فایل صوتی
چند روز پیش یکی از بچهها در کامنت پرسیده بود که یکی از دستاوردهای واقعی انقلاب را بگویم. آن روز من جستجو کردم، این مطلب طولانی راضی ام کرد. دوست داشتم به شما هم پیشنهاد کنم آن مطلب را بخوانید. مطلب پیش رو سه بخش دارد و بخش سوم مهمتر است؛ اما برای اینکه به اهمیت بخش سوم پی ببرید بهتر است مطالعه را از ابتدای متن آغاز کنید.
یادآور میشود این متن کوتاه شده، ویرایش شده و گلچین شده از منبع اصلی است.
صحبتهای امروز خود را به سه بخش تقسیم کردم، بخش اول نگاهی تاریخی و گذرا برای یادآوری، بخش دوم، خلاصه ای گذرا از دستآوردهای جمهوری اسلامیدر طول این چهل سال و بخش سوم اوضاع و موقعیت کنونی جمهوری اسلامیدر منطقه و جهان.
پیش از انقلاب اسلامی، نظامیشاهنشاهی بر ایران حکومت میکرد و شاه ایران در حد امکان تلاش میکرد ایران را از فرهنگ اصیل خود و دین و اسلام و مقدسات و تاریخ و میراثش دور کند و از زاویه ای دیگر، ایران را به کشوری وابسته و پیرو آمریکا تبدیل کرد و آمریکا همه ثروتهای طبیعی و نفت این کشور را چپاول میکرد و به طور کامل بر این کشور تسلط داشت و حتی این کشور را اداره میکرد، تا جایی که وقتی نظام شاه سرنگون شد، ناظران میگفتند بیش از چهل هزار مشاور آمریکایی در زمینههای مختلف نظامی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی، رسانه ای و سیاسی در ایران حضور داشتند و حتی برخی دیگر از حضور شصت هزار مشاور آمریکایی در ایران صحبت کردند که ایران را اداره میکردند.
جمعیت ایران در آن روزها نزدیک سی میلیون نفر بود. ایران همچنین خادم و ابزاری برای سیاستهای آمریکا در منطقه بود و به عنوان «پلیس خلیج» شناخته میشد. آمریکا به این نیاز نداشت که کشورهای خلیج را رام کند و به آنها پول بدهد تا بتواند ناوهای خود را به آنجا بفرستد و پایگاههای نظامیدر آن کشورها بسازد، بلکه شاه پهلوی به تنهایی این ماموریت را انجام میداد؛ روابط راهبردی کاملی با اسرائیل وجود داشت و حتی نفت مجانی در اختیار اسرائیل قرار میداد.
اوایل دهه شصت (میلادی)، مردی از شهر قم برخواست. نام او روح الله موسوی خمینی بود؛ او فقیهی بزرگ و از مراجع بزرگ تقلید در حوزه علمیه بود و میلیونها ایرانی از ایشان تقلید میکردند. البته اوایل مرجعیت ایشان در ایران بود. ایشان عارف، فیلسوف و اندیشمند اسلامیبزرگ و رهبری فوق العاده و شخصیتی بارز و نمونه و دارای شجاعتی بی نظیر بود؛ قلبی که ترس نمیشناخت و اراده ای خستگی ناپذیر؛ عقیده دارم که امام خمینی (ره) به یکباره از دهه شصت (میلادی) واکنش نشان نداد، بلکه همواره اوضاع را دنبال میکرد و برنامه میریخت و زیر نظر مرجعیت آن زمان آیت الله العظمیسید بروجردی فعالیت میکرد.
امام همه اتفاقات ایران را دنبال میکرد و برای انقلابش آماده میشد؛ طلاب و یاران و طرفداران و طرح و دیدگاهش را آماده میکرد و این خود ایشان بود که زمانبندی کرد، نه اینکه اقدامش یک واکنش بوده باشد. او کسی بود که اقدام علیه شاه را زمانبندی کرد، به ویژه هنگامیکه از یک فرصت استفاده کرد، زمانی که شاه برای تصمیمگیری درباره پروژههایی که آینده، اقتصاد، کشاورزی، اوضاع داخلی و آزادیها در ایران را تهدید میکرد و خطرناکتر از آن، به روابط بیشتر و وابستگی بیشتر به آمریکا و اسرائیل منجر میشد، امام خمینی کار خود را آغاز کرد.
این انقلاب که امروز چهلمین سالگرد پیروزی آن را جشن میگیریم، تنها با یک مرد آغاز شد و شاید در آن موقع امام شصت ساله بود. در آن موقع شماری از مراجع دین، شمار زیادی از روحانیون و طلاب حوزههای علمیه، قشرهای گسترده ای از مردم ایران، از نخبگان و عامه مردم به او پیوستند و انقلاب آغاز شد. امام خمینی (ره) برای خدا و در راه خدا قیام کرد. از لحاظ منطقی و بر اساس محاسبات واقعگرایانه، کاملا عادی بود که سرنوشت امام به زندان یا تبعید یا شهادت و کشته شدن در هر لحظه ای منجر میشد، یا اینکه بر دار آویخته میشد و یا اینکه در یکی از کوچههای قم یا راههای نجف یا هر جای دیگری مثل ترکیه ترور میشد؛ امام هرگز به اینها توجهی نکرد.
اهمیت و ویژگی این انقلاب از همان روز اولش این بود که برای خدا و در راه خدا و برای رضای خدا و تقرب به خدا بود و امام به هیچ یک از امور دنیا و محاسبات دنیا و مال و مقام دنیا توجهی نداشت و البته آنهایی که با او قیام کردند نیز همینطور بودند. بنابراین در طول سالهای پیش از پیروزی انقلاب، روحانیون، طلاب، اساتید، دانشجویان، مردان، زنان و کودکانشان در همه استانها، شکنجه و کشتن شدن در خیابانها و کشتارهای جمعی و زندانها و شکنجه در زندان و تبعید و مهاجرت اجباری و کشته شدن زیر شکنجه و گرسنگی را تحمل کردند، اما لحظه ای عقب نشینی نکردند و ناراحت نشدند.
امام نیز در انقلابش، همانطور که درباره ابعاد عقیدتی و دینی و اسلامیو قرآنی سخن گفت، درباره ابعاد سیاسی و راهبردی و پیروی رژیم شاه از آمریکا و رابطه اش با اسرائیل و موضعش در قبال فلسطین و قضیه فلسطین حرف زد. امام همچنین درباره واقعیتهای داخلی در ایران صحبت کرد، از کشاورزی که شاه تحت عنوان اصلاح کشاورزی آن را نابود کرد، از دادگستری فاسد، از هدر دادن اموال عمومیبه خاطر شاه و اطرافیانش، از گرسنگی شدید، از محرومیت گسترده در روستاها و حومه شهرها، از تخریب صنعت، از عقب ماندگی، از بیسودای، از بیماری و فقر و گرسنگی، حتی از آب آشامیدنی نیز سخن گفت و از اینکه ساکنان جنوب تهران برای بدست آوردن آب آشامیدنی در صفهایی طولانی میایستادند.
چندی پیش همه سخنرانیها و بیانیههای امام را از اولین آن تا 22 بهمن و سخنرانی پیروزی را خواندم و دیدم که امام در همه سخنانش به صورت جامع و از همه موضوعات سخن میگفت، از عزت ملی، عزت شخصی، عزت ارتش ایران، عزت نهادها و وزارتخانهها و کارمندان ایران، موقعیت ایران و غیره. بنابراین میتوان این انقلاب را اینگونه توصیف کرد که انقلابی اسلامی، قرآنی و ایمانی در بعد عقیدتی، ایرانی، ملی و مردمیدر بعد میهن پرستی بود. این انقلاب، انقلاب مردم بود و نه کودتایی نظامییا قیام حزب یا گروهی از احزاب انقلابی، بلکه ملت ایران با همه قشرها و قومیتهایش در همه استانها در این انقلاب شرکت کرد. انقلابی برای تغییر و اصلاح، انقلابی حیاتی، اقتصادی و فرهنگی، انقلاب محرومان و پابرهنگان و مظلومان و ستمدیدگان و مستضعفان.
