در این که ما دانشجویان حق داریم در محیط دانشگاه هر کاری بکنیم و هیچ مجازات و عواقبی هم پیگیرمان نشود توافق نظر داریم، بالاخره جای دانشجو که زندان نیست! ولو اگر حرکات خلاف قانون، شرع، عرف و ... انجام بده! اصلا کجای دنیا دانشجو ها رو زندانی میکنن؟ فرضا هم همه دنیا این کار را میکنن، به ما ها که نباید گیر بدن، بالاخره ما داریم تو یه کشور جهان سومی زندگی میکنیم که باید برای رسیدن به یک کشور آزاد که توش دموکراسی و مردمسالاری برقراره یه سری هزینه هایی بدیم! اصلا کی گفته که به همین راحتی ها میشه به یک کشور توسعه یافته و آزاد تبدیل شد؟ همین کشور عزیز ایالات متحده (که جانمان فدایش باد) الکی که انقدر پیشرفت نکرده! این اروپاییها وقتی که قاره آمریکا رو کشف کردن با یک جماعت وحشی و بدون درک و فهم از دموکراسی مواجه شدن، خب تو این شرایط باید چیکار کرد؟ خود این سرخپوست های نفهم که نمیفهمن دموکراسی چقدر چیز خوبیه، پس اروپاییها دست به کار شدن و شروع کردن به یه اصلاح نژادی گسترده تا بتونن آزادی رو در اعماق وجود بومیان اونجا رسوخ بنمایانن؛ حتی وقتی دیدن این کارشون چقدر موثره تصمیم گرفتن از قارهها و کشورهای دیگه هم آدم بیارن و اونا رو هم به راست هدایت کنن تا در کشور معظم و گودرتمند آمریکا یه جامعه یکدست به وجود بیاد. البته کاری نداریم که در این جامعه یکدست شما یا یک سفید پوست هستید یا برده یک سفید پوست ( که این هم البته به نفع خود شماست، چون دارید رشد میکنید و به انسان واقعی بودن نزدیک میشید) .
خب شما دیدید که چطور بایستی یک کشور آزاد و توسعه یافته بشیم، علیایحال این روش رو دوستان غربی در سراسر دنیا از کره و کوبا گرفته تا ویتنام و افغانستان آزمایش کردن و همونطور که در این کشور ها شاهدید این روش صادرات دموکراسی زورکی جوابگو بوده ( به روح جیزز کرایست قسم).
نتیجتا برای رسیدن به خواستههامون ما باید بجنگیم، هر کی هم نجنگه خره و باید با زور بکشونیمش تو دعوا، یه بخشی از این جنگ هم اعتصاباته، حالا میخواد زورکی باشه، اصلا چه معنی داره دانشجو تو این شرایط تو اعتصابات شرکت نکنه؟ وقتی هم دانشگاهیش ممنوع الورود و کمیتهای شده تو میخوای بری سرکلاس که چی؟؟ اصلا چه دلیلی داره که دانشجویی که وسط صحن دانشگاه به همه فحش داده رو بازخواست کرد؟ چه دلیلی داره دانشجویی که در ساختمان دانشگاه رو کنده، تو بهش بگی بالا چشمت ابروئه؟؟ وقتی ما که اینجا نماینده تام الاختیار مردمیم میگیم نرو، تو دیگه نباید بری! اگه رفتی و گفتی آقا من اصلا به سیاست کاری ندارم و من اومدم دانشگاه درسمو بخونم و فلان و بیسار یعنی حکومتی هستی و هر حرکت حکومت رو تایید میکنی! حالا کاری هم به بقیه جزئیاتش نداشته باش، اینکه مثلا ماها کف دانشگاه فحشهای کشدار میدیم و کتککاری راه میندازیم و بطری پرت میکنیم و با هر کی حال نکردیم میگیم لباس شخصیه، اینا جزئیات انقلابه! بالاخره انقلاب این چیزا رو هم داره! تو با منطق و صحبت که نمیتونی براندازی کنی! باید کف خیابون بریزی همه جا رو آتیش بزنی و مامور و مردم عادی رو سلاخی کنی تا به یه جاهایی بتونی برسی.
حالا تو این مسیر نتانیاهو و بن سلمان و مریم رجوی و اینا اومدن ازت حمایت کردن، خیلی هم عالی! تو به این که اینا قبلا چیکار کردن و الان چیکار میکنن و چی شده یهو یاد این افتادن که از مردم ایران حمایت کنن کاری نداشته باش! تو معلومه ذهنت رو شستشو دادن که این حرفا رو میزنی، بزن ایران اینترنشنال که اخبار واقعی رو ببینی به این هم کاری نداشته باش که اسپانسرش سعودیه! تو ببین اون چی میگه تو هم گوش کن بهش، حالا بعد از این که ایران آزاد شد سرش مذاکره میکنیم که سهم اینارو از کجا بیاریم و کجای ایرانو به کی بدیم؟ اصلا شاید هم لازم نشد که جایی رو بذل و بخشش کنیم! اینا رو دیگه شورای گذار از ج.ا که استاد مردمی علی کریمی و مسیح جان و شاهنشاه ربع پهلوی و ... هستن تصمیم میگیرن. شاید لازم باشه ما برای رسیدن به یک چیزی، چیز دیگهای رو بدیم، مثل علی آغا کریمی که پیجشو داد. درسته تا دیروز میخواست دو خط استوری بزاره کل ادبیات فارسی رو میبرد زیر سوال ولی الان پیجش رو اجاره داده دست چند تا آدم کار بلد که واسش استوری بذارن و خودش تو ویلاش تو کانادا بخوابه زیر پتو.
در کل شما تو جنبش ما دنبال مرجعیت فکری و نماینده و رهبر و این صحبتا نباش، ما هر حرفی داریم کف خیابون و دانشگاه میزنیم! البته شاید خیلی نشه اسمشو گذاشت جنبش؛ چون جنبش علاوه بر مردم نیاز به رهبری و ایدئولوژی داره که خب ما جفتشو داریم! اصلا این نقطه قوت مائه که هم خدا رو داریم هم خرما رو، تو این حرکتامون هم داعش و تجزیهطلب همراهه هم لیبرال و سوسیال، اصلا آدم این ترکیب جمع اضداد رو که میبینه از خود بیخود میشه.
سید محمدحسین موسوی