مهمترین گام برای رضایت از زندگی شناختن نقاط قوت محیط زندگی مون هست. این اتفاق باید در دوره نوجوانی بیفته تا فرد نسبت به هویت خانوادگی خودش شناخت پیدا کنه و شاید بهش افتخار کنه (این ریشه عزت نفسه) ولی ما متاسفانه در دوره نوجوانی تصور منفی از شرایط زندگی و خانواده خود داریم. این اثر خودشو توی کل زندگی ما میذاره و مانع میشه تا به هویت واقعی خودمون برسیم پس سعی میکنیم بریم دنبال هویتهای موهوم و میخواهیم اونها رو برای خودمون بسازیم چون به هویت خانوادگیمون پشت کردیم.
بحران هویت یکی از مهمترین مشکلات فرد در دوران نوجوانی است. خانوادهها باید هرچه بیشتر خودشان را برای کمک به نوجوان در این مقطع حساس آماده کنند تا بتوانند ارزشهای خانوادگی و ملی را به درستی به فرزند خود منتقل کنند. یک توصیه مهم در این زمینه این است که پدر و مادر نقاط قوت زندگی، شغل، محیط زندگی و اعتقادات خود را بدانند و بتوانند آنها را بیان کنند.
خلاصه که دوره نوجوانی را برای شناخت نقاط قوت خود، خانواده و نیاکان خود باید مغتنم شمرد. افتخارات شهر و منطقه خود را بشناسید. چهرههای مطرح و موفق زمان خودتان در منطقه و خاندان خود را بشناسید. (در اینجا باید تاکید کنم هرکس سلربریتی شد لزوما آدم موفق و الگویی نیست)
این شناختها میزان امکانات و محدودیتهای شما را مشخص میکند. دانستن قوت و ضعفها برای هر برنامهریزی لازم است. کشف نقاط قوت اولین گام برای مراقبت از آنهاست.
اگر میخواهید در انتخاب سبک زندگی خود متفاوت از پدر و مادرتان باشید، خواهش میکنم با چشم باز این کار را بکنید، همه جوانب را بسنجید و فقط بر نقصهای زندگی آنها تمرکز نکنید. بلکه سعی کنید خوبیهایش را هم کشف کنید، آنگاه تصمیم بهتری خواهید گرفت.
امیدوارم روزی نرسد که فرد به هویت خانوادگی خودش پشت کرده اما به هویت مورد نظر خودش هم نرسیده باشد و مصداق از اینجا رانده و از آنجا مانده بشود. مهمترین دارایی هرکس «وقت» اوست.