فیشنگار
فیشنگار
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

شب برفی و جاده خلوت


یک سال پیش در روزی از روزهای سرد زمستان، داشتم با ماشین شخصی از تهران به شهرکرد می‌رفتم. عصر بود که راه افتادم و از تهران تا نزدیک قم برف می‌بارید. قم هوا ابری بود و به سمت کاشان که رفتم هوا آفتابی شد! هوا که تاریک شد نرسیده به نجف آباد بودم که برف شدیدی باریدن گرفت. سرعت برف به حدی زیاد بود که حتی بیست متر جلوتر را نمی‌دیدم.


سرعت ماشین را کم کردم و سرعت برف پاک کن را زیاد کردم. چند دقیقه ای با این وضع پیش رفتم که چشمم به یک ماشین راهداری افتاد. داشت جاده را صاف می کرد. خیلی خوشحال سپر به سپرش راه افتادم


به یکی از شهرها که رسید وارد شهر شد و باز من ماندم و تنهایی و برف و سرما و ترس


حدود یک ربع بعد دوباره به تیم برف روبی دیگری رسیدم که مشغول کار بودند و مسافت زیادی هم با همان سرعت کم دنبال آنها رفتم تا تقریبا نزدیک مقصد


من بقدری ناخواسته در وضعیت پیچیده و تجربه نشده ای قرار گرفته بودم که حتی یادم نمانده بود از زنجیرچرخ استفاده کنم که سالها بی استفاده گوشه صندوق افتاده.


به هر حال اگر این تیم های راهداری به موقع کارشان را شروع نکرده بودند من معلوم نبود کجای مسیر در جاده متوقف شوم و برف راه را بسته باشد تا صبح فردا


این حضور به موقع تیم های راهداری و برف روب تا حد زیادی نگرانی من را کم کرد و جلوگیری کرد از این که شاید برف راه را ببندد و ماشین من در نیمه های شب در وسط بیابانها متوقف شود تا صبح فردا... اما به لطف خدا من بالاخره با چند ساعت تاخیر به مقصد رسیدم.


متوجه شدم که دیروز یکم دیماه روز «راهدار» نامگذاری شده و تصمیم گرفتم به عنوان تشکر و قدردانی از زحمات راهداران عزیز ایران این مطلب را بنویسم و منتشر کنم. طبق این آمار بیش از ۱۴ هزار نیروی راهدار در جاده‌های کشور به طور شبانه‌روزی آماده به کارند!
سازمان راهداریروز راهدارزنجیر چرخروزنوشتجاده
علاقه‌مندی‌ها: √ فلسفه √ تاریخ √ دین virasty.com/banimasani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید