حمید مصیبی گفت مطلب مرا نقد کنید. من این پست را برای او نوشتم. نقل قولها از مطلب اوست.
حمید مصیبی: حجاب یه کارکرد دیگه هم داره که متمرکز ساختن میل جنسی انسان بر یه نقطه مشخصه. جسم جنس مخالف از فرد منع میشه تا بهش حریص بشه،
خب هدف از گرایش جنسی به جنس مخالف چیه که حتما باید حجاب رو بعنوان قانون در بیاریم تا بتونیم تداوم میل جنسی رو حفظ کنیم؟ به نظر من فایده گرایش جنسی زن و مرد، «تشکیل خانواده» و بقای نسل بشری هست که شما میگی «استواری اجتماع».
قبلا معتقد بودم حجاب مربوط به وجدان و عرف میشه. اما این مدت یه چیز جدید فهمیدم. قانون، عرف جامعه است. امروز، این کارکرد توسط قانون انجام میشه. قانون، عرفیه که مکتوب شده.
مشکل شما این است که تاکید زیادی بر علت غایی و به تبع آن اراده معطوف به قدرت دارید و به خاطر همین در تحلیل خود به علل زمینهساز توجهی نمیکنید. مثلا معتقدید وفاداری زن و مردم صرفا باید از طریق تعهد اخلاقی حفظ شود. ولی مسائل زمینهساز انحراف یا خیانت زن و شوهر را نادیده میگیرید. مسائل زمینهساز مانند آموزش غلط، قبحشنکنی، محیط آلوده، حسادت زنانه و...
حدّ حجاب یه حکم جزئیه و متناسب با زمان و مکان و عرف جامعه قابل تغییره.
نمیدونم حجاب حکم جزییه یا کلی ولی کیفیت حجاب متناسب با مکان و نوع ارتباطات تغیر میکنه نه مقدار و حد آن. مثلا در مالزی شلوار و پیراهن و روسری در عربستان چادر و پوشیه در ایران و مصر با مانتو و روسری و...
به جای حجاب کامل میشه از عنوان «حجاب لازم» استفاده کرد، یعنی حجابی که با توجه به شرایط زمان و مکان باید رعایت بشه.
خداوند در قرآن کریم 5 رکن برای حجاب برای حضور زنان در جامعه مشخص کرده:
1) پوشش مناسب
2) نوع ارتباط چشمی با نامحرم
3) طرز راه رفتن عفیفانه
4) طرز حرف زدن عفیفانه
5) نوع آرایش کردن
بنابراین میتوان گفت حجاب کامل به کسی اطلاق میشود که این 5 رکن را داشته باشد نه فقط چادر.
حدّ حجاب برای زن و مرد یکسانه. نباید بین زن و مرد تمایزی قائل شد.
این ایده نشان میدهد که تفکر جای مطالعه در موضوع حد حجاب را گرفته است.
به نظرم قرآن هم در تعیین حدّ حجاب بین زن و مرد تمایز قائل نشده. کافیه به لباس مرد عرب نگاه کنیم. پس معتقدم از زن خواسته شده عین مرد لباس بپوشه. مسلماً مرد عرب به لحاظ عرفی مجبور بوده نوع خاصی از پوشش رو داشته باشه. مرد عربی که در صحرا زندگی میکرده، باید خودش رو کامل در لباس پنهان میکرده. این اجبار از شرایط خاص شبه جزیره ناشی میشده.
یعنی زن عرب توی صحرا نبوده؟
مرد عرب احتمالاً خودش لازم میدیده که بدون دستار بیرون نیاد. شاید قرآن به این دلیل در مورد موی مرد حرفی نزده
یعنی زن عرب اینو نمیفهمیده که بدون دستار بیرون نیاد؟ یا زن سر و صورتش ضمخت تر بوده و توی باد و گرمای حجاز اذیت نمیشد؟
اینکه قرآن به زن عرب گفته اینجوری بپوش، لزوماً به این معنی نیست که این نوع پوشش، حجاب کامله. البته بگم. اینها همه شایده. اما همین شایدها به ما نشون میده که نباید با اطمینان خاطر از حجاب کامل حرف بزنیم.
یه تحقیق خوبی آقای علی غلامی درباره حجاب انجام داده. فکر کنم فصل دومش درباره آیات مرتبط با حجابه. پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید چون به تاملاتتون کمک میکنه در این زمینه حجاب. اسم کتاب هست: مساله حجاب در جمهوری اسلامی