این انقلاب فقط بعد سیاسی یا بعد نظامییا بعد محرومیت و خواستههای اجتماعی یا بعد جهادی یا بعد راهبردی نداشت، بلکه همه ابعاد در آن جمع شد و این یکی از اصلی ترین ویژگیهای این انقلاب است. نکته مهمتر در این انقلاب، پایداری و صبر و تحمل بود تا اینکه نتیجه این شد: «همانا با صبر، پیروزی به دست میآید». این وعده الهی به مستضعفان و ستم دیدگان بود، اما چه مستضعفان و ستم دیدگانی؟ مستضعفان و ستم دیدگان صبور و مجاهد و انقلابی و فداکاران و مخالفان ظلم و ستم و بردگی و تسلط مستکبران و اشغال مقدسات؛ خداوند به این صابران وعده پیروز داد و آنها را در 11 فوریه 1979 (22 بهمن 1357) به پیروزی رساند. این گزیده ای تاریخی درباره انقلاب بود.
... سرنگون کردن یکی از سرسخت ترین دیکتاتوریهای خاورمیانه، بیرون راندن آمریکا از ایران؛ چهل هزار یا شصت هزار مشاور و شرکتها و کارشناسان و دزدان و غارتگران و فاسدان آمریکا، بیرون راندن اسرائیل از ایران و قطع رابطه با رژیم صهیونیستی و تبدیل سفارتش به سفارت فلسطین. دستیابی به استقلال واقعی؛ این (استقلال، اولین عنوان این انقلاب بود و با گذشت چهل سال همچنان آن را حفظ کرده است و این از بزرگترین دستاوردهاست.)
ایران هر کاری که بخواهد و با منافعش سازگار باشد انجام میدهد و نمیپذیرد که کسی تصمیمییا سیاستی یا راهبردی یا مسئله ای را بر او دیکته کند و این به خودی خود دستاوردی بزرگ و باقی ماندنش و حفظ آن برای چهل سال، دستاوردی بزرگتر است. آنهایی که کشورداری میکنند و با اوضاع اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و میدانند چه فشارهایی در جهان از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی و آمریکا وجود دارد، به خوبی میدانند اینکه کشوری چهل سال در تصمیم گیری مستقل عمل کند و از استقلال و حاکمیت و تصمیم سازیهای راهبردی و داخلی خود محافظت کند، چه معنایی دارد.
امروز اگر بخواهیم دو سه یا چهار کشور مستقل منطقه را نام ببریم، ایران در راس آنها قرار دارد، ایران از معدود کشورهای مستقل در جهان است، آنهایی که واقعا مستقل هستند. گمان نکنید که بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی یا آفریقا یا آسیا یا حتی اروپا کشورهای مستقل هستند، بلکه بسیاری از این کشورها تسلیم تصمیمهای آمریکا هستند و در مقابل دستوراتش سر فرو میآورند. کشور مستقلی که نه شرقی باشد نه غربی، نه شمالی و نه جنوبی، کشوری که اراده اش ملی باشد و از خودش و مردمش سرچشمه بگیرد، این یک دستاورد بزرگ است و ایران همچنان آن را حفظ کرده است و ادامه میدهد.
هنگامیکه انقلاب به پیروزی رسید، نه پالایشگاههای نفت و چاههای نفت تخریب شد و نه موسسههای حکومت و بانک مرکزی غارت شد، بر خلاف آنچه که در بهار عربی و بسیاری از انقلابها در جهان اتفاق افتاد، نه کلیساها تخریب شد و نه اقلیتهای دینی و مذهبی مجازات شدند و نه وارد نزاعهای فرقه گرایانه شدند و نه به هیچ یک از داشتههای ایران دست درازی شد. از مردم و داشتهها و ثروات و نهادهای کشور و هر چیزی که برای مردم بود و از لحاظ شرعی دخل و تصرف در آن و غارت آن خارج از چارچوب قانون جایز نبود، محافظت شد.
با وجود همه تلاشهای آمریکایی و غربی و انگلیسی برای تحریک قومیتها در ایران، به طور مثال قومیت عربی در اهواز و خوزستان، قومیت کردی در کردستان، برخی از قومیتها در سیستان و بلوچستان، حتی قومیتهایی در داخل شیعیان در آذربایجان، ملت ایران، مسئولان و امام توانستند وحدت ملی را حفظ کنند و این راه تا الان نیز ادامه دارد.
ایستادگی در مقابل همه توطئههای داخلی و ایستادگی در مقابل همه تلاشهای انتقام جویانه؛ به یاد دارید که در سالهای اول و دوم و سوم انقلاب، فتنهها و ترورها به وفور وجود داشت، شهید مطهری، شهید بهشتی، روحانیون بزرگ، رهبران بزرگ، رئیس جمهور، نخست وزیر و شمار زیادی از وزرا، نمایندگان مجلس، نمایندگان امام در استانها و ائمه جمعه؛ اما انقلاب ایستادگی کرد و همه این سختیها و مشکلات را پشت سر گذاشت و از همان روز اول و به سرعت، کار ساخت نظام جدیدی که امام (ره) وعده آن را به مردم داده بود، آغاز شد، بر اساس قاعده حاکمیت مردمی.
نظام جدید را بر اساس حاکمیت مردمیراه اندازی کردند. با وجود اینکه میلیونها تظاهرکننده ایرانی در سالهای آخر پیش از انقلاب شعار روشنی داشتند و خواستار جمهوری اسلامیبودند، امام خمینی نیامد به آنها بگوید که خلاص! این هم جمهوری اسلامیبلکه گفت میخواهم همه پرسی مردمیبرگزار شود و این مردم هستند که میتوانند بگویند آری یا نه.
بنابراین همه پرسی برگزار شد و اکثریت قاطعی از مردم ایران در آن شرکت کردند و اکثریت قاطعی از آن اکثریت قاطع به جمهوری اسلامیرای دادند. پس از آن انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بود و مردم اعضای آن را انتخاب کردند و آنها نشستند و قانون اساسی را تصویب کردند، سپس قانون اساسی به رای گذاشته شد و مردم به آن رای داد، یعنی از همان روز اول امام نگفت که شرایط سخت و اورژانسی است و الان نمیتوانیم انتخابات و همه پرسی برگزار کنیم و به جای آن مثلا شورای فرماندهی فوق العاده انقلاب تشکیل میدهیم و ده یا بیست سال بعد ببینیم چه میشود...خیر، از همان روز اول به سراغ حاکمیت مردمیرفت و این حاکمیت مردمیتا به امروز نیز حاکم است.
بیش از چهل انتخابات در ایران، 12 انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس نمایندگان، انتخابات شورای نگهبان، چند همه پرسی درباره قانون اساسی و اصلاح آن، انتخابات شورای شهر. انتخابات هرگز و در هیچ دوره ای در ایران تعطیل نشد، حتی وقتی که صدام حسین استانها و شهرهای ایرانی را با موشکها بمباران میکرد و موشکهایش به تهران میرسید. - برعکس ما در لبنان که متهم به تمدید دوره روسا هستیم - هرگز دوره ریاست جمهوری یا مجلس نمایندگان یا شهرداریها را برای هیچ کسی تمدید نکردند، بلکه همه انتخابات در موعد خودش برگزار شد، پایبندی دقیق و قاطع به حاکمیت مردم و خواسته مردم. البته انتخاباتها حاکمانی را میآورد و دوران برخی دیگر را پایان میداد و جریانهایی را جابجا میکرد و شکلهای مختلفی را در حکومت ایجاد میکرد.
در کنار اینها و از همان روز اول، جنگ بر آنها تحمیل شد و ایران در این جنگ مقاومت و ایستادگی کرد. ایستادگی ایران در جنگ هشت ساله، میخواهم به مردم و نسلهایی که در آن مرحله نبودند یادآوری کنم جنگی جهانی علیه ایران به راه افتاد و جبهه غرب به رهبری آمریکا و جبهه شرق به رهبری شوروی سابق همگی با صدام حسین بودند، کشورهای خلیج فارس نیز شاید همگی با صدام حسین بودند، متاسفانه کشورهای عربی به جز سوریه و برخی دیگر کشورها با صدام حسین بودند. جنگی جهانی بود و همه چیز در اختیار صدام حسین قرار داده شد، حتی سلاح شیمیایی که رامسفلد آن را به او داد، در مقابل ایران از همه چیز منع شد، حتی از سوزن و سیم خاردار و میگفتند شاید شما آن را در جنگ استفاده کنید. با این وجود با بدنی برهنه و دستهایی خالی و سینههای سپر کرده فرزندان و مردان و زنانش هشت سال جنگید و ایستادگی کرد و پیروز شد و این توطئه را ناکام گذاشت. این یکی از دستاوردهای بزرگ بود.
در همه اینها ایران هنگامیکه در داخل و در جنگ هشت ساله با توطئهها رویارویی میکرد، هرگز از مسئولیتهایش در قبال منطقه شانه خالی نکرد، نه در قبال فلسطین و نه در قبال سوریه و لبنان، هنگامیکه اسرائیل در سال 1982 به لبنان حمله کرد، نه در قبال هیچ کشوری عربی، نه در قبال همسایه اش افغانستان که شوروی در آن زمان آن را اشغال میکرد.
تخریب چهره ایران همواره وجود داشته است و برخی ایران را نمیشناسند و برخی دیگر همین که به ایران میروند، با دیدن شهرهایش غافلگیر میشوند. یکی از رهبران بزرگ سیاسی به من گفت دهها سال در غرب زندگی کردم و هیچ شهر و پایتختی اروپایی نبود که به آن سفر نکرده باشم، اما وقتی از تهران و اصفهان و شیراز و تبریز و مشهد دیدن کردم، شگفت زده شدم؛ پاکیزگی و نظم و فضای سبز و نظم شهری و شهروندی و غیره.
در هفتههای گذشته به برخی از برادرانم گفتم که میخواهم مقایسه ای را انجام دهیم، ایران در زمان حکومت شاه چگونه بود، در برخی از بخشهای اصلی مثل صنعت، بهداشت، کشاورزی، علم، دانشگاهها، ورزش، نیروی نظامیو دیگر زمینهها، و در طول چهل سال از نظام جمهوری اسلامیدر ایران که ولی فقیه آن را رهبری میکند چطور است. ده سال امام خمینی (ره) و از زمان وفات امام تا امروز حضرت آیت الله امام خامنه ای (دام ظله و اطال الله عمره)؛ و من از کسانی هستم که شب و روز دعا میکنم خداوند بقیه عمر مرا بگیرد و به عمر این رهبر بزرگ و بی نظیر و تاریخی بیفزاید. البته من در دعای خود نمیگویم از عمر من بگیر و بر عمر ایشان بیفزا، بلکه میگویم بقیه عمرم را بگیر و به عمر ایشان بیفزا.
حکومت ولایت فقیه یعنی حکومت قانون اساسی و حاکمیت مردمیو نهادها، نه حکومت دیکتاتور و پادشاه و شاه و امیری که هر طور میخواهد حکمرانی میکند. لازم به ذکر است که این آماری که به آنها اشاره خواهم کرد در سایه محاصره بین المللی و تحریمهای جامع از 1997 و جنگ هشت ساله و ترورهای رهبران و دانشمندان که آخرین آنها دانشمندان هسته ای بودند و همچنین در سایه محاصره و تحریمهایی که همچنان پابرجاست و دشمنی همسایگان بر پایه کینههایی کورکورانه و بی منطق، به دست آمده است.
همچنین به این مطلب توجه داشته باشد وقتی انقلاب به پیروزی رسید جمعیت ایران حدود سی میلیون نفر بود ولی الان جمعیت ایران حدود هشتاد میلیون نفر است.
تولید علم یعنی چه؟ یعنی اینکه ما به جای آنکه علم، کتاب و استادان را از خارج وارد کنیم به کشوری تبدیل شویم که خودمان علم تولید میکنیم. علم را ابداع میکنیم، دارای اختراعات علمیهستیم و معادلات، مقالات و اکتشافهای علمیداریم. جمهوری اسلامیایران در زمان شاه در زمینه تولید علم هیچ رتبه ای در جهان نداشت ایران صفر بود اما در زمان کشور ولی فقیه ایران در زمینه تولید علم رتبه نخست را دارد و بر اساس میزان صدور گواهی حق اختراع رتبه هفتم جهانی را دارد و در زمینه تولید علم در جهان رتبه شانزدهم را دارد.
من باید یک ملاحظه ای در اینجا داشته باشم من نخست از برادران حزب الله خواستم که به مقایسه ای (جهانی) بپردازند تا به من نگویید که این تنها ایران نیست که تغییر کرده بلکه تمام جهان تغییر کرده است. اگر ما بخواهیم ایران را با کشورهای منطقه مقایسه کنیم که من دیگر نمیتوانم سخنرانی کنم چرا که باید از اول سخنرانی ام بگویم که ایران در فلان چیز و فلان چیز و فلان چیز و... اول است در مقایسه ای منطقه ای ایران در بسیاری از امور اول است و در بسیاری دوم. بنابراین معیارهایی که ما ایران را طی این چهل ساله میسنجیم مقیاسهایی جهانی است، مقیاسهایی است که با کشورهای جهان ارتباط دارد. در مقیاس منطقه ای فاصله ایران با دیگر کشورهای منطقه بسیار زیاد است. بنابراین ایران در تولید علم رتبه شانزدهم دارد.
درباره دانشگاهها باید گفت وقتی ایران در سال 1357 به پیروزی رسید دویست و بیست و سه دانشگاه و موسسه علمیدر ایران وجود داشت اما طی چهل سال گذشته تعداد دانشگاهها و موسسات علمیاز سه هزار دانشگاه و موسسه علمیفراتر رفته است. در زمان شاه در ایران نامیاز هیچ استاد یا اندیشمند بین المللی در مقالات علمینبود -من راجع به موضع علمیصرف سخن میگویم، یعنی منظور از علم علومیمانند فیزیک، شیمی، هندسه، طب و... است- در ایران کنونی بیش از دویست استاد و اندیشمند بین المللی است که مقالات علمیشان در سراسر جهان منتشر میشود.
در زمان شاه، اساتید دانشگاهها و اعضای هیئتهای علمیپنج هزار و پانصد و اندی بودند اما هم اکنون بر اساس آماری که دو سال پیش گرفته شد تعداد اساتید و اعضای هیئتهای علمیهشتاد هزار و نود و هفت نفر بوده است و این یک رقم شگفت انگیز است. شمار دانشجویان در ایران در سال 1979 صد و هفتاد و پنج هزار دانشجو بود، اما هم اکنون شمار دانشجویان ایرانی چهار میلیون و سیصد و چهل و هشت هزار دانشجو دارد و این در حالی است که جمعیت ایران کمیبیش از دو برابر شده است ولی شمار دانشجویان بیست و پنج برابر شده است. افزایش شمار دانشجویان به آن معنا است که دانشگاهها و دانشکدههایی ساخته شده و دانشجو و استاد جذب شده است. بانوانی که در دانشگاه تحصیل میکردند در سال 1979 شش درصد بودند اما هم اکنون هفتاد و پنج درصد دانشجویان ایرانی بانوان هستند.
درصد بی سوادی در بزرگسالان در زمان شاه هفتاد در صد بود اما هم اکنون بی سوادی در ایران صد در صد ریشه کن شده است، ریشه کن کردن بی سوادی یک اقدام عظیم محسوب میشود. در زمینه فرهنگ و کتاب باید گفت در سال 1979 هزار و پانصد عنوان کتاب به چاپ رسید، اما در سال گذشته یعنی سال 2018 تنها در یک سال صد و هفت هزار عنوان کتاب به چاپ رسید. شمار کتابهایی که از چهل سال قبل از انقلاب تا زمان پیروزی انقلاب به چاپ رسیده بود یازده هزار کتاب بود اما شمار کتابهای چاپ شده بعد از انقلاب یک میلیون و دویست و سی هزار کتاب بوده است.
پیش از انقلاب شما نویسندگان زن کمتر از پنجاه تن بوده است اما پس از پیروزی انقلاب تا امروز ایران هشت هزار نویسنده زن به خود دیده است.
انتشارات متعلق به زنان: پیش از انقلاب هیچ زنی انتشارات نداشته است اما پس از پیروزی انقلاب هفتصد و دوازده انتشاراتی به زنان تعلق داشته است.
مجموع تخصصهای پزشکی، یعنی پزشک عمومیو تخصصی و دندان پزشکی عمومیو تخصصی و داروسازی و پزشک آزمایشگاه و...، پیش از پیروزی انقلاب اسلامیایران پنج هزار و هشتصد و اندی متخصص بوده است اما هم اکنون در ایران بیش از دویست هزار متخصص در زمینههای پزشکی وجود دارد.
همانگونه که میدانید کشورهای انگشت شماری در جهان هستند که میتوانند چنین فناوری ای داشته باشند. مسلماً در زمان شاه خبری از این مساله نبوده است. هم اکنون ایران پیشرفت چشمگیری در زمینه سلولهای بنیادین داشته است و توانسته است از این فناوری در درمانهای پزشکی استفاده کند. ایران در زمینه ژنتیک و سلولهای بنیادین پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد. این کشور ولی فقیه است که به این مرتبه دست پیدا کرده است.
ایران در سال 1979 سه هزار و هشتاد مورد تولید علوم پزشکی داشته است اما هم اکنون ایران در عرصههای مختلف علوم پزشکی سیصد و نود و هفت هزار و اندی مورد تولید علوم پزشکی داشته است.
تا زمان سرنگونی شاه در سراسر ایران پنجاه مورد پیوند کلیه انجام شده بود اما پس از انقلاب در ایران پنجاه هزار مورد پیوند کلیه انجام شد. بر اساس آمارهای علمیکمترین زمان انتظار برای فرارسیدن نوبت پیوند کلیه، در ایران است. این کشور ولی فقیه است که اینگونه است.
ایران در سال 1979 پنجاه و پنج هزار درمانگاه داشت اما هم اکنون این رقم سه برابر شده است و به صد و چهل و هشت هزار درمانگاه رسیده است. البته به این نکته توجه داشته باشد که این آمار و ارقامیکه ارائه میشود آماری نیست که دولت ایران ارائه کرده باشد بلکه آماری است که منابع آن موجود است و همه این سرشماریها با نهادهای سازمان ملل متحد و سازمانهای بین المللی و مراکز پژوهشهای بین المللی مرتبط است که البته آمار برخی از این نهادها با آمارهایی که دولت ایران ارائه میکند مطابقت دارد.
ایران در سال 1979 هفتاد درصد از نیاز دارویی خود را از خارج وارد میکرد. اما هم اکنون ایران نود و هفت درصد از داروی مورد نیاز خود را در داخل کشور تولید میکند و نه تنها به خودکفایی رسیده بلکه داروهای خود را به خارج از کشور نیز صادر میکند. از همین رو آمریکاییها به شدت از آن بیم دارند که داروهای تولید ایران به لبنان بیاید.
ایران در زمینه تولید دارو رتبه یازدهم را دارد. توجه داشته باشید که ما از منطقه خاورمیانه و جهان عرب و جهان اسلام سخن نمیگوییم بلکه از کل دنیا سخن میگوییم.
در زمان شاه که خبری از این تولید نبوده و هر چه بوده واردات بوده است اما هم اکنون ایران در این زمینه رتبه نخست خاورمیانه را دارد.
این یک فناوری جدید است و ایران توانسته است چندین بار با موفقیت شبیه سازی انجام دهد.
سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمانها پژوهشهایی را در سراسر جهان تحت عنوان «سن امید به زندگی» انجام میدهند، ایران در زمینه شاخص توسعه انسانی بهترین است و در زمینه سن امید به زندگی جز کشورهایی است که بیشترین امید به زندگی در آن وجود دارد و سن امید به زندگی از 54 سال به 75 سال افزایش یافته است آن هم با وجود تبلیغاتی است که میگویند ایران کشور مرگ و شهادت است.
این فناوری را کشورهای کمیدارا هستند. ایران هم اکنون در زمینه مقالاتی که راجع به فناوری نانو وجود دارد در رتبه چهارم قرار دارد و در زمینه دانش نانو در رتبه پنجم جهانی قرار دارد و به لحاظ کشورهایی که از فناوری نانو برخوردارند در رتبه ششم جهانی قرار دارد. ایران تولیداتی را که با فناوری نانو انجام میدهد به پانزده کشور دنیا صادر میکند.
امروز اسرائیل در این باره شرح و توضیح میدهد و برخی گزارشها در رسانههای اسرائیلی با عنوان هراس اسرائیل از تخصصهای مهندسی در ایران نگاشته میشود. ایران در زمینه سهم فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی در رتبه دوم جهانی قرار دارد.
ایران در منطقه رتبه نخست ریاضیات را دارد و در سطح جهانی رتبه شانزدهم فیزیک و ریاضیات را دارا است.
دستیابی به فناوری فضائی و ارسال موجودات زنده به فضا، (ایرانیها میمون به فضا فرستادند که ای کاش جای میمون برخی از آدمها را به فضا میفرستادند). ایران یکی از یازده کشوری است که این فناوری را در جهان دارند. ایران یکی از شش کشوری است که توانسته موجود زنده به فضا بفرستد و زنده به زمین برگرداند.
در زمینه توسعه علمیایران رتبه نخست جهان را دارد.
ایران بر اساس شاخص توسعه انرژی دومین کشور جهان محسوب میشود.
ایران کشور نخست منطقه است و در سطح جهانی رتبه دوازدهم را در هر دو زمینه دارد.
ایران در زمینه تولید فناوری رتبه سیزدهم جهانی و رتبه نخست منطقه ای دارد. البته در خصوص این موارد من دیگر سخنی از زمان شاه به میان نمیآورم چرا که هیچ یک از این امور در زمان شاه وجود نداشته است.
ایران در سال 1979 ایران رتبه بیست و ششم اقتصاد جهانی را داشته است اما سال گذشته رتبه ایران در اقتصاد جهانی هجده بوده است.
در زمینه تولید دانههای خوراکی ایران در میان کشورهای نخست جهان قرار میگیرد.
در سال 1979 صادرات غیرنفتی ایران پانصد و چهل میلیون دلار بوده است اما سال گذشته میزان صادرات غیرنفتی ایران پنجاه و پنج میلیارد دلار بوده است. این سیاست عدم اتکا به نفت است.
