الهام جمشیدی 19 اسفند 1357 در تهران به دنیا آمد. از همان دوران کودکی هم پای شعرخوانی ها و ترانه خوانی های مادرش علاقه ای خاص به شعر و ادبیات فارسی پیدا کرد و حتی تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه، در رشته ی زبان و ادبیات فارسی پیش برد و از آنجا که زندگی ما آدم ها گاه دستخوش شرایط سخت محیطی می شود، مدتی از نوشتن شعر دست کشید، تا اینکه روشنای شمس و مراد روزگارش بر وی هویدا شد.
به مهربانی و حمایت مادرم، و امّا بی مهری روزگار، گاه می سرودم اما گنگ، می نوشتم اما پراکنده، تا آن روز که برای انجام کاری به دفترش رفتم، با دیدنش گویی واژه ها در من برانگیخته شد. بعد از آن دیدار دیگر او سخن می گفت و من واژه واژه شعر می شدم، گویا منی در من نبود، یکسر مهر او بودم به کلامی موزون و آهنگین، او شمسِ جان شد و من شور کلام.
کتاب پیش رو دفتر اول این دلدادگی ست.
می رسد روزی که این دنیا به پایان می رسد
وقت ترک صحنه ی این روزگاران می رسد
با تو می گویند روزی فرصتی در دست بود
هر عمل از سوی تو در گوی گردان می رسد
هر چه را از نیک و بد، با مردمان روزگار
یک به یک تاکرده ای باتو به میزان می رسد
نامه ی اعمال با تو، قاضی و حاکم خداست
از تو هر خیری و هر شرّی به دیوان می رسد
خوب بودن عشق ورزیدن مرام زندگی است
این نمایشنامه هم روزی به پایان می رسد
و چه زیباست اگر هر یک از ما در پایان نمایشنامه زندگی خود حرفی، اثری و حتی یادی زیبا بر صحنه روزگار به جا بگذاریم و برویم. باشد در ذهن آیندگان خاطره ای شویم ماندگار...
کتاب "کرونازدگی" به قلم لیونا طیبی در 157 صفحه به شمارگان 500 نسخه و به قیمت 42 هزار تومان از سوی نشر زرین اندیشمند روانه بازار نشر شده است.