وقتی مدیوم (mediums) روح را احضار میکند. مای مشتری نمیتوانیم روح را ببینیم ولی مدیوم سوالات ما را از روح میپرسد و وقتی جوابها را دریافت میکنیم مطمئن میشویم که همان روح مورد نظر ما بوده است که توانسته سوالات خاص ما رو پاسخ بدهد.[امیدوارم به سرتان نزند بروید مشتری شوید!] انسان برای خبرگیری از غیب (یعنی چیزی که قابل دیدن و شهود اینجهانی نیست) به واسطه (mediums) نیاز دارد.
واسطه مومن با «عالَم غیب» امام است. به همین خاطر است که یکی از نشانههای امام را «علم به غیب» عنوان کردهاند.[1] شاید بتوان گفت «رسول» واسطه میان خداوند با مردم است و «امام» واسطه میان مردم با خداوند (در بحث هدایت) است و به همین خاطر است که حضرت ابراهیم(ع) هم پیامبر است و هم امام. [2]
یکی از پایههای اندیشه اسلامی «ایمان به غیب» است. آیا این انتظار معقولی است که بدون هیچ دسترسی به غیب از ما خواسته شود که به غیب ایمان داشته باشیم؟ آیا زیست معنوی بدون ارتباط و اتصال با منبع آسمانی ممکن است؟ شاید بتوان نتیجه گرفت که ترکیب امام معصوم و قرآن کریم رشته اتصال انسان به آسمان است.
[1] . ابو بصیر گوید: به حضرت ابوالحسن علیهالسلام عرضکردم: قربانت گردم، امام به چه دلیل شناخته شود؟ فرمود: به چند خصلت؛ اول اینکه: نشانهای از پدرش که به او اشاره داشته باشد (مانند تصریح بر امامت و وصیت درباره او و سپردن علم و سلاح و سایر نشانه هاى امامت به او) دو اینکه از هر چه بپرسند فوراً جواب گوید و اگر در محضرش سکوت کنند، او شروع کند سه اینکه از فردا خبر دهد و چهار اینکه به هر لغتى با مردم سخن گوید. سپس به من فرمود: اى ابا محمد! پیش از آنکه از این مجلس برخیزى نشانه دیگرى به تو مىنمایانم. طولى نکشید که مردى از اهل خراسان وارد شد و به زبان عربى با حضرت سخن گفت و امام علیهالسلام به زبان فارسى جوابش داد... سپس فرمود: اى ابا محمد: همانا سخن هیچیک از مردم بر امام پوشیده نیست و نه سخن پرندگان و نه سخن چارپایان و نه سخن هیچ جاندارى، پس هر که این صفات را نداشته باشد، امام نیست. | اصول کافى جلد 2 روایة 7|
[2] . مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود! امامت مقامى است که خداى عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل علیهالسلام اختصاص داده و به آن فضیلت مشرفش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده و فرموده (124 بقره) (((همانا من تو را امام مردم گردانیدم))) | اصول کافى جلد 2 |