ایران در زمان شاه تنها پنج درصد از نیازهای دفاعی خود را تولید میکرد و تمامیتجهیزات مورد نیاز خود را به قیمت گران میخرید و اغلب خریدهای خود را از آمریکا انجام میداد امروز جمهوری اسلامیایران کشور ولی فقیه نود درصد از نیازمندیهای دفاعی خود را خودش تولید میکند و پنج میلیارد دلار نیز تجهیزات نظامیبه جهان صادر میکند. یعنی ایران نه تنها نیازهای خود را تامین میکنند بلکه برخی از تولیدات خود را به کشورهای دیگر میفروشد.
آنها همه چیز را خود میسازند. سلاح سبک، توپ، خمپاره، ضد زره، موشکهای کروز، موشکهای بالستیک، زمین به زمین، دفاع هوایی، زمین دریا، ناو جنگی نوین، قایقهای تندرو، زیردریایی ؛ انواع تانک، وسائل ارتباطات نظامی، جنگ الکترونیک، رادارها و سامانههای نظامیپیچیده، جنگنده و هواپیماهای جاسوسی، سامانههای کشتیرانی، رایانههای شلیک موشک. پیشرفت نظامیایران کاملاً آشکار است به گونه ای که امروز آمریکا با این مساله مشکل دارد و اروپا نیز در این زمینه در کنار آمریکا قرار گرفته است.
ایران این توان علمیخود را مدیون دانشمندان، توانمندیهای فکری، امکانات درونی و داراییها و اندیشههای خود است. این خیلی مهم است، چرا که ممکن است فردا کشوری پیدا شود و بگوید ما هم هواپیما و موشک میسازیم اما این کشور کارشناسان را از آمریکا و غرب، کره جنوبی و شمالی میآورد و تنها چیزی که در این میان ملی است پولی است که برای این کارها خرج میکنند و این چیزها در کشور ساخته میشود اما مهندسها، اندیشمندان، طراحان و اجرا کنندگان همه بیگانه هستند و در این حال این امور دیگر ساخت ملی محسوب نمیشوند.
در زمان شاه خبری از این صنعت نبود در حالی که ایران هم اکنون و برای اولین بار در تاریخ خود، کشتی، قایق و شناورهای دریایی میسازد.
در زمان شاه ایران هواپیما نمیساخت اما هم اکنون ایران هواپیماهای غیرنظامیمتوسط و کوچک میسازد.
ایران رتبه دوازدهم جهان را در تولید خودرو دارد. ایران رتبه شانزدهم جهانی در ساخت وسائل مختلف حمل و نقل را دارد.
در این زمینه آمار و ارقام بزرگی وجود دارد و اجازه دهید که ما به خاطر اختصار به این موضوع نپردازیم.
ایران در تولید فولاد رتبه دهم جهانی را دارد.
لبنان کشوری با وسعت ده هزار و چهارصد و پنجاه و دو کیلومتر مربع است و وجود جمعیت کم خود به لحاظ برق وضعیت خوبی ندارد در حالی که ایران با هشتاد میلیون جمعیت به خودکفایی رسیده و مازاد برق خود را به کشورهای همسایه مانند پاکستان، افغانستان، عراق و دیگر کشورهای آسیای میانه میفروشد. ایرانیها حتی برای برق رسانی به سوریه و لبنان آن هم با قیمت پایین و مناسب آماده هستند. بنابراین ایرانیها با هشتاد میلیون جمعیت مشکل برق ندارند و بیست و چهار ساعته از برق برخوردار هستند.
در سال 1979 تنها شانزده درصد از شهرکهای (شهرهای کوچک) ایران از برق برخوردار بودند اما هم اکنون اگر بخواهم محتاطانه سخن بگویم باید بگویم نود و نه درصد از روستاها، شهرکها و مناطق حومه ای از نعمت برق برخوردار هستند.
در زمان شاه تنها پنجاه و یک هزار خانوار ایرانی از گاز بهره مند بودند اما هم اکنون بیست میلیون خانواده ایرانی از نعمت گاز بهره مند هستند. هم اکنون در کشور ولی فقیه گاز لوله کشی در خانههای ایرانیها وجود دارد و دیگر شهروندان این کشور برای تامین گاز خود در صف گاز نمیایستند و نیاز به سیلندر گاز ندارند بلکه تنها شیر گاز را باز میکنند و از آن بهره مند میشوند.
آب آشامیدنی به نود و شش درصد از روستاییان رسیده است که در زمان شاه این آمار سی در صد بود. ایران در جهان رتبه ششم کمترین هزینه برای آب آشامیدنی را دارد.
ایران دومین کشور جهان است که ارزان ترین قیمت بنزین را دارد و سومین کشور جهان است که ارزان ترین قیمت گازوئیل را دارد.
قبل از پیروزی انقلاب تعداد انجمنهای خیریه ای که به اوضاع ایتام، فقرا، سالخوردگان و معلولان رسیدگی میکردند کم بود اما هم اکنون به برکت انقلاب، تدین، ایمان و نظام اسلامیو امام و رهبر بیش از صد و پنجاه هزار انجمن خیریه وجود دارد که این انجامها به امور ایتام، کودکان، خانوادهها و فقرا و بیچارگان رسیدگی میکنند.
در سال 1979 مجموع طول تونلها در ایران پنج هزار و نهصد متر بود اما هم اکنون سی برابر شده است و به صد و هفتاد و هفت هزار متر رسیده است.
ایران در زمینه بیشترین جابجایی مسافر با مترو در رتبه پانزدهم قرار دارد. ایران به لحاظ سرعت ساخت مترو در جهان رتبه دوم را دارد. ایران به لحاظ میزان خطوط مترو رتبه نهم جهان را دارد.
تمامیشبکههای آب رسانی و فاضلابی که در سال 1979 وجود داشت پانصد هزار کیلومتر بود اما هم اکنون دو میلیون و سیصد هزار کیلومتر است.
سخنان خود را در زمینه دستاوردهای انقلاب با ورزش به پایان میرسانم. البته دستاوردهای انقلاب بسیار زیاد است اما ما به همین مقدار بسنده میکنیم و سپس به بخش سوم سخنانم خواهم پرداخت.
در بسیاری از ورزشهای انفرادی شما میبینید که ایرانیها مقامهای اول تا سوم جهان را به خود اختصاص میدهند و در این زمینه فهرستی بلند وجود دارد. در زمینه ورزش بانوان، قبل از انقلاب زنان ایرانی تنها پنج مدال جهانی را به خود اختصاص داده بودند اما پس از انقلاب زنان ایرانی توانستند با رعایت ضوابط شرعی و حفظ حجاب صد و شصت مدال جهانی کسب کنند. قبل از انقلاب 9 مربی زن وجود داشته اما پس از انقلاب تا کنون سی و پنج هزار مربی زن وجود داشته است. هم اکنون صد و چهل و سه رشته ورزش بانوان وجود دارد.
بنابراین شما این دستاوردها را ببینید که پس از پیروزی انقلاب در زمینه ورزش، پزشکی، علم، فرهنگ، کتابخانهها، دانشگاهها، تولیدات، فناوری و...به دست آمده است. این دستاوردها نه در کشور مَلِک به دست آمده و نه در کشور شاه و نه یک رهبر دیکتاتور، بلکه این دستاوردها، دستاورد حکومت اسلام در جمهوری اسلامیایران است، اینها در کشور قانون، قانون اساسی و نهادها به دست آمده، اینها در کشور دین و ارزشهای دینی و اخلاقی به دست آمده است در کشور حاکمیت مردمیبه دست آمده در کشور ولی فقیه و کشور امام خمینی و امام خامنه ای به دست آمده است.
اگر بخواهیم فهرستی از همه تولیدات کشاورزی، معادن و فناوریها ارائه کنیم تا متوجه شویم که ایران به لحاظ جهانی و بین المللی در کجا قرار دارد من باید تا صبح در خدمت شما باشم. با این حال امیدوارم که رسانهها و پایگاههای ارتباط جمعی در ارائه این تصویر از انقلاب کمک کنند.
همچنین در زندگی سیاسی نیز تغییرات شگرفی حاصل شده است. در زمان شاه دو حزب یا سه حزب وجود داشت که زمام همه در اختیار شاه بود و صرفاً نقشها میان آنها توزیع شده بود. هم اکنون دویست و پنجاه حزب و تشکل سیاسی در ایران وجود دارد که برخی از برخی دیگر انتقاد میکنند و همدیگر را مورد حمله قرار میدهند.
البته این مطالبی را که ما گفتیم به معنای آن نیست که ایران مشکلاتی ندارد چرا مشکلات هم دارد، در ایران تا حدی فقر و بیکاری وجود دارد، ملت ایران به حق رویاها و آرزوهای بزرگی دارند و این حق را دارند که چنین آرزوها و رویاهایی را داشته باشند. برخی از مشکلاتی که در ایران است به علت تحریمها است برخی از این مشکلات به علت مسائل اداری یا اختلافات داخلی است و هیچ کس نیز منکر این مشکلات نیست. مقام معظم رهبری، رئیس جمهور و روسای قوا، نمایندگان، وزرا و رسانههای ایرانی نیز از این مشکلات سخن میگویند. اما ما باید منصف باشیم و چهره متفاوتی از ایران نشان دهیم. این کشوری که ما ویژگیهایش را بر شمردیم ببینید در کجا واقع شده است. این کشور در غرب آسیا واقع شده است این کشور در منطقه خاورمیانه است، این کشور در جهان عرب و جهان اسلام واقع شده است. جهان عرب و جهان اسلامیکه درصد بسیار زیادی از نیازمندیهای خود را در همه زمینهها وارد میکنند و مشارکت شان در تولید، فناوری و تولید علم محدود است.
اگر کار، تلاش، صبر، فداکاری، قناعت، تحمل، انضباط، انسجام، وحدت ملی، حضور رهبر انقلاب، فداکاریهای مسئولین نبود این دستاوردها محقق نمیشد. اینگونه نبوده است که مردم فقط به مسجد بروند و با دعا کردن صرف در جایگاه نخست علمیقرار گیرند. اینها فقط با دعا به دست نمیآید بلکه با کار، مطالعه، علم، پژوهش، تلاش، زراعت، صنعت، خستگی، گرسنگی، فقر، تحمل سختیها و مشکلات به دست آمده است.
انقلاب با پیروزی خود در منطقه ما موفقیتهای بزرگی به دست آورد. برخی از این موفقیتها عبارتند از:
یکی از بزرگترین دستاوردهای پیروزی انقلاب این بود که به صورت جدی در برابر هژمونی آمریکا ایستاد. آنکه در برابر آمریکا ایستاد امام خمینی بود و ملت نیز پشت سر امام قرار گرفتند تا نه ای بزرگ، عظیم و قدرتمند به آمریکا بگویند و تاکید کنند که هیچ زمینه ای برای چانه زنی، آتش بس، ترس، سستی و ذلت وجود ندارد. ایرانیها در زمینه میدانی، سیاست، اقتصاد، فناوری، نظامیو جبهههای نبرد به آمریکا نه گفتند. ایستادن در برابر سلطه آمریکا و سیطره آمریکا بر ایران و منطقه از موفقیتهای این چهل سال انقلاب است.
یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب، ایستادن ایران در برابر طرح رژیم صهیونیستی است، رژیمیکه توانسته بود موفقیتی تاریخی در زمینه تثبیت خود با امضای توافق کمپ دیوید به دست آورد و مصر را از جبهه عربی خارج کند. اما پیروزی انقلاب اسلامیایران باعث شد تا بار دیگر توازن به منطقه ما باز گردد و سدی بزرگ و نفوذ ناپذیر در برابر طرح رژیم صهیونیستی قرار داد که این سد طی این چهل سال روز به روز بزرگ تر شد.
مسلمانان با مذاهب مختلف شان و بویژه دو مذهب شیعه و سنی در طول تاریخ خود هیچگاه به اندازه پس از انقلاب، نزدیکی، هماهنگی و همکاری با یکدیگر را تجربه نکرده بودند.
انقلاب باعث نزدیکی اقشار امت عربی، مسلمان، مسیحی، پان عربها و ملی گراها به یکدیگر شد.
حمایت از ملت فلسطین و مقاومت فلسطین، حمایت از مقاومت در لبنان، اینها از موفقیتهای بزرگ انقلاب اسلامیایران است. و گرنه طی چهل سال آمریکا و اسرائیل در نتیجه سستی کشورهای عربی بر همه چیز مسلط شده بودند. سال هشتاد و دو میلادی وقتی به لبنان حمله کردند نیامده بودند که بیرون بروند بلکه آمده بودند که بمانند. طرح آنها طرح از نیل تا فرات و اسرائیل بزرگ بود.
در این باره به سادگی میتوان به این موضوع اشاره کرد که به اعتراف ترامپ، داعش در عراق تشکیل شد تا بهانه ای برای بازگشت آمریکا به عراق فراهم باشد، آیت الله العظمیسیستانی دام ظله مرجعیت دینی در نجف اشرف فتوا صادر کرد، مردم عراق و دولت عراق بپاخاستند، در شرایطی که بسیاری از استانها در عراق سقوط کرده بود، مردم بپاخاسته با مشکلاتی چون سازماندهی و تسلیحات مواجه بودند، در چنین شرایطی ایران به سرعت و در همان ساعات اولیه مداخله کرد، ژنرالها، افسران و نظامیان و در صدر آنها برادر و مجاهد بزرگ قاسم سلیمانی به عراق اعزام شدند، ایران با تسلیحات و مهمات تولیدی خود وارد عمل شد، جمهوری اسلامیحاضر شد برای یاری مردم عراق در برابر داعش تا نهایت کار پیش برود، حال تصور کنید اگر جمهوری اسلامینبود چه میشد؟.
تصور کنید اگر حاکم ایران شخصی مثل محمدرضا پهلوی یا مشابه او بود چه اتفاقی میافتاد؟ در سوریه نیز چنین است، جمهوری اسلامیاز سوریه در برابر جنگی جهانی حمایت کرد، تصور کنید اگر ایران نبود چه میشد؟ حتی در لبنان هم اینگونه است، ما در سوریه، در لبنان و در مرزهایمان جنگیدیم اما به وضوح باید بگوییم، دولت لبنان قادر بود مخارج ارتش را تامین کند اما نمیتوانست بودجه این جنگها را تامین کند، ما سالها جنگیدیم، سلاح ما، مهمات ما، غذای ما، داروهای ما، مجروحان و شهدای ما، همه و همه به این دلیل بود که جمهوری اسلامیدر کنار ما بوده است.
تصور کنید آنچه در منطقه میگذرد، حال نمیخواهم به پروندههای بسیار حساس مثل یمن، بحرین و... بپردازم. تصور کنید ایران امروز، ایران دوران شاه بود یا نظام موجود در ایران در محور آمریکا قرار داشت، یا آنکه نظامیبود که باور داشت مسائل منطقه به ما ارتباطی ندارد، در چنین شرایطی این منطقه که در برابر جنگ کشورهای جهان علیه عراق، سوریه، لبنان و حال علیه فلسطین و اهالی غزه و کرانه باختری، حتی در برابر خانوادههای شهدا، اسرا، آزادگان و تامین معاششان در فلسطین قرار دارد، چه شرایطی داشت؟ این هم بخشی از دستاوردها بود.
در چهل سال گذشته بسیاری از رسانههای عربی و جهانی چهره ای سیاه و تاریک از ایران نشان دادند و در برابر بدترین دیکتاتوریها، فاسد ترین و زشت ترین نظامها و در برابر زشت ترین حاکمانی که مردمشان را غارت میکنند تا مردمانشان در فقر، بی سوادی، بی کاری و مشکلات متعدد اجتماعی زندگی کنند سکوت کردند. آنچه در منطقه ما میگذرد برخی آن را جنگ اسرائیلی - ایرانی میخوانند اما این تعبیر درستی نیست، برخی میگویند اختلافات سعودی - ایرانی است. این تعبیر هم نادرست است اگر چه تعبیر برخی از دوستان ما نیز هست. اولا اگر بخواهیم درباره اسرائیل بگوییم باید اشاره کنیم که درگیریهای اسرائیل با منطقه، با مردم فلسطین، لبنان، سوریه، اردن، مصر و امتهای عربی و جنگهایش با مقدسات ما از قبل از پیروزی انقلاب اسلامیایران وجود داشت. یعنی این مسائل از سال 1979 آغاز نشد بلکه آغاز آن از سال 1948 است.
دوم اینکه آنچه در منطقه شاهدیم درگیری سعودی - ایرانی نیست، توصیف دقیق آنچه را که در منطقه شاهدیم جنگ آمریکا علیه جمهوری اسلامیایران است که از سال 1979 تا به امروز ادامه دارد و ادامه خواهد داشت، عربستان ابزاری در این جنگ است، برخی از کشورهای خلیج فارس(شورای همکاری خلیج فارس) ابزارهای این جنگند. صدام حسین که خود را مبارز عرب و سردار قادسیه میخواند ابزار حقیری در دست رامسفلد و آمریکا در این جنگ بود. آنانی که امروز در حوزه رسانه، سیاست، تحریمها، خرابکاری و تکفیر با جمهوری اسلامیایران میجنگند تنها مجریان برنامههای آمریکا هستند. محمد بن سلمان (ولیعهد سعودی) با زبان خود اعتراف کرد که پس از سال 1979 آمریکا از عربستان خواست تا وهابیت را در دنیا ترویج دهد، چرا؟ تا جهانی که تمایل به اسلام داشت در برابر خود اسلام مد نظر خمینی و مد نظر وهابیت و نسخههای دیگر را شاهد باشد.
به همین دلیل از آل سعود میخواهند نسخه اسلام وهابی را به جهان عرضه بدارد تا ما امروز دو نسخه از اسلام را شاهد باشیم، جمهوری اسلامیایران و الگوی دوم اصرار آنان به بیان «سازمان دولت اسلامی»، حال آن که ما آن را داعش میخوانیم، این گروه را ترامپ در سخنانش سازمان دولت اسلامیمیگوید، جهان بر روی سازمان دولت اسلامیاصرار دارد، چرا؟ چون نسخه ای از جمهوری اسلامیرا در پیش دارند، یعنی کشوری با در اختیار داشتن تکنولوژی، فناوری، علم، ورزش، پزشکی، توسعه، صنعت، آب نوشیدنی، بنزین ارزان، برق در تمامیخانهها، گاز در تمام خانهها، حاکمیت مردم، انتخابات، آزادیها، عزت، کرامت، شرافت، دنیا و آخرت.
در نتیجه، نمونه ای عرضه میکنند که با تخریب کلیساها، مساجد، بارگاههای دینی، آتش سوزی، شتم، سب، لعن، مثله کردن، شکافتن سینهها، کشتن جگرگوشهها، شکنجه در زندانها، غرق کردن مناطق مختلف در زیر آب و نسل کشی شناخته میشود. این نسخه دولت اسلامیاست که آمریکا میخواهد و در سوی دیگر دولت اسلامیامام خمینی قرار دارد. دولت اسلامیمتعلق به داعش است، از عربستان خواسته میشود تا در جهان کار فرهنگی کند و در این مسیر بیش از دویست میلیارد دلار هزینه میشود. اینها ابزارهای جنگند، عربستان و غیر عربستان ابزار جنگ آمریکا هستند. اینها توصیف درست اتفاقات منطقه است.
به دو دلیل، اول اینکه ایران کشور مستقل است، خود ارباب خویش است، خودش تصمیم میگیرد، مالک نفت، گاز، فولاد، آهن و تمامیمعادن و سرمایههای هنگفت بشری و مادی خویش است، در برابر آمریکا سرخم نمیکند، در پی منافع آمریکا نیست بلکه در پی منافع مردم و کشور خویش است، این چنین شرایطی برای آمریکا قابل تحمل نیست.
چنین نیست بلکه به این دلیل مداخله میکند که این کشور بزرگ ترین ذخیره نفت و طلا را در جهان دارد. ترامپی که در فکرش چیزی جز دلار و بشکههای نفت نیست آیا به خاطر دموکراسی به ونزوئلا نظر دارد؟ اگر چنین است پس چرا نگاهی به اوضاع دموکراسی هم پیمانانشان در منطقه نمیاندازد؟ نگاهشان به نفت ونزوئلاست و در نگاه به ایران نیز چنین رویکردی دارند، مردم ایران هم به این واقعیت آگاهند اما اطلاعات غلطی از خارج از کشور منتشر میشود که برخی در داخل به این اطلاعات غلط مشغول میشوند.
به این دلیل است که این کشور در کنار مظلومان و مستضعفان قرار دارد. موضع اصولی در قبال فلسطین، قدس و مقدسات دارد. از جنبشهای مقاومت حمایت میکند. به این نکته باور دارم که ممکن است همه جهان از حمایت فلسطین دست بردارد اما جمهوری اسلامیهرگز از حمایت فلسطین و قدس دست نخواهد کشید. در توضیح بیشتر دلیل دوم بگویم که ایران از حزب الله، حماس، جهاد اسلامی، گروههای مقاومت فلسطین حمایت میکند، به عراق کمک کرد، در سوریه مداخله کرد، موضعی متفاوتی در یمن و بحرین اتخاذ کرد، در نتیجه آمریکا بر این کشور فشار وارد میکند.
آنچه گفته شد دلیل دوم است نه اول، زیرا در سال 1979 وقتی آمریکا جهان را علیه نظام جمهوری اسلامیو امام شوراند نه حزب اللهی بود، نه حماسی وجود داشت، نه جهاد اسلامیبنا شده بود، نه ایران از گروههای سیاسی حمایت میکرد و در سوریه و عراق هم دخالت نکرده بود. هیچ یک از این موارد وجود نداشت اما جنگی علیه ایران تحمیل شد، دانشمندان و شخصیتهای اساسی این کشور ترور شدند، کشور محاصره اقتصادی شد. تحریمها علیه ایران به دلیل حمایت از مقاومت لبنان و فلسطین نیست، تحریم این کشور از سال 1979 آغاز شده بود. حزب الله در سال 1982 اعلام موجودیت کرد و جهاد اسلامیو حماس پس از حزب الله به وجود آمدند.
در نتیجه، باید از چنین مغلطههایی آگاه شد. مشکل آمریکا با ایران این است که این کشور، مستقل است. دیگر پلیس آمریکا در منطقه نیست و نیازی ندارد دنباله روی آمریکا باشد. امروزه ترامپ میگوید، ما مشکل داریم، تریلیونها دلار برای حضور نظامیخود در منطقه هزینه کردیم پس این مشکل باید حل شود. اگر شاه بود چنین مشکلی نبود اما ایران امروز متفاوت است. تا زمانی که ایران با رهبری، مقامات، علما، مراجع و مردم خویش است و چنین نیز خواهد بود، این جنگ به اشکال مختلف ادامه مییابد. آزادی، استقلال، حاکمیت، کرامت ملی و اسلامیایران برای ایرانیان خظ قرمز شمرده میشود و از آن عقب نشینی نمیکنند پس این شرایط تا زمانی که آمریکا عقب نشینی کند و شکست بخورد در منطقه ادامه خواهد داشت و شکست هم خواهد خورد چنانچه تا به الان هم شکست خورده است، از سال 1979 تا به امروز فهرستی از شکستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه را داریم، شکستهای پیاپی را شاهد بودیم.
