اینجا توتها رسیده و هر کس در سر کوچه و بازار به شاخ و برگ توت پریده، هم آدمی هم پرنده. آقا داشتم توت میخوردم که دقت کردم دیدم اون توتهایی که رسیدهتر هست راحتتر چیده میشه.
بعد دیدم این خصلت در دخترها هم هست. هرکدام که آمادگی بیشتری برای تشکیل زندگی داشته باشد راحتتر به خواستگار جواب مثبت میدهد. آنها که مثل توتِ نرسیده هستند برای رد خواستگارها بهانه میآورند و این پا و آن پا میکنند اما دختران که بزرگتر میشوند آمادگیشان برای ازدواج واقعیتر میشود و راحتتر بله میگویند.
از این نظر یک فرق اساسی بین دختران و پسران هست؛ شاید بشود گفت دقیقا برعکس هم عمل میکنند؛ یعنی پسرها در سنین پایین شور و شوق بیشتری برای ازدواج کردن دارند و هر چه سنشان بالاتر میرود اشتیاق و میلشان به ازدواج کاهش مییابد. (کل این حرفا که میگم اشتثنا هم داره البته)
اما دختران هر چه سنشان بالاتر میرود بیشتر نیاز به ازدواج را احساس میکنند؛ دوست دارند خانواده تشکیل دهند و فرزند داشته باشند و غیره در حالی که پسران وقتی سنشان بالا میرود اخلاق دختران 14 ساله را پیدا میکنند و هر موردی بهشون معرفی میکنی از یکی جایش ایرادهای بیخود میگیرند.
آهان! بعد وقتی این مطلب رو با یکی از دوستان خردمند در میان گذاشتم گفت منشاء میل به ازدواج نیاز جنسی است که در پسرها اول جوانی زیاد است و به تدریج رو به کاهش میگذارد و در دختران نیاز جنسی در ابتدای جوانی کمتر است و به تدریج رو به افزایش میشود!
دقیق حضور ذهن ندارم شهید مطهری یا ویل دورانت گفته بود میل جنسی یک فریب است، فریب طبیعت که به وسیله غریزه انسان زن و مرد را به هم علاقمند میکند تا هدفش که تداوم حیات هست محقق شود!
اینها رو گفتم که شاید اگر دختر و پسر جوانی یا پدر و مادرهایشان اینجا را میخوانند به عنوان یک تذکر به دردشان بخورد. شاید هم نه! اصلا به من چه بگذارید توت بخورم ای افکار مزاحم! شما هم اگر رفتید توت بخورید به این نکتهای که گفتم توجه کنید! ارادت :)