صدیقه عنبری
صدیقه عنبری
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

بازی

از راه که میرسه، وسایلی که دستش هست، رو مبل میندازه و به سمت من میاد، مامانش میگه:

- سلامتو خوردی؟

- گرسنه ت بود؟

انگشتش رو سمت دهنش می بره و میگه:

- سلام.

چشمش به گوشی روی میزه. یه بوسش میکنم و میگم:

- سلام به روی ماهت عزیزم.

مادرش میگه:

- دست تو دهنت نکن، بدو برو لباست رو در بیار، دستاتو تمیز بشور، بیا کیفتو به خاله جون نشون بده ، ببینه چقدر قشنگه!

در حالی که نگاهش به گوشی روی میزه، میره بسته ای رو که روی مبل انداخته، رو میاره و به من میده و میگه:

- خاله، خاله گوشیتو میدی؟

- گوشی برا چی میخوای عزیزم؟

- می خوام بازی هاشو بیارم؛ فقط میرم تو بازی هاش؛ همین جا پیش خودت بازی می کنم،

- خاله! تو رو خدا !

دستمو دراز میکنم وگوشی رو از روی میز بر میدارم و میگم برو تو حیاط با توپ بازی کن. برو دوچرخه سواری کن عزیزم.

مامانش که داره با گوشی حرف میزنه با اشاره سر و چشم و دست میگه:

- بگو: « نه»

باز دوباره میاد کنارم میشینه و دستشو میندازه گردنم و بوسم میکنه و میگه:

- آخه من حوصلم سر رفته. من دوس ندارم تنهایی دوچرخه بازی کنم.

منم می بوسمش و میگم:

- تو مهد شعر چی یاد گرفتی؟ بخون برام ببینم.

دستاشو رو پاهاش میذاره و میخونه:

شبا که ما می خوابیم،

آقا پلیس ه بیداره.

ما خواب خوش می بینیم،

اون دنبال شکاره.

آقا پُلیسه زرنگه ،

با دزدا خوب می جنگه.

ما پلیس و دوس داریم،

بهش احترام میذاریم.

وقتی تمام شد، منتظره براش دست بزنم.

باز دوباره میگه:

- حالا گوشی تو بده دیگه،

بهش میگم:

- عزیزم گوشی من اصلا بازی نداره.

میگه:

- داره

میگم:

- من که یه ساله خریدم ندیدم بازی داشته باشه.

میگه:

- بذار بهت بگم:

- برو تو بازار دانلودش کن یا با زاپیا از گوشی مامانم برات می فرستم.

میگم:

- من اینا روبلد نیستم برو گوشی مامانتو بگیر، بازی کن.

دستم میره رو گوشی. صفحه اش روشن میشه. میگه خاله وایسا تا بهت بگم.

انگشت کوچولوشو میزنه روی یکی از گزینه ها میگه این "شیر ایت" هست، ببین، اینو می زنی بعد اینو میزنی، دیگه تمام. و میگه:

- دیدی بازی داشت! حالا بده من بازی کنم.

او در حالیکه محو بازی شده و با انگشتان کوچکش گاهی صفحه موبایل را بالا و پایین میکنه و من نگاهش میکنم و احساس می کنم که در مقابل او خیلی کم آوردم.

روایتگرباشبازیکودکسرگرمینسل امروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید