وبلاگ «تا انتهای افق» فیلم Thank you for your service را معرفی کرد و من دیشب دیدمش. مشکلات روانی سربازان امریکایی پس از بازگشت از متصرفات امریکا (افغانستان و عراق) موضوع فیلم است. حجم مشکلات کهنهسربازها فراتر از حد تصور است، اصلا با وضعیت آژانس شیشهای قابل مقایسه نیست.
من فکر میکنم عامل اصلی فروپاشی روانی پس از تجربه جنگ و کشتار به این برمیگردد که ارزشهای یک رزمنده تا کجا او را برای فداکاری در این پیکار خشن و خطرناک قانع میکند؟ آیا سربازان امریکایی باور دارند که جنگهای امریکایی برای توسعه دموکراسی است؟ حداقل این فیلم نشان میدهد کهنهسربازهایی که جنگ عراق را دیدهاند یک درصد هم به چنین شعاری اعتقاد ندارند. آنها کاری جز سرکوب وحشیانه ندارند.
نوروز 1382 بود که امریکا به عراق حمله کرد. با این ادعا که صدام سلاح هستهای دارد! بیش از 15 سال است که همچنان خاک عراق و اقتصاد آن در اشغال امریکا است. امریکا در آغاز جنگ ادعا کرده بود که پس از سقوط صدام، نفت را به نفع مردم مصادره خواهد کرد. اما فواید حضور امریکا برای عراق طبق آمارهایی که نهادهای بینالملی منتشر کردهاند چیست؟
معتبرترین آمار درباره کشتهشدگان در جنگ عراق، مربوط به سازمان (Opinion Research Business) است. مطابق این آمار تنها تا سال 2007 یعنی سال چهارم حضور امریکا، یک میلیون و 200 هزار عراقی کشته شدند.
مجله مشهور «نشنال جئوگرافیک» در سال 2013 اعلام کرد؛ بر اثر حمله آمریکا یک میلیون و صدهزار عراقی آواره شده و در اردوگاهها به سر میبرند. این آمار در سال 2015 به چهار میلیون و چهارصدهزار آواره رسید. تنها در 3 سال آغازین حمله آمریکا، بیش از نیمی از پزشکان عراقی کشور خود را ترک کردند. گزارشهای رسمی نشان میداد که بیش از 60 درصد از کودکان عراقی دچار مشکلات اعصاب و روان شدهاند.
دردناکترین بخش جنگ، آمار تجاوزات جنسی به زنان و کودکان کشور عراق است. دانشگاه بروکسل در گزارشی اعلام کرد بیش از 10 هزار زن عراقی در زندانهای آمریکایی به سر میبردند که به 95 رصد آنان تجاوز شده بود.
یک فعال حقوق زنان میگوید وقتی به یکی از فرماندهان بلندپایه آمریکایی آمار وحشتناک تجاوز و تعرض به زنان و کودکان را گوشزد کردم فرمانده آمریکایی گفت: «به سربازان ما حق بدهید، آنها چندین ماه است که از زنان آمریکایی دور هستند و این گونه رفتار نیز کاملاً طبیعی است و اصلا اشکالی ندارد!»
گزارشهای بینالمللی حاکی از آن است که سالانه بیش از 40 هزار زن عراقی ربوده شده و به مقصدهای نامعلومی فروخته میشدند. روزنامه گاردین افشا کرد که از آغاز جنگ تا سال 2005 سالانه 150 کودک عراقی ربوده شده و در بازار سیاه به فروش میرسیدند. این آمار پس از سال 2005، 30 درصد افزایش یافت.
فقط یک ملت خودفروخته و از خودبیگانه به فلاکت زیر شعارهای جذاب امریکایی تن میدهد. ملت عراق مخصوصا گروههای شیعه با سُرب داغ پاسخ وحشیگریهای سربازان امریکایی را میدادند. به طوری که صدها سرباز امریکایی در لباس ارتشی توسط تکتیراندازهای عراقی شکار شد. (فیلم درباره یکی از این شکارهاست) آنچنان هزینه اشغالگری بالا رفت که امریکا دست به دامان حاج قاسم شد تا به جوانان تکتیرانداز عراقی بگوید باشد دیگر نکشید ما بزودی خواهیم رفت.
یکی از گروههای مبارز عراقی اسمش «عصائب اهلالحق» بود. این گروه مورد حمایت حاج قاسم بود. میگویند «سال ۲۰۰۶، در اوج درگیریها، حاج قاسم موقتاً برای نظارت بر جنگ حزبالله با رژیم صهیونی، به لبنان رفت. طی مدت غیبت او در عراق، فرماندهان آمریکایی متوجه کاهش چشمگیر تلفات خود در سراسر عراق شدند. سلیمانی پس از بازگشت از لبنان، به فرماندهان آمریکایی نوشت: «امیدوارم از صلح و آرامش در بغداد لذت برده باشید. من در بیروت، مشغول بودم.»
در نهایت دهه فجر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را تبریک میگویم. در بهار آزادی، جای شهدا خالی