روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد حاکم می برند تا مجازات را تعیین کند. حاکم برایش حکم مرگ صادر میکند اما مقداری رافت به خرج میدهد و به وی میگوید اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزی از مجازاتت درمیگذرم. ملانصرالدین هم قبول میکند و ماموران حاکم رهایش می کنند!!!!! عده ای به ملا میگویند مرد حسابی آخر تو چگونه میتوانی به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی؟ ملانصرالدین میگوید: انشاءالله در این سه سال یا حاکم میمیرد یا خرم...!! :)
پ.ن: لطیفه بالا را برای توضیح ضربالمثل: از این ستون به آن ستون فرج است کاربرد دارد.