گفتگو تنها به معنای رو به روی هم نشستن و صحبت کردن نیست، بلکه می توان با یک متن که چند قرن قبل از شما نوشته شده است، گفت و گو کنیم. متن، خود را در مقابل من قرار داده است، من از او پرسش میکنم، وقتی از او پرسش نداشته باشم، چیزی از آن نمیفهمم. من از متن میپرسم و او به من پاسخ میدهد.
فلسفه بدون گفت و گو نمیشود. مثال عینی، خواجه نصیرالدین طوسی است. خواجه «فیلسوفِ گفت و گو» است. او با همه اندیشمندان زمانه خود، از فیلسوف و ریاضیدان و عارف گرفته تا منجم و متکلم، گفت و گو کرده است. سوال و جوابهای خواجه به نام «اسئله و اجوبه» منتشر شده است. |پیوند|