-Production) است.
ردیابی (Tracking ) در جلوههای ویژه به فرآیندی گفته میشود که در آن نرمافزار، حرکت یک یا چند نقطه در تصویر را در طول زمان دنبال میکند. این فرآیند به ما اجازه میدهد که عناصر گرافیکی، متن، اشیای سهبعدی یا افکتها را به صورت دقیق با تصویر واقعی هماهنگ کنیم.
هدف اصلی ترکینگ، بازسازی دقیق این حرکات در فضای دیجیتال است تا بتوان المانهای جدید (اعم از دو بعدی یا سه بعدی) را به طور واقعبینانه در صحنهی اصلی ادغام کرد، به گونهای که به نظر برسد از ابتدا در آنجا حضور داشتهاند. به عبارت دیگر، ترکینگ پلی بین دنیای واقعی فیلمبرداری شده و دنیای مجازی کامپیوتری ایجاد میکند.
در بسیاری از مواقع، تصویر واقعی فاقد بافت یا نقطهی مشخصی برای ردیابی است — بهخصوص در صحنههایی با پرده سبز، دیوارهای ساده، یا اجسام یکنواخت. برای حل این مشکل، از نشانگرهای ترکینگ استفاده میشود.
مهمترین کاربرد ترکینگ مارکها، ردیابی حرکت دوربین است. با تحلیل حرکت این نشانهها در فریمهای مختلف، نرمافزارهای VFX میتوانند حرکت دقیق دوربین (شامل موقعیت، چرخش و زوایای لنز) را در فضای سهبعدی بازسازی کنند. این اطلاعات سپس برای قرار دادن المانهای سهبعدی (مانند مدلهای CGI، شخصیتها یا محیطهای مجازی) در صحنهی واقعی به گونهای که به نظر برسد از ابتدا در آنجا بودهاند، استفاده میشود.
این نشانهها میتوانند روی اشیاء متحرک نیز قرار داده شوند تا حرکت آنها ردیابی شود. به عنوان مثال، اگر قرار است لباس یک بازیگر در پستولید تغییر کند یا یک المان دیجیتالی به یک شیء خاص متصل شود، ترکینگ مارکها به این کار کمک میکنند.
بنابراین
برای بازسازی حرکت دوربین واقعی در نرمافزارهای سهبعدی.
برای دنبال کردن حرکت دقیق یک شی یا صورت برای اعمال جلوههای ویژه.
نشانگرهای ردیابی میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند، اما معمولاً باید دارای کنتراست بالا با پسزمینه و شکلهای متمایز باشند تا نرمافزار بتواند آنها را به راحتی تشخیص دهد.
کنتراست بالا: باید تفاوت رنگی زیادی با پسزمینه خود داشته باشند (مثلاً مربعهای سیاه و سفید روی پرده سبز).
اندازه مناسب: نه خیلی بزرگ که مزاحم صحنه باشند و نه خیلی کوچک که دیده نشوند.
شکل مشخص: معمولاً شکلهای هندسی ساده مانند مربع، دایره، یا ضربدر که برای نرمافزار قابل تشخیص و پیگیری باشند.


نشانگرهای ردیابی میتوانند توسط عوامل تولید یا تیم فیلمبرداری در محل ضبط (Production) نصب شوند — روی پرده سبز، دیوار، زمین، مبل، یا هر سطح دیگری — تا مختصات و موقعیت دقیق شی یا عنصر دیجیتالی ای را که قرار است بعداً در پسا تولید (Post-production) به تصویر اضافه شود، مشخص کنند.
این نشانگرها معمولاً با چسب، نقاط رنگی، علامتهای ضربدر یا سایر مارکرها انجام میشوند و نقش یک راهنمای دیداری دقیق برای متخصص جلوههای ویژه را ایفا میکنند. بنابراین، نشانگرهای ردیابی پُلی بین مرحلهی تولید و پسا تولید هستند و دقیقاً برای همین تعامل طراحی شدهاند.
این تعامل باعث میشود:
محل دقیق قرارگیری عنصر دیجیتال (مثل ربات، تصویر یا متن) کاملاً قابل تشخیص باشد.
ردیابی بدون حدس و خطا انجام شود.
خروجی نهایی کاملاً طبیعی و یکپارچه با تصویر واقعی بهنظر برسد.
فرض کنید قرار است یک موجود دیجیتالی را روی مبل، بین دو بازیگر واقعی قرار دهید. چون این موجود در زمان فیلمبرداری وجود ندارد، باید موقعیت دقیق او از قبل تعیین شود.
در مرحلهی ضبط، نشانگرهای ردیابی (Tracking Marks) روی مبل نصب میشوند تا:
محل دقیق نشستن موجود دیجیتالی مشخص شود.
بازیگران بدانند چگونه بنشینند تا جای کافی برای موجود در نظر گرفته شود.
و در نهایت، متخصص جلوههای ویژه (VFX Artist) هنگام ترکیب نهایی (Compositing) بداند کدام نواحی از تصویر را باید ردیابی کند و مدل دیجیتالی را به کجا متصل نماید.
با اینکه نشانگرهای ردیابی نقش مهمی در دستیابی به نتایج دقیق در جلوههای ویژه دارند، اما ممکن است در مرحلهی پستولید و طی فرآیند کلیدگذاری (Keying) ایجاد مزاحمت کنند و بهسادگی قابل حذف نباشند.
همانطور که قبلاً توضیح دادم، کلیدگذاری به معنی حذف رنگ پسزمینه (مثلاً سبز) و تبدیل آن به شفافیت است تا بتوان تصویر یا ویدئویی دیگر را بهجای آن قرار داد.
اگر رنگ نشانگرهای ردیابی با پرده سبز تفاوت کافی داشته باشد، میتوان آنها را با یک ابزار یا افکت Keying جداگانه حذف کرد. این یعنی در نرمافزار میتوان علاوه بر حذف رنگ سبز پرده، رنگ نشانگرها را نیز تشخیص داده و آنها را حذف کرد.
همانطور که قبلاً توضیح داده شد، نشانگرهای ترکینگ برای کمک به نرمافزار در ردیابی دقیق حرکت دوربین و اشیاء ضروری هستند. این نشانگرها معمولاً رنگهای متضاد (مانند سیاه، سفید یا نارنجی) دارند تا به راحتی توسط نرمافزار قابل تشخیص باشند.
اما مشکل اینجاست که در فرآیند کلیدزنی پرده سبز، ممکن است نرمافزار نتواند این نشانگرها را به درستی از صحنه حذف کند، زیرا رنگ آنها سبز نیست. در نتیجه، این نشانگرها به صورت لکههای ناخواسته در تصویر نهایی باقی میمانند که باید حذف شوند.
فرض کنید نشانگرهای شما مشکی هستند. شما میتوانید پرده سبز را کلید بزنید و سپس یک "کلید" دیگر را روی رنگ مشکی نشانگرها اعمال کنید تا آنها نیز شفاف شوند. این روش به شرطی کاربردی است که رنگ نشانگرها با هیچ بخش مهم دیگری از تصویر (مانلاً رنگ لباس بازیگر یا جزئیات صحنه) همپوشانی نداشته باشد. اگر رنگ نشانگر با جزئیات مهمی تداخل داشته باشد، این روش باعث حذف ناخواسته آن جزئیات نیز میشود.
اگر Key کردن بهصورت جداگانه ممکن نباشد یا دقت کافی نداشته باشد، راهحل جایگزین، استفاده از روتوسکوپی است.
روتوکپی (Rotoscoping) به تکنیکی گفته میشود که در آن، بخشی از تصویر بهصورت دستی و فریمبهفریم، ماسک (Mask) یا جدا میشود. به عبارت ساده، شما پیکسل به پیکسل یا شکل به شکل، دور لبههای یک عنصر خاص در هر فریم خط میکشید تا آن را از بقیه تصویر جدا کنید. این فرآیند بسیار زمانبر و نیازمند دقت بالاست.
در مواردی که نشانگرهای ردیابی به دلیل رنگ، نورپردازی نامناسب، یا نزدیکی به سوژه اصلی، قابل کلیدزنی با ابزارهای خودکار نیستند، روتوسکوپی تنها راه حل باقیمانده است.
اگر نشانگر ردیابی مشکی دقیقاً روی لبه کت مشکی یک بازیگر قرار داشته باشد و نتوانید آن را با کلیدزنیِ مشکی حذف کنید، چون کت بازیگر هم حذف میشود. در این حالت، شما باید به صورت دستی، دور آن نشانگر در هر فریم ماسک بکشید تا آن را پنهان کنید یا حذف نمایید.
نشانگرهای ردیابی، ابزارهایی کوچک اما حیاتی در فرآیند تولید پروژههای بصری هستند. این نشانگرها به تیم جلوههای ویژه کمک میکنند تا حرکت دوربین، موقعیت سطوح و اجسام، و تعامل عناصر واقعی با عناصر دیجیتال را بهدقت تحلیل و بازسازی کنند.
در واقع، آنها پل ارتباطی بین دنیای واقعی و دنیای دیجیتال هستند؛ بدون آنها، بسیاری از جلوههای واقعگرایانه، جایگذاری دقیق اشیای سهبعدی یا ترکیب بینقص عناصر ممکن نبود.
البته استفاده از آنها باید با دقت همراه باشد، چون اگر بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند در فرآیندهایی مانند کلیدگذاری (Keying) اختلال ایجاد کنند — که در این صورت نیاز به روشهایی مثل روتوسکوپی برای حذف دقیق آنها خواهد بود.