برشی خواندنی از متن کتاب امام خمینی (آداب نماز): چه کسی صلاحیت امر به معروف را دارد؟
باب امر به معروف و نهى از منکر از وجهه رحمت رحیمیّه است. پس، بر آمر به معروف و ناهى از منکر لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیّه بچشاند و نظرش در امر و نهى خودنمایى و خودفروشى و تحمیل امر و نهى خود نباشد؛ زیرا که اگر با این نظر مشى کند، منظور از امر به معروف و نهى از منکر، که حصول سعادت عباد و اجراى احکام اللَّه در بلاد است، حاصل نشود.
بلکه گاه شود که از امر به معروفِ انسان جاهل نتیجه معکوسه حاصل شود و چندین منکر سربار شود براى یک امر و نهى جاهلانه که از روى خواهش نفسانى و تصرّف شیطانى واقع شود
و اما اگر حسّ رحمت و شفقت و حق نوعیّت[انساندوستی] و اخوتْ، انسان را به ارشاد جاهلان و بیدار کردن غافلان وادار کند، کیفیّت بیان و ارشاد که از ترشّحات قلبِ رحیمانه است طورى شود که قهراً تأثیر بسزا در موادّ لایقه [افراد مستعد] کند و حتی قلوب صلبه سخت را نیز از آن استکبار و استنکار فرو نشاند.
تفکر در آیه شریفه اذْهَبا الى فِرعَوْنَ انَّهُ طَغى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اوْ یَخْشى راههایى از معرفت و درهایى از امید و رجاء به قلب انسان مفتوح کند:
فرعون که طغیانش به جایى رسید که انَا رَبُّکُم الْاعْلى گفت و علوّ و فسادش به پایهاى قرار گرفت که یُذَبِّحُ ابْناءَهُم و یَسْتَحْیی نِساءَهُم درباره او نازل شد و به مجرد خوابى که دید و کهَنه و سَحَره به او خبر دادند که موسى بن عمران علیه السلام خواهد طلوع کرد زنها را از مردها جدا کرد و بچههاى بىگناه را ذبح نمود و آن همه فساد کرد، خداوند رحمن به رحمت رحیمیّه خود در جمیع زمین نظر فرمود و متواضعترین و کاملترین نوع بشر، یعنى نبىّ عظیم الشّأن و رسول عالى مقام مکرّمى مثل موسى بن عمران على نبیّنا و آله و علیه السلام، را انتخاب فرمود و با دست تربیت خود تعلیم و تربیت کرد او را؛
چنانچه فرماید: وَ لمّا بَلَغَ اشُدَّهُ و اسْتَوى آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزىِ الْمُحْسِنین. و پشت او را قوى فرمود به برادر بزرگوارى مثلهارون (ع)؛ و این دو بزرگوار را، که گل سرسبد عالم انسانیت بودند، خداى تعالى انتخاب فرمود؛ چنانچه فرماید: وَ انَا اخْتَرْتُکَ. و فرماید: وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَیْنی. و فرماید: وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسى اذْهَبْ انْتَ وَ اخُوکَ بِآیاتی وَ لا تَنِیا فی ذِکری. و دیگر آیات شریفه که در این موضوع وارد شده که از حوصله بیان خارج است...
بالجمله، با همه تشریفاتْ خداى تعالى این همه تهیّه را دید و موسى کلیم را ورزید به ورزشهاى روحانى؛ چنانچه فرماید: وَ فَتَنَّاکَ فُتُوناً. و سالها در خدمت شعیب پیر، مرد راه هدایت و ورزیده عالم انسانیّت، او را فرستاد؛
چنانچه فرماید: فَلَبِثْتَ سِنینَ فی اهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلى قَدَرٍ یا موسى. و پس از آن، براى اختبار و افتتان بالاترى، او را در بیابان در طریق شام فرستاد، و راه او را گم کرد و باران بر او فرو ریخت و تاریکى را بر او چیره فرمود و درد زائیدن را بر زنش عارض فرمود
و چون جمیع درهاى طبیعت به روى او بسته شد و قلب شریفش از کثرات منضجر شد و ... منقطع به حق شد و سفر روحانى الهى در این بیابان ظلمانى بیپایان به آخر رسید، آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً الى أن قال: فَلَمّا اتیها نُودِىَ مِنْ شاطِئ الوادِ الْایْمَن فِی البُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ انْ یا مُوسى انّى انَا اللَّه رَبُّ الْعالَمین.
پس از این همه امتحانات و تربیتهاى روحانى، براى چه خداى تعالى او را تهیه کرد؟ براى دعوت و هدایت و ارشاد و نجات دادن یک نفر بنده طاغى یاغىکه کوس انَا رَبُّکُمُ الْاعْلى مىکوفت و آن همه فساد در ارض مىکرد.
ممکن بود خداى تعالى او را به صاعقه غضب بسوزاند، ولى رحمت رحیمیّه براى او دو پیغمبر بزرگ مىفرستد و در عین حال سفارش او را مىفرماید که با او با کلام نرم لیّن گفتگو کنید؛ باشد که به یاد خدا افتد و از کردار خود و عاقبت امر بترسد. این دستور امر به معروف و نهى از منکر است.
این کیفیت ارشاد مثل فرعون طاغوت است. اکنون تو نیز که مىخواهى امر به معروف و نهى از منکر کنى و خلق خدا را ارشاد کنى، از این آیات شریفه الهیّه، که براى تذکّر و تعلّم فرو فرستاده شده، متذکّر شو و تعلم گیر- با قلب پر از محبّت و دل با عاطفه با بندگان خداوند ملاقات کن و خیر آنها را از صمیم قلب طالب شو و چون قلب خود را رحمانى و رحیمى یافتى، به امر و نهى و ارشاد قیام [کن] تا دلهاى سخت را برق عاطفه قلبت نرم کند و آهن قلوبْ به موعظت آمیخته با آتش محبتت لیّن گردد.
و این وادى غیر از وادى بغض فى اللَّه و حبّ فى اللَّه است که انسان باید با اعداء دین عداوت داشته باشد؛ چنانچه در روایات شریفه و قرآن کریم وارد است و آن در جاى خود صحیح و این نیز در جاى خود صحیح است.