بذار همین اول ماجرا یه چیزی رو برات روشن کنم؛ اونم اینکه وقتی دانشجوی مهندسی شدی هیچ تضمینی وجود نداره که تا آخر عمرت همین کار مهندسی رو ادامه بدی، حتی تو دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مورد های خیلی زیادی هم هستن که طرف از رشته هایی مثل پلیمر و برق و هوافضا و ... رفته تو کارایی مثل تولید محتوا های رسانهای یا اصلا رفته کف بازار و اونجا کار و کاسبی راه انداخته. پس لزومی نداره که شمای دانشجوی مهندسی حتما تو فیلد مشخص شده رشتت فعالیت داشته باشی. نمیخوام بهت بگم که اوضاع دانشگاه و صنعت انقدر داغونه که اصلا کسی نمیتونه توش کار کنه ها!! بلکه میخوام بگم اگر شما همین الان هم این رو متوجه بشی که به درد رشته های مهندسی نمیخوری و علاقت یه چیز دیگس، هنوز وقتت تموم نشده و میتونی ترمز بگیری.
در رابطه با صنعت هم اینو اول کار برات بگم که الحمدلله وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت رو به بهبوده و اتفاقای خوبی داره میفته؛ البته هنوز نسبت به اون حالت آرمانی فاصله خیلیییی زیادی داره ها! ولی به هیچ وجه اونقدرا هم وضعیت دارک نیست که ناامید بشی، اتفاقا همین چند وقت اخیر تو پروژه هایی مثل ساخت هواپیما مسافربری 72 نفره یا پروژه ابر کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر اتفاقای خوبی در حال رخ دادن که پیشنهاد میکنم حتما یه سری به برج های علم و فناوری دانشگاهمون بزنید و از نزدیک در جریان قرار بگیرید و با دست اندر کاران این پروژه ها که رفقای ما هم هستند صحبت کنید.
القصه؛ پس کسایی که میخوان تو رشته مهندسی خودشون فعالیت داشته باشند فضا آنچنان بسته هم نیست که تنها راه حل مهاجرت باشه. اما در رابطه با کسایی که فکر میکنن جای اشتباهی اومدن یا در آینده به این فکر میوفتن بگم که دانشگاه ما یه سری خصوصیاتی داره که شما میتونید دستتون تو تغییر جهت در زندگی آیندتون بسته نباشه٬ به این معنا که به واسطه برخی ویژگی ها شما میتونید راحت تر از بقیه جا ها تغییر فعالیت بدید. دقت کنید که منظورم تغییر رشته بین مهندسی ها نیست و بیشتر میخوام روی تغییر رشته بین مهندسی و انسانی مانور بدم٬ هر چند که تغییر رشته بین فیلد های مهندسی غیر ممکن نیست و میتونید با آمار گرفتن از آموزش دانشکدهتون از شرایط تغییر رشته سر در بیارید.
داشتم میگفتم که پلیتکنیک یه سری ویژگیهای منحصر به فرد داره که یکی از مطرح ترین اون ویژگی ها سیاسی بودن دانشگاهه٬ چیزی که به امیرکبیر لقب سیاسی ترین دانشگاه کشور رو میده و به دلیل اونکه دانشجو مهندسی و فنی هستند معمولا دعوا های سیاسی تو امیرکبیر خیلی رادیکاله (چرایی این موضوع هم بماند) به همین خاطر پلی تکنیک یک قلعهای تصور میشه که تمام جریانات سیاسی و حزبی و اجتماعی و ... چشمشون به این جاست تا فضای امیرکبیر رو به سمت خودشون بکشونند تا بتونند یک پایگاه نخبگانی برای خودشون شکل بدن (شاید برای شما که تازه اومدید امیرکبیر کمی سخت باشه این هارو بپذیرید و نیاز به صحبت بیشتر داره٬ برای همین هم اگر براتون سوالی پیش اومد ما تو دفتر انجمن در خدمتیم).
داشتم میگفتم که امیرکبیر خیلی جای مهمیه و از اون مهمتر دانشجوهاشن که معمولا این افراد در آینده سمت های مهمی رو در کشور خواهند گرفت. طبیعتا حضور این دانشجوها تو همچین فضایی در کنار نقاط منفی نقاط مثبتی رو ایجاد میکنه، اینکه دانشجو ها از فضای صرفا درس خارج میشن و کمی نسبت به جامعه پیرامونشون دغدغهمند میشن.
چرا دارم راجع به رشتههای انسانی صحبت میکنم؟ چون متأسفانه به واسطه یک جو اجتماعی در سالهای گذشته، هر چند وقت یکبار یه رشتهای مد میشه و همه میرن سراغ اون و حتی خانواده و فشار دوستان و آشنایان باعث میشه افراد به سمت رشته هایی برن که علاقهای بهش ندارن و صرفا به خاطر عبارت «توش پوله» یا «توش پول نیست» بچه ها رو از علایقشون دور میکنن و به خاطر پول میرن سراغ درسی که هیچ علاقه و ربطی بهش ندارن و فقط به خاطر اسم رشته و دانشگاه میرن سراغش؛ یه زمانی تو این مملکت بعد از جنگ میگفتن بچه هامونو بفرستیم مهندسی عمران چون تو جنگ همه چیز خراب شده و نیاز به مهندسی عمران زیاد شده! یه زمانی هم میگفتن بچه هامونو بفرستیم پزشکی که خوب پولی توشه! یعنی همینطوری دیمی و با نظرات شیکمی با آینده یک انسان بازی میشه و اون بچه هم که از همه جا بیخبر رو حساب این حرف ها میره دنبالشون بدون در نظر گرفتن استعداد ها، توانمندی ها، علاقه و... یه بنده خدایی میگفت که شما در آینده فرضا برید یه شغل پر آب و نون گیر بیارید و یه ماشین خفن هم بندازید زیر پاتون، ولی به این شغل هیییچ علاقهای نداشته باشید؛ در آخر تمام خوشیتون میشه اون نیم ساعت یه ساعتی که تو ماشینه نشستید ولی در عوضش روزی ده ساعت باید دنبال کاری باشید که حالتون ازش به هم میخوره!
برگردم سر بحث اصلیم، یعنی رشته های انسانی. اولش هم بگم که من عمیقا معتقدم که هر کس باید سر جای خودش وایسته و از این شاخه به اون شاخه پریدن پرهیز کنه ولی خوب چیکار کنم که فضای انتخاب رشته کنکوری ها تبدیل به یک فضای بیزینسی شده که نیاز های جامعه و مختصات اون شخص کمتر توش در نظر گرفته میشه. در نهایت هم بگم که اگر به فضایی غیر از فنی مهندسی علاقهای دارید اصلا رهاش نکنید. حتی اگر میخواهید شغل آیندتون فنی باشه اصلا این فعالیت های جانبی رو کنار نذارید چون احتمالا بخش اعظمی از دلخوشیتون در آینده این ها خواهد بود. در کنار درس و بحث دانشگاهتون دنبال علاقتون هم برید. کتاب بخونید، با آدمای با تجربه مشورت کنید، فرصتتون رو از دست ندید و تو این چهار سال دانشجویی کارشناسیتون نسبت به آینده چهل سال دیگهتون یه تصوری پیدا کنید.
سید محمدحسین موسوی