ایران در تعامل با مردم و جنبشهای منطقه ای، مسئولیت پذیر است و به دلیل چنین موضعی تبعاتش را هم میپردازد، اینها برخاسته از ایمان دینی، تعهدات اسلامی، صفات اخلاقی، فرهنگ و تاریخ ایران و مردم ایران است. بنا بر همین مسائل است که معتقدیم درگیریها در منطقه همچنان باقی خواهد ماند و ممکن است ابعاد دیگری هم پیدا کند اما به طور کلی امروز جمهوری اسلامیقوی ترین کشور منطقه است. فارغ از هر آنچه که در سالهای اخیر بر سر مردم و کشورهای منطقه آمده است، امروز محور مقاومت قوی تر از هر زمانی است. آمریکا در پی خروج و عقب نشینی بیشتری از منطقه است.
رژیم صهیونیستی میداند برخی از آنانی که در تلاش برای عادی سازی روابط با تل آویو هستند گروهی ناتوانان و شکست خورده اند که نمیتواند در تغییر معادلات منطقه ای نقش ایفا کنند. درست است که پول زیاد، زبان دراز و رسانههای متنوعی دارند اما در معادلات حقیقی و منطقه ای جایگاهی ندارند. آیا میتوان گفت اسرائیل علیه ایران وارد جنگ میشود؟ در پاسخ به این سئوال یک نیشخند کافی است.
دوره اش تمام شد. صدامیکه با پول کشورهای شورای همکاری و تصمیم گیری و برنامه ریزی آمریکا و دیگر کشورهای جهان شارژ میشد با ایران وارد جنگ شد اما آن جنگ، جنگ آمریکا علیه ایران بود و تمام شد. عربستان سعودی و امارات در پی جنگ با ایرانند؟ آنان با برادران مظلوم ما در یمن که شرایط بسیار دشواری دارند وارد جنگ شدند و عاجز ماندند. به طور کلی جنگ منطقه ای علیه ایران جایگاهی ندارد.
با در نظر گرفتن منطق، معادلات، محاسبه منافع، توازن قدرت، قدرت بازدارندگی، نمیتوان گفت اینکه اگر علیه ایران جنگ نمیشود به دلیل کرامت اخلاقی ترامپ است، دلیل این است که ایران کشور قدرتمندی است، این کشور در داخل و منطقه قدرتمند است. به این دلیل است که اگر جنگی را علیه ایران به راه بیندازند به طور حتم این جنگ تنها با ایران نخواهد بود. زیرا سرنوشت منطقه ما، سرنوشت ملت ما، سرنوشت مقدسات ما، به سرنوشت و موجودیت این نظام مقدس اسلامیمرتبط است.
این هم آزمایش شد، ترامپ چند ماه قبل، از آثار خروج آمریکا از توافقنامه هسته ای علیه ایران سخن گفت، سخنش این بود که وقتی آمریکا از توافقنامه هسته ای خارج شود همه روزه در ایران صدها هزار نفر در خیابانها تظاهرات خواهند کرد، اما چه شد؟ برخی از شبکههای ماهواره ای عرب هم در این زمینه چنین عمل کردند، اما چه شد؟ در چهارهم نوامبر سال گذشته یعنی زمانی که تحریمها علیه ایران از سر گرفته شد، میگفتند میلیونها نفر به خیابانها میآیند و نظام ساقط میشود، اما چه شد؟ برادرانمان در ایران در پی مدیریت اوضاع و حل مشکلاتند، آنان با مشکلات آشنا هستند و احساس مسئولیت میکنند.
یعنی به تحریمها علیه ایران، علیه ما و علیه تمامیجنبشهای مقاومت و طمع داشتن به فتنهها و درگیریهای داخلی امید دارند و این موارد آخرین امیدهای آنان است اما به خواست خدا جمهوری اسلامیبا درایت رهبری بزرگ و مقاماتش و با صبر ملت صبورش از مشکلات تحریمها عبور خواهد کرد. البته ما نیز از این تحریمها تاثیر پذیریم پس ما نیز شرایط را مدیریت میکنیم و با ایمان، صبر، معنویت و اراده قوی از این مرحله عبور میکنیم تا به چشم انداز مورد نظر یعنی پیروزی این محور و شکست طرف مقابل برسیم. طرف مقابل، آمریکا و همه آنانی هستند که در اردوی آمریکا جای میگیرند.
ایران از اولین روزی که امام خمینی (ره) وارد کشور شد دست دوستی به سوی همه دراز کرد. آن زمان این کشور اسلامیدر آغاز راه بود، کشور اسلامیبزرگ که پیشوا و مرجعی بزرگ در آن حاکم شده بود، این مرجع خطاب به کشورهای عربی و اسلامیگفته بود ما از دولت اسلامیواحد دم نمیزنیم، در پی خلافت اسلامیهم نیستیم. برخی میگفتند امام در پی آن است تا خود را خلیفه مسلمانان معرفی کند و نظامها و کشورهای دیگر را ملغی نماید، اما سخن این امام این بود که باید در پی وحدت کشورهای اسلامیباشیم.
برنامه امام خمینی از همان آغاز کار در سال 1979 وحدت بود. برنامه او توسعه سازمان کنفرانس اسلامیبود تا این سازمان به اتحادیه ایی شبیه به اتحادیه اروپا تبدیل شود و هر کشور عضو هم زمان از مرزها، حاکمیت و عاداتش محافظت نماید. اگر چه از شهادت من ایراد میگیرند و میگویند او منتسب به ایران است، اما با در نظر گرفتن خداوند، پس از چهل سال تجربه، در برابر کشورهای عربی و اسلامیشهادت میدهم ایران از شما چیزی نمیخواهد، نه گاز شما را میخواهد، نه نفتتان را میخواهد، نه به دنبال معادن شماست، نه سلاحتان را میخواهد و نه چشمش به دنبال پول شماست، اگر چه آمریکا و اروپا در پی غارت این سرمایهها هستند.
ایران کشور فناوری گاز، نفت، سلاح و توسعه علم است، این کشور از همان روهای اول دست دوستی دراز کرد اما علیه این کشور جنگ به راه افتاد، دست برادری دراز کرد اما شمشیرها برای قطع این دست از نیام در آمدند و طی یک دوره هشت ساله همه دنیا علیه این کشور توطئه کردند. شهرها و روستاهایش را تخریب کردند، دهها هزار نفر از مردان، زنان و کودکانش را کشتند. ایران حتی پس از جنگ هم سعی کرد به سوی کسانی که مردمش را کشتند، شهرهایش را ویران و علیه تهران توطئه کردند دست دوستی دراز کند. این، همان ایران است، یک کشور، یک دوست، یک هم پیمان، یک برادر، یک سرمایه بشری، یک سرمایه تاریخی، علمیو مادی. چرا شما به چنین کشوری پشت کرده اید؟ چرا با چنین کشوری دشمنی میکنید؟ چرا علیه این کشور کینه ورزی میکنید؟ چرا علیه این کشور توطئه میکنید و در پی جنگ با آن هستید؟
منبع: سید حسن نصرالله، 17 بهمن 1397 لینک: https://www.iribnews.ir/009r87