کتاب شهید بهشتی رو دارم میخونم. بایدها و نبایدها اونجا داره میگه تعریف خوبی و بدی همه جا ثابته و همه آدما خوبی و بدی رو میفهمن؛ چه دین باشه چه نباشه. پس اگر یه عالم دینی اومد چیزی به اسم دین گفت که با اون فهم همگانی ناسازگار بود یا کار زشتی بود بدونید اون عالم دروغ داره میبنده به خدا و دین. حتی اگر صد عالم برجسته هم یه چیزی بگن که با عقل سلیم جور در نیاد و مصداق فحشا و منکر باشه اشتباه میگن.
يكى از روشنترين راههاى شناخت اسلام راستين اين است كه جستجوگرىات را با معيارهاى همه كس شناسى آغاز كنى كه از زشت و زيبا و نيك و بد دارى. آن وقت آيين صحیح آيينى است كه در آن آيين از خوبیها حمايت مىشود و با بدیها مبارزه مىشود.
دوستان جوان! روى سخنم بيش از همه با شماست: اين گونه شناخت اسلام و شناخت راه حق با آواى فطرت شما هم آواست يا ناسازگار و ناهم آوا؟ هم آواست. ما چرا اين قدر نسبت به اين راه طبيعى دعوت به حق و صراط مستقيم الهى بى اعتنايى كرديم و مىكنيم؟
بايد در تقويت گرايش انسانها به سوى خدا، از گرايش فطرى انسانهاى سالم به سوى خوبيها، نيكيهاى همه كس شناس، و تنفر و بيزارى آنها از زشتيها و بديها، منكرها، ناپسندهاى همه كس شناس استفاده شود. براى اثبات اين مطلب در قرآن آيات فراوانى هست. در ميان اين آيات آيه 28 سوره اعراف بسى گويا و روشن بود.
و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آباءنا و اللّه أمرنا بها. قل انّ اللّه لا يأمر بالفحشاء ... [و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند میگویند: «پدران خود را بر این عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمیدهد! ...]
قرآن يك قانونمندى به دست مى دهد و مىگويد: بگو اصلاً خدا هرگز به كار زشت ناپسند فرمان نمىدهد. يعنى براى شناخت اينكه خدا به چيزى فرمان داده يا نه، دقت كن ببين آن كار پسنديده است يا ناپسند است.
از راه شناخت ناپسندى مىتوانى بفهمى كه اگر هزار عالم برجسته هم آمدند گفتند خدا اين جور فرمان داده، اشتباه مى كنند؛ چون «انّ اللّه لا يأمر بالفحشاء. انّ اللّه يأمر بالعدل والاحسان و ايتاء ذى القربى و ينهى عن الفحشاء والمنكر والبغى.» اين يك قانونمندى است. يك قانونمندى ارزنده.
ترجمه آیه: خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